حق حضرت نوح (ع) بر گردن شیطان!

کد خبر: 32507

وارث: در حالات حضرت نوح وارد است که هنگامی که نوح قوم خود را نفرین کرد و هلاکت آنها را از خدا خواست (وطوفان همه را در هم کوبید) ابلیس نزد او آمد و گفت:توحقی بر گردن من داری که من می‌خواهم آن را تلافی کنم!

نوح (در تعجب فرو رفت) گفت: بسیار بر من گران است که حقی بر تو داشته باشم، چه حقی؟!!

گفت همان نفرینی که درباره قومت کردی و آن ها را غرق نمودی، و احدی باقی نماند که من او را گمراه سازم، من تا مدتی راحتم، تا زمانی که نسل دیگری بپاخیزند و من به گمراه ساختن آن ها مشغول شوم.

نوح (با اینکه حداکثر کوشش را برای هدایت قوم خود کرده بود، در عین حال ناراحت شد و)به ابلیس گفت: حالا چه جبرانی می خواهی بکنی؟

 گفت: درسه موقع به یاد من باش! که من نزدیکترین فاصله را به بندگان در این سه موقع دارم:

    هنگامی که خشم تو را فرا می گیرد به یاد من باش!
    هنگامی که میان دو نفر قضاوت می کنی به یاد من باش!
    و هنگامی که با زن بیگانه ای تنها هستی و هیچ کس در آنجا نیست باز به یاد من باش!
 

منبع:تفسیر نمونه جلد ۶، ص۱۴۲