"ﻗﺘﻞ" ﺣﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ ﻭﻟﯽ چراﮐﺸﺘﻦ "ﻣﺨﺎﻟﻔﺎﻥ ﻭ ﮐﻔﺎﺭ" ﺗﻮﺻﯿﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ؟
وارث: اسلام ریختن خون هیچکس را به ناحق جایز نمیداند و عاملان چنین عملی را به مجازات خویش میرساند اما همین شریعت در پارهای موارد قتل را به عنوان یک مجازات پذیرفته است. قتل غیرمسلمانان را نیز تنها در مواردی ویژه پذیرفته است با این توضیح که پارهای از غیرمسلمانان با مسلمانان و حکومت اسلامی به ستیز و جنگ برمیخیزند و در پی هدم و نابودی اسلام و مسلمین میباشند اما گروهی دیگر به دنبال همزیستی مسالمتآمیز با مسلمانان هستند. اسلام مقابله با گروه نخست را که ممکن است منجر به قتل آنان شود پذیرفته است اما کشتن گروه اخیر را روا نمیداند.
هر قتلی حرام نیست بلکه قتلهایی حرام است که ناحق بوده و فاقد مجوز قانونی باشد اما قتل هایی که قانون و شریعت به آن فرمان داده محذوری ندارد. برای مثال، اگر شخصی به عمد فرد بیگناهی را به قتل رسانده باشد آیا میتوان گفت قتل (قصاص) او حرام است؟ یا اگر شخصی مرتکب زنا با محارم خویش شده باشد آیا قتل وی جایز نیست؟ پس، به طور کلی نمیتوان گفت هر قتلی حرام است و سپس نتیجه گرفت که قتل هیچ کافری جایز نیست.
جواز و حرمت قتل کفار
خطوط كلي رفتار مسلمانان با كفار به زيبايي در دو آيه از قرآن ترسيم شده است: «لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ ـ إِنَّمَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قَاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَأَخْرَجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ وَظَاهَرُوا عَلَي إِخْرَاجِكُمْ أَن تَوَلَّوْهُمْ وَمَن يَتَوَلَّهُمْ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ؛(1)
خدا شما را از نيكي كردن در رعايت عدالت نسبت به كساني كه در امر دين با شما پيكار نكردند و از خانه و ديارتان بيرون نراندند نهي نميكند. چرا كه خداوند عدالت پيشگان را دوست دارد. شما را تنها از دوستي در رابطه با كساني نهي مي كند كه در امر دين با شما پيكار كردند و شما را از خانه هايتان بيرون راندند. يا به بيرون راندن شما كمك كردند و هر كسي با آنان رابطه دوستي داشته باشد ظالم و ستمگر است.»
بر اين اساس رابطه حكومت اسلامي و مسمانان با كفار حربي و كساني كه در حال جنگ يا در صدد جنگ با كشور اسلامي هستند بايد رابطه اي خصمانه باشد اما با ساير كفار بايد رابطه انساني و بر اساس اخلاق اسلامي باشد و حقوق انساني آنان را رعايت نمايند. ازاينرو، و بر اساس قانون اساسي و به حكم آيه شريفه ای که ذکر گردید مسلمانان موظفند نسبت به افراد غير مسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامي عمل نمايند و حقوق انساني آنان را رعايت كنند اين اصل در حق كساني اعتبار دارد كه بر ضد اسلام توطئه و اقدام نكنند.[2]
بنابراين بجز كفار حربي كه در جنگ يا در صدد جنگ با مسلمانان و حكومت اسلامي هستند ساير كفار اعم از كفار خارجي و كفار داخلي (اهل ذمه[3] و مستأمنين[4]) بايد مورد احترام حكومت اسلامي و مسلمانان قرار بگيرند و حقوق انساني آنان رعايت شود و نمي توان به صرف اينكه آنها مسلمان نيستند حقوق آنان را تضييع نمود البته بديهي است اين حكم تا وقتي است كه آنان بر عليه حكومت اسلامي و مسلمانان اقدام خصمانه انجام ندهند.
آيه 89 سوره نسا را نیز در همین راستا باید ملاحظه نمود. این آیه شریفه مي فرمايد: « وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ كَما كَفَرُوا فَتَكُونُونَ سَواءً فَلا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ أَوْلِياءَ حَتَّى يُهاجِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَخُذُوهُمْ وَ اقْتُلُوهُمْ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ لا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ وَلِيًّا وَ لا نَصِيرا؛ آنان آرزو مي كنند كه شما هم مانند ايشان كافر شويد، و مساوي يكديگر باشيد. بنابر اين از آن ها دوستاني انتخاب نكنيد، مگر اين كه (توبه كنند) و در راه خدا هجرت نمايند. هرگاه از اين كار سرباز زنند (و به اقدام بر ضد شما ادامه دهند)، هر جا آن ها را يافتيد، اسير كنيد! و (در صورت احساس خطر) به قتل برسانيد و از ميان آن ها، دوست و ياوري اختيار نكنيد!.»
اين آيه شريفه در تعقيب آيه قبل (88 : نساء)، درباره منافقاني كه بعضي از مسلمانان ساده دل به حمايت از آن ها برخاسته و از آن ها شفاعت مي كردند و قرآن بيگانگي آن ها را از اسلام بيان داشت، در اين آيه مي فرمايد: «تاريكي درون آن ها، به قدري است كه نه تنها خودشان كافرند بلكه «دوست مي دارند شما هم همانند آنان كافر شويد و مساوي يكديگر گرديد.»
بنابر اين، آن ها از كافران عادي نيز بدترند. زيرا كفار معمولي دزد و غارتگر عقائد ديگران نيستند، اما اين ها هستند و فعاليت هاي پي گيري براي تخريب عقايد ديگران دارند، اكنون كه آن ها چنين هستند، آن ها را براي دوستي انتخاب نكنيد مگر اين كه در كار خود تجديد نظر كنند و دست از نفاق و تخريب بردارند و نشانه آن اين است كه از مركز كفر و نفاق به مركز اسلام (از مكه به مدينه) مهاجرت نمايند.[5]
اما اگر حاضر به مهاجرت نشدند، بدانيد دست از كفر و نفاق خود بر نداشته اند و اظهار اسلام آن ها فقط به خاطر اغراض جاسوسي است، در اين صورت مي توانيد هر جا بر آن ها دست يافتيد، آن ها را اسير كنيد و يا در صورت لزوم به قتل برسانيد.[6]
اين شدت عمل، كه در آيه فوق نسبت به اين دسته از منافقان نشان داده شده، به خاطر آن است كه جز اين راهي براي نجات يك جامعه زنده در مسير اسلام از چنگال دشمنان دوست نما و جاسوسان خطرناك نيست.
پی نوشت ها:
.[1] سوره ممتحنه، آيه 8 و9.
[2]. ر.ک: قانون اساسي، اصل چهاردهم.
[3] . به غير مسلماناني گفته مي شود که به واسطه پيماني که با حکومت اسلامي بسته اند يا اينکه تبعه کشور اسلامي محسوب مي گردند، مي توانند در پناه حکومت اسلامي آزادانه زندگي کنند و در مقابل حکومت از حقوقي برخوردار هستند همچنان که مکلّف به انجام وظايفي در برابر حکومت اسلامي هستند.
[4] . مستأمنين، کفاري هستندکه با امان يکي از مسلمانان يا حاکم اسلامي وارد کشور اسلامي مي شوند (به تعبيري پناهنده موقت.)
[5] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، تهران، انتشارات دار الکتب الاسلامیه، سی ام، ج 4، ص 77 و 78.
[6] . همان.
منبع: مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم
/م.س 215