جشن شام ولادت امام محمد باقر(ع) در هیئت غریب مدینه برگزار شد +گزارش تصویری

در ادامه متن سخنان حجت الاسلام ملکی را می خوانید:

خدا به همه می دهد. آمدند نزد فرعون و گفتند: رود نیل پایین رفته است و باغ های ما رو به خشکسالی است. اگر خدا هستی آب را بالا بیاور. گفت: من از شما راضی نیستم و شما بنده های خوبی نیستید و به حرف من گوش نمی دهید. به همین دلیل رحمتم را قطع کردم. بروید. رفتند و مجدد فردا آمدند. بار سوم آمدند و گفتند: اگر تا فردا باران فرستادی که هیچ و اگر نفرستادی ما دنبال خدایی دیگر خواهیم رفت. گفت: فردا بیایید. جمعیتی فردا به بیابانی رفتند، گفتند: شما اینجا بایستید و من باید پشت تپه بروم و خود دست به دعا دراز کنم. دستانش را بلند کرد و گفت: خدایا همه کاره خود تو هستی. آبرویم را نبر. ناگهان بارانی همانند سیل آمد.

ببین خدا نسبت به چیزهایی که به تو گفته است زاهد هستی و پرهیز می کنی؟ از آن افرادی نباش که وقتی حرف می زنند در زندگی هایشان ثروت و خانه های آنچنانی دارند. می گوید: آیا زندگی زاهدانه ای داری؟ آن هم تا آخرت را نبینیم میسر نمی شود.

سوره طه آیه 131 می فرماید:

یا رسول الله چشمانت را ندوز! گاهی خانه هایی بزرگ می بینیم و می گوییم: عجب زندگی ای! این اشخاص زندگی می کنند. به تاریخ نگاهی کنید. سلسلۀ هخامنش و پهلوی و ساسانی کجا رفتند؟ تمام تاریخ را نگاه کنید. کجا رفتند؟ امپراطورها کجا رفتند؟ همه با تمام ثروت هایشان مردند. می گوید: چشمانت را ندوز، چرا؟ اینها همانند گل هستند، عمر کوتاهی دارند. دنیا همین است. بعد از آن چه می شود؟ همه میمیرند. ما با رزقی که به آنها می دهیم، می خواهیم آنها را آزمایش کنیم. چیزی که خدا دهد همیشگی است. خودت را به خدا عرضه کن. نسبت به چیزی که خدا ترغیب کرده است اشتیاق داری؟

به من بگویند: مسلمان هستی؟ بله، به قرآن اعتقاد داری؟ بله، می توانی قدری از قرآن برایم بگویی؟ بهشت چیست؟ توصیف کن. ما خیلی ضعیف هستیم.

آیه 133 ال عمران

بدوید و با هم مسابقه بدهید. چه شده است؟ به سمت خدای خود بروید. می خواهیم به بهشتی برویم که وسعتش اندازۀ آسمان و زمین است. هر چه دلت بخواهد، هست. تا نروی نمیفهمی چه جایی است. به نوزادی که در شکم مادر است، هر چقدر که دنیا را برایش توصیف کنید، نخواهد فهمید. پا و دستش را نشانش بدهی، نمیداند چیست.

قرآن می فرماید: هیچ کسی(حتی پیامبران) نمی دانند برایشان آنجا چه چیزی پنهان کرده ام. اواخر سورۀ زمر می گوید: وقتی به آنجا رفتی تازه خدا را شکر خواهی کرد و می گویی: اگر دست ما را نمی گرفتی جایگاهمان مشخص نمیشد.

امام علی علیه‌السلام در خطبۀ 109 می فرماید: خداوند سفره ای باز کرده است که انواع خوراکی ها و انواع عیش و نوش ها  و همه چیز در آن قرار داده است. دعوت نامه هم داده است. ولی چه فایده که همه پشت کردند و نگاهی هم نمی کنند.

می ترسی؟ از آنچه خدا ترسانده است، میترسی؟ خداوند فرمود: اگر پایت را به اشتباه جایی بگذاری پوستت را خواهم کند. از عذاب خدا می ترسی؟ خیر!

اگر سری به قوۀ قضاییه بزنید مردم همانند آب خوردن پول یکدیگر را می خورند.

جهنم در کمین است. جهنم برای طغیانگران است که سالیان سال آنجا خواهند ماند. ذره ای آب خنک و شرابی نوشیدنی نخواهند خورد. آب جوشان گندیده و متعفن و بد بو را در گلویشان میریزند. آن هم آبی که درونشان را و پوست و گوشتشان را می سوزاند.

می گوید در قیامت برای کفاری که ایمان نیاوردند و ظلم و ستم می کنند لباس هایی از آتش هم اندازۀ خودشان دوخته اند. گوشت و پوست و استخوان میسوزد و دوباره گوشت جدید خواهد سوخت. چرا؟ تا عذاب بکشند. خداوند متعال به جبرئیل فرمود: شخصی در این چاه زندانی است. تقریباً 10 هزار سال است که می سوزد، او را نزد من بیاور. جبرئیل عرض کرد: خداوندا اگر آنجا بروم، می سوزم. خدا فرمود: امر کردم برایت سرد شود. او را پیشگاه خدا آورد و پرسید: چه شد؟ خدا فرمود: در این مدت چه می گفتی؟ گفت: در این مدت بسیار قسم میدادم. خدایا به عزتت و به جلالت و به جبروتت قسم مرا آتش نزن. چقدر مرا می سوزانی؟ فرمود: آخرین بار چه گفتی؟ فرمود: خدایا تو را به حق محمد صلی‌الله علیه وآله وسلم و آلش قسم میدهم مرا دیگر نسوزان. خداوند فرمود: نام آنها را آوردی دیگر نمی سوزانمت.

در ادامه این مراسم؛ ذاکر اهل بیت علیه السلام کربلایی علی اصغر ژولیده به مدیحه خوانی پرداخت.