جلسه هفتگی روضه خانگی در منزل حاج علی انسانی برگزار شد +گزارش تصویری

کد خبر: 32517
جلسه هفتگی روضه خانگی با سخنرانی حاج یدالله بهتاش و حجت الاسلام خوش نما و مداحی ذاکرین اهل بیت علیه السلام حاج علی قربانی(قرائت زیارت عاشورا)، حاج علی انسانی در منزل حاج علی انسانی برگزار شد.

وارث: جلسه هفتگی روضه خانگی با سخنرانی حاج یدالله بهتاش و حجت الاسلام خوش نما و مداحی ذاکرین اهل بیت علیه السلام حاج علی قربانی(قرائت زیارت عاشورا)، حاج علی انسانی در منزل حاج علی انسانی برگزار شد.

در ادامه متن سخنان حاج یدالله بهتاش را می خوانید:

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: "بهترین هدیه ای که انسان می تواند به دوستانش بدهد موعظه ی خوب است " و موعظه را از هر کسی می توان شنید و لازم نیست موعظه کننده بزرگتر باشد.

هر کس می خواهد سعید از دنیا برود سه کار را انجام دهد: (1)

یک : لقمه ات حلال باشد

حرام خوری نکن اگر حرام بخوری عاقبت بخیر نمی شوی. اگر می خواهی فرزندانت عاقبت بخیر شوند لقمه حرام نخور و مواظب باش. لقمه حرام نخور یعنی ربا نخور. لقمه حرام نخور یعنی مرغ ات را به آب نزن و با آب در کیسه نگذار. لقمه حرام نخور یعنی برنج خوب را قاطی برنج بد نکن و چایی خوب را قاطی چایی بد نکن. اگر می خواهی عاقبت بخیر شوی از لقمه هایتان مواظبت کنید اگر حاج شیخ عباس قمی رحمه الله علیه نیز حرام خواری کند در او اثر می گذارد و تا چهل شب نمی تواند نماز شب بخواند.

دو : هم نشین ات هم اهل علم باشد

برخی فکر می کنند اهل علم باشد یعنی تنها عمامه داشته باشد؟ بله این درست است که باید به علما یک احترام خاص بگذاریم و آن یک بحث جدایی دارد ولی؛

هم نشین تو از تو بِهباید / تا تو را عقل و دین بیافزاید

پسرم با هر کس دوست نشو کسی که به مجلس امام حسین علیه السلام آمد و با حسینی ها دوست شد فردا اگر دوست بدت به سراغت آمد بگو ما را رها کن ما با دوستان امام حسین علیه السلام دوست شدیم نگو من خودم خوب هستم. خودت خوب هستی اما اگر دوستت خوب نباشد خوب باقی نمی مانی.

تو را از برگ گل هرچند دامن پاکتر باشد / نشو با ناکسان هم دم که صحبت را اثر باشد

روز قیامت یک عده ای دستانشان را گاز می گیرند که ای کاش با فلان شخص دوست نشده بودیم او اولین سی دی گناه را به من داد.

سه : نماز بخوان، با جماعت هم نماز بخوان

آقا فرمود : " خدا رحمت کند کسی را که سخنان ما را یاد بگیرد و به دیگران هم بگوید" اگر همین حدیث را حالا عربی اش را فراموش کردید فارسی اش یادتان بماند و به دوستانتان هم بگویید .

نماز جماعت هم خیلی مهم است. اولاً نمازت را بخوان به اطرافیانت هم سفارش کن و هر زمان که غم و غصه داری نماز بخوان،نمازت را در وقت بخوان.

امام صادق علیه السلام فرمودند : "شيعتنا عند ثلاث، عند مواقيت الصلوات کيف محافظتهم عليها، و عند اسرارهم کيف"

نمازتان را به جماعت بخوانید.

حضرت محمد صلوات الله علیه می فرمایند: " الصلاة جماعة و لو علی رأس زج "

برخی می گویند حاج آقا نماز را در دفتر یا بعدا در جایی می خوانند ،چه تفاوتی دارد؟ اگر تفاوتی نداشت امام حسین علیه السلام در روز عاشورا نمازش را به جماعت نمی خواند.

قال رسول الله صلی الله علیه و آله : "مفتاح الجنّة الصّلاة؛ کلید بهشت نماز است " هرکس این کلید را داشته باشد به بهشت او را راه می دهند، هر کس این کلید را نداشته باشد او را به بهشت راه نمی دهند.

آقای فلسفی را خدا رحمت کند اولین ایشان بر روی منبر این جمله را گفتند سپس در روزنامه مشهوری در لبنان به نام الهدی با عنوان "معجزه سیدة زینب" چاپ شد من قصه برایتان نمی گویم:

دختر خانمی به نام فوزیه زیدان از شیعیان خوب لبنان که ایشان از کمر به پایین فلج بود و با دستانش راه می رفت و بدنش را همراه خودش می کشاند روزی به برادرنش می گوید من را ببرید سوریه و در کنار قبر حضرت زینب سلام الله علیه، دکتر من حضرت زینب سلام الله علیه است برادرانش کوتاهی می کنند و می گویند که تو بر اثر بی تحرکی بدنت سنگین است و او را نمی ببرند.

باقی ماجرا را از زبان خودش گوش می دهیم "یک شب یکی از همسایه هایمان روضه داشت و من در روضه خیلی گریه کردم و گفتم بی بی جان به برادرانم گفتم من را بیارند و نیاوردند آن ها نیاوردند شما بیایید و دست مرا بگیرید و از این زمین گیری نجاتم دهید. روضه تمام شد خودم را کشیدم و به خانه برگشتم و خوابیدم صبح برای نماز صبح بیدار شدم، نماز صبح را که خواندم باز به سجده رفتم و تنهایی در خانه آن حالت دیشب به من بازگشت و خیلی گریستم و یک لحظه دیدم حال مکاشفه برای من پیش آمد و بانوی بزرگواری را مشاهده کردم که به عربی می گوید :" فوضیه بلندشو " گفتم من زمین گیر هستم و نمی توانم بلند شوم فرمود: "دستت را به من بده بلند شو." دستم را دادم و بلند شدم دیدم رو پاهایم ایستاده ام وهیچ کس دیگری نیست! یک حالت مکاشفه بوده برایم. تکبیر گفتم و مادرم بیدار شد و گفت: چیکار می کنی؟ گفتم : مادرپاشو ببین بی بی زینب دستم را گرفت"

در ادامه این مراسم؛ حجت الاسلام خوش نما به سخنرانی پرداختند. 

علامه امام قانع رضوان الله تعالی علیه که از رجالیین شیعه است کتاب مفصلی را از علم رجال به نام تلقیح المعاد نوشته است که در کتاب تلقیح المعاد این عبارت را بیان می کند؛ زمانی که به نام مجلله حضرت زینب سلام الله علیه که می رسد سر فصل کلامش با این عبارت شروع می شود و می فرماید: " زینب، شما چه می دانید زینب کیست؟ کسی در این عالم چه می داند این مجلله چه شخصیتی است؟ متحیر هستم که از کجا برایتان بگویم از علم شان بگویم یا از حلم شان، صبر یا از حیا و عفت اش بگویم یا از نجابت اش بگویم یا از شجاعت و سخاوت اش بگویم؟ دختر المیرالمومنین علیه السلام در مقام بندگی خدا به جایی رسید که علامه قریشی نوشته است در عاشورا شب یازدهم ملائکه از خلقت حضرت زینب سلام الله علیه تعجب کردند. خانمی که در یک نیم روز این همه داغ در قلب مطهرش نشسته است نیمه های دل شب از خیمه های نیم سوخته فاصله گرفت و بر روی خاک کربلا نشست و صدا زد و گفت :" حبیبی العفو سیدی العفو " نشسته و نافله شب را خواند.

در باب عبودیت خدا چون دختر آن بانویی است که در شان مادرش حضرت زهرا سلام الله علیه گفته است: " ما کانت فیها امم اعبد من فاطمه " در امت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله عابد تر از حضرت زهرا سلام الله علیه هیچ کس نبوده است به طوری که در عبارت دارد : از کثرت قیام پاهای حضرت زهرا سلام الله علیه ورم کرده بود. حضرت زهرا سلام الله علیه سنی نداشتند دختر چهارده پانزده ساله نحیف و ضعیف هم بودند. چگونه بندگی خدا را کرده است که پاهایشان ورم کرده است و حضرت زینب سلام الله علیه دست پرورده یک همچین مادری است.

بی بی جلال خانه حضرت امیرالمومنین علیه السلام بود.تا روز عاشورا کسی قد و بالای حضرت زینب سلام الله علیه را ندیده بود اولین بابی که دختر امیرالمومنین علیه السلام انگشت نما شد بالای طلعه زینبیه بود دست به سر گذاشت و گفت:" یا رسول الله"

پی نوشت :

1- سفینه البحار؛ ج2