آیا در زمان ظهور امام زمان(عج)، مردم باید اندوختههای خود را تحویل حضرتشان دهند؟
وارث: در نگاهی دیگر و با توجه به یکی از بطون آیه فوق، روایتی وجود دارد که مرتبط با دوران ظهور امام زمان(عج) میباشد: «به شیعیان ما اختیار داده شد، از آنچه در نزد خود دارند، در راه درست، انفاق کنند. و زمانی که قائم ما قیام کند، بر هر شخصی که دارای گنج باشد؛ گنجش حرام میشود تا اینکه آنرا به پیش امام زمان ببرد و او را کمک کند».[6]
در معنای این روایت، احتمالاتی وجود دارد:
1. همانگونه که از ظاهر این روایت به دست میآید، این روایت در مورد گنجهایی است که بدانها خمس تعلق میگیرد. بر این اساس، تنها خمس آن گنج که حق اهل بیت و امام زمان(ع) است، باید به ایشان پرداخت گردد.[7]
2. شیخ طوسی در ذیل این روایت میگوید: همه زمینهایی را که صاحبانش مسلماناند میتوانیم مورد خرید و فروش و یا مانند آن قرار دهیم و در زمان غیبت، میتوانیم در زمینهای خراج، انفال، و زمینهایی که صاحبانش، آنجا را ترک کردهاند نیز تصرف کنیم تا زمانی که امام ظهور کند و نظر خود را در مورد آن زمینها ابراز دارد.[8]
علاوه بر این؛ برخی از فقهای شیعه نیز این روایت را با روایت دیگری که در مورد زمینها در زمان غیبت و ظهور میباشد و اینکه در زمان ظهور، اجرت (طَسْق) آن به امام داده شود،[9] تفسیر کردهاند.[10]
بر اساس آنچه بیان شد؛ این روایت در مورد زمینها و محصولات آن است و احتمالاً مقدار محدود و در عین حال مشخصی از محصولات را باید در زمان ظهور به امام زمان(عج) پرداخت کنند.
پی نوشت ها :
[1]. توبه، 34.
[2]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 5، ص 40، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش؛ بخاری، محمد بن إسماعیل، الجامع المسند الصحیح المختصر من أمور رسول الله و سننه و أیامه (صحیح بخاری)، محقق، محمد زهیر بن ناصر الناصر، شرح، تعلیق، دیب البغا، مصطفى، ج 2، ص 106، بیروت، دار طوق النجاة، چاپ اول، 1422ق.
[3]. سید مرتضی، علی بن حسین، الانتصار فی انفرادات الإمامیة، ص 209، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1415ق؛ شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق، قصیرعاملی، احمد، ج 5، ص 210، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
[4]. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج 10، ص 83، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، 1412ق؛ قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، ج 8، ص 125، تهران، انتشارات ناصر خسرو، چاپ اول، 1364ش.
[5]. نسائی، أحمد بن شعیب، السنن الکبرى، محقق، شلبی، حسن عبد المنعم، اشراف، شعیب الأرناؤوط، ج 10، ص 114، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1421ق.
[6]. عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، هاشم، ج 2، ص 87، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، 1380ق؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، محقق، مصحح، موسوی خرسان، حسن، ج 4، ص 144، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[7]. حسینی میلانی، سید محمد هادی، محاضرات فی فقه الإمامیة(کتاب البیع)، محقق، مصحح، حسینی میلانی، فاضل، ج 4، ص 238، مشهد، مؤسسه چاپ و نشر دانشگاه فردوسی، چاپ اول، 1395ق.
[8]. تهذیب الأحکام، ج 4، ص 144.
[9]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 1، ص 408، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[10]. علامه حلّی، حسن بن یوسف، مختلف الشیعة فی أحکام الشریعة، ج 3، ص 352، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق؛ طباطبایی بروجردی، آقا حسین، زبدة المقال فی خمس الرسول و الآل، تقریر، حسینی قزوینی، سید عباس، ص 108، قم، چاپخانه علمیه، چاپ اول، 1380ق.
منبع: اسلام کوئست
/م.س215