توصیههای آیت الله جوادی آملی بر ضرورت خودشناسی
وارث: آیت الله العظمی جوادی آملی در دیدار با دانشجویان دانشگاههای فرهنگیان، شهید باهنر، اصول دین و وزارت دفاع تهران و جمعی از طلاب مدرسه علمیه حضرت زینب(س) آستانه و چالوس که در درس اخلاق هفتگی ایشان در نماز خانۀ مؤسسه بین المللی بنیاد وحیانی اسراء حضور یافته بودند، گفتند: دنیا هم مزرعه و هم مدرسه است؛ در بحث اخلاقی از مزرعه بودن سخن به میان میآید و در بحثهای معرفتی از مدرسه بودن سخن گفته میشود.
ایشان ادامه دادند: اگر کسی میخواهد دانشمند شود، دنیا برای او به مثابه مدرسه است و اگر انسانی میخواهد سعادتمند شود، دنیا برای او مزرعه است، ولی اگر میخواهد به هر دو برسد، باید مزرعه و مدرسه بودن را، در کنار یکدیگر ببیند.
مرجع تقلید شیعیان افزودند: اگر انسانی میخواهد در دنیا زندگی کند، ممکن است فقیه، اصولی، جامعهشناس، ادیب و یا مورخ شود، اما حکیم نخواهد شد، چون دنیا از مجموعهای از اعتبارات تشکیل شده و با عناوین اعتباری تنها امور اعتباری نصیب او میشود، نه علوم تکوینی و حقیقی.
آیت الله جوادی آملی خاطرنشان کردند: اگر انسان میخواهد حکیم شود، باید در زمین، زندگی کند و نه با دنیا، زیرا حکما، شب و روز و هر آنچه در این کره خاکی وجود دارد را، نشانه و دلیل بر حقانیت ذات اقدس ربوبیت میدانند؛ بنابراین اگر کسی میخواهد در مدرسه زندگی کند، باید با شمس و زمین و آسمان رابطه داشته باشد، تا بتواند حقیقت تکوین را درک کند.
این مفسر بزرگ قرآن کریم خاطرنشان کردند: نگاه به دنیا متفاوت است، یک زمانی انسان دنیا را تابلوی زیبایی میبیند، این دسته از انسانها برای تماشای دنیا آمدند، یک زمانی انسان از دنیا عبرت میگیرد که این انسانها از حوادث دنیا درس اخلاق میگیرند و دنیا برای آنها مزرعه و مدرسه میشود، این گروه میخواهند از ظلم به نورانیت و عدل برسند، لذا دنیا برای آنها معبر است نه مانع.
ایشان افزودند: اگر کسی صحنههای عبرت آموز دنیا را میببیند و تحولی در او ایجاد نمیشود، این فرد تماشاگر دنیا است نه عبرت آموز. بهرحال گاهی دنیا مدرسه عملی است، برای حکیم شدن و گاهی مدرسه است برای اخلاق پروری، این زندگی دنیوی اگر با عمل صالح همراه شد، میشود مزرعه و در غیر این صورت مانع رسیدن انسان به سعادت خواهد شد.
آیت الله جوادی آملی در فراز دیگری از فرمایشات خود به ضرورت خودشناسی اشاره کردند و اظهار داشتند: اگر معرفت به خود پیدا کردیم، ارزش خود را میفهیم، در این صورت میفهیم که ما امین هستیم نه مالک؛ ولی در این عرصه برخی دچار اشتباه شدهاند؛ اشتباه دسته اول این بود که بین جانشینی خدا و جایگزینی خدا فرقی نگذاشتهاند، یعنی اینکه آنها بین خلیفه بودن و اومانیسم فرقی نگذاشتهاند.
ایشان اذعان داشتند: اومانیست کسی است که میگوید هر چه بخواهم میگویم و عمل میکنم؛ یعنی کسی در این عالم جز من نیست، من رهبرم و کسی مرا رهبری نمیکند. او گرفتار اومانیسم است یا همان تفکر فرعونی. اینها میگویند خدا خود من هستم.
مرجع تقلید شیعیان ادامه دادند: اما اشتباهی که بین مسلمانان در این زمینه به وقوع پیوست این بود که خیال میکردند تمام گوهر هستی ازآن خودمان است، این از بدترین دشمنیهای معرفتشناسی است؛ واقعیت این است که انسان آنچه را که خدا در وجود و حقیقت او گذاشته، امانتدار آن است و نه مالک آن؛ تا جایی که قرآن کریم میفرماید «ما به آنها ستم نکردیم بلکه آنها به خود ظلم روا داشتند».
مفسر برجسته قرآن کریم بیان داشتند: اینکه قرآن میفرماید «ما به آنها ستم نکردیم، بلکه آنها به خود ظلم روا داشتند»، به معنای این است که در درون و نهان انسان یک حقیقتی است که ما نسبت به آن امین و امانتدار میباشیم نه مالک آن و وظیفه ما حفظ و حراست از آن است. در واقع خداوند این نعمت را به انسان عنایت کرده تا با رهنمود گرفتن درونی، به سمت او حرکت و به آن عمل کند و با عمل کردن به آن به شکوفایی برسد.
ایشان افزودند: بشر در درون خود امانتی دارد که اگر با آن بد رفتاری کند به او ظلم کرده است. در نهادِ آدم و در درونِ او، یک حقیقت فرشته منشی قرار داده شده که انسان امانتدار آن هست نه مالک آن.
آیت الله جوادی آملی ابراز داشتند: انسان وظیفهای در قبال آن راهنما و چراغ و رهبر دارد و آن این است که حرف او را گوش کند. این فطرت، چراغ و راهنما را خدای متعال در دورن آدم به امانت گذاشته تا در سایه او راه برود، در سایه او از مسیرهای خطرناک عبور کند. اگر انسان با وجود این راهنما به بیراهه برود و حرف رهبر دورن خود را گوش نکند و در مواظبت از آن تلاش نکند به تعبیر قرآن کریم به خود ظلم کرده و چراغ هدایت را خاموش نموده است.