رگههای جاهلیّت پس از بعثت
از نظر زمانی دوران قبل از بعثت رسول اکرم حضرت محمد مصطفی(ص) تا حدود ۱۵۰ و حداکثر ۲۰۰ سال را دوران جاهلی مینامند.
وارث: به مناسبت سالروز بعثت پیامبر اکرم (ص) مقام معظم رهبری با مسئولان دیداری داشته و طی سخنانی به بازتولید جاهلیت هشدار داد دوران قبل از بعثت رسول اکرم حضرت محمد(ص) تا حدود 150 حداکثر 200 سال را دوران جاهلی مینامند.
فضای حاکم بر جامعة زمان خلافت حضرت علی(ع) بسیار آشفته و متلاطم بود. از یکسو یاری نشدن امام از جانب برخی و از سوی دیگر غارتهای پیاپی و خونآلود معاویه، اوضاع را دشوار کرده بود.
اولین اقبال مردم به جاهلیت پس از پیامبر اکرم اجتماع سقیفه بود که مسیر تاریخ را تغییر داد. فتنهها آشکار گردید و جهالتهای کهنه دوباره سر باز کرد و مردم بر خلاف سفارشهای مکرر پیامبر در حرکتی قهقرایی به عصر جاهلیت خود برگشتند.
جامة زیبای اسلام را از هم دریدند و به قمیص خشن خود ملبس شدند و با حرکتهای انحرافی، بر نخستین ضلالت و بیعدالتی مهر تأیید کوبیدند.
امام علی در خطبة «قاصعه» این واپسگرایی را گوشزد میکند و میفرماید: «فأطفئوا ما کمن فی قلوبکم من نیران العصبیى و أحقاد الجاهلیى، فإنّما تلک الحمیى تکون فی المسلم من خطرات الشیطان و ...»؛ «ای مردم، آتشی را که از شرارههای تعصب و کینههای جاهلیت در دلهاتان به کمین نشسته است، خاموش کنید که این تعصّب در مسلمان از خطرهای شیطانی، غرور کششها و دمهای جادویی اوست. بر آن شوید که تاج خاکساری را بر سر نهید، فخرفروشیها را زیر پا له کنید و گردنکشی را از گردنهاتان فرو ریزید».
و در ادامه مردم را هشدار داده و چنین میگوید: «زنهار که امروز با موضعگیری آشکار در برابر خداوند و جنگ مسلحانه با مؤمنان، در سرکشی فرو رفتهاید و زمین را به فساد کشیدهاید.
پس خدای را، خدای را، در کبرورزی ناشی از غرور و فخرفروشیهای جاهلی، که باروری بذرهای دشمنی را زمینهای است مساعد و دمیدنهای شیطان را جایگاهی مناسب، که امتهای پیشین و مردم قرنهای گذشته را بدان فریفت، تا آنجا که در تاریکنای جهل و گمراهیاش فرو رفتند.
هان، زنهار از فرمانبری مهتران و بزرگانتان که به گوهر خویش مینازند و بر پایة پیوند خونیشان برتری میفروشند و برآنند که دامان پروردگارشان را لکههای ننگ باشند، نیکیهای خدا را در مورد خود منکر میشوند؛ انکاری از سر ستیز با فرمان او و انحصارطلبی در نعمتهایش. اینان تعصّب را استوانه، هر فتنه و آشوبی را تکیهگاه اصلی، و جاهلیت را شمشیرهایی آختهاند.
«ألا و إنّکم قد نفضتم أیدیکم من حبل الطاعى و ثلمتم حصن الله المضروب علیکم بأحکام الجاهلیى و ...»؛ «زنهار که اینک دست از رشتة طاعت کشیدهاید و با احکام جاهلیت بر دژ الهی شکاف وارد آوردهاید و بدانید که از پس هجرت دیگر بار به بدویت روی آوردید و در پی همبستگی توحیدی گروه گروه شدید، جز به نام اسلام وابستهاش نیستید و از ایمان جز تشریفاتش را نمیشناسید. فاش گویم که شما، رشتة تعهّد اسلامی را گسیختهاید، حدودش را تعطیل کردهاید و احکامش را میراندهاید».
حضرت فاطمه (س) در نکوهش مردم میفرماید: «پس از مرگ پیامبر درنگ نکردید، مگر به مقدار آرام شدن فتنه و جای گرفتن قلادة آن و ندای شیطان مکار را اجابت کردید و شروع به خاموش کردن انوار دین روشن، و بیاعتنایی به سنتهای پیامبر برگزیده نمودید».
حضرت علی(ع) پس از رحلت پیامبر اکرم و در جواب دعوت عباس و ابوسفیان برای بیعت چنین فرمودند: «أیُّها الناس شقّوا أمواج الفتن بسفن النجاى و عرّجوا عن طریق المنافرى و ضعوا تیجان المفاخرى»؛ «ای مردم، با نیروی قایقهای نجات، دل امواج فتنه را بشکافید، از خط پستکین توزی فراتر آیید و تاجهای فخرفروشی را زیر پا له کنید».
امام پس از جریان قتل عثمان به مردم رو کرده و دیگر بار جاهلیت را یادآوری میکند و میفرماید: «بر این جریان (قتل عثمان) منطق حاکم نباشد و ریشه در فرهنگ جاهلیت دارد و اینان را در میان انبوه مردم، ریشههایی بس عمیق باشد».
دلیل امام علی(ع) برای برشمردن صفات دوره جاهلی و گوشزد کردن آن، این بود که مردم بدانند از کدام منجلاب نجات یافته و بر چه مرکبی سوارند، که اگر ریسمان این مرکب رهوار را رها کنند، در جهنّمی سوزان گرفتار خواهند آمد که هیچگاه یارای نجات نخواهند داشت.
بر همین اساس است که امام میفرماید: «ألا و إنَّ بلیّتکم قد عادت کهیأتها یوم بعث الله نبیُّکم»؛ «به هوش باشید که گرفتاری امروز شما، مانند روزگار بعثت پیامبر اکرم(ص) و واپسین لحظههای جاهلیت بازگشت کرده است».
و در جای دیگر میفرماید: «حتی إذا قبض الله رسوله رجع قوم علی الأعقاب و غالتهم السبل، و اتکلوا علی الولائج و وصلوا غیر الرحم و ...»؛ «اما همینکه خداوند رسول خود را فرا خویش خواند، گروهی به واپس گراییدند و در مغاک انحراف فرو رفتند و بر عناصر نفوذی جاهلیت تکیه زدند و به بیگانگان پیوستند.
ساختار اسلام را از بنیاد جابهجا کردند و در غیر جایگاهش نهادند، کانون هر خطا و گناهی و در جایگاه غوطه وری در فساد و تباهی. آری، بدین سان، سرگردان وادی حیرت شدند و درست همانند راه و روش فرعونیان، در اوج سرمستی به از خود بیگانگی دچار آمدند.
نتیجهگیری
حضرت علی(ع) در تمام این گفتهها و دردِ دلها، یک نکته را در نظر دارد و آن اینکه ای مسلمانان، بدانید اگر روزی از اسلام روی برگردانید یا از آن برای دنیای خود استفاده کنید، به مغاک گرفتاری دچار خواهید آمد؛ همان گرفتاری که روزی در میان آن دست و پا میزدید.
/ف.م214
فضای حاکم بر جامعة زمان خلافت حضرت علی(ع) بسیار آشفته و متلاطم بود. از یکسو یاری نشدن امام از جانب برخی و از سوی دیگر غارتهای پیاپی و خونآلود معاویه، اوضاع را دشوار کرده بود.
اولین اقبال مردم به جاهلیت پس از پیامبر اکرم اجتماع سقیفه بود که مسیر تاریخ را تغییر داد. فتنهها آشکار گردید و جهالتهای کهنه دوباره سر باز کرد و مردم بر خلاف سفارشهای مکرر پیامبر در حرکتی قهقرایی به عصر جاهلیت خود برگشتند.
جامة زیبای اسلام را از هم دریدند و به قمیص خشن خود ملبس شدند و با حرکتهای انحرافی، بر نخستین ضلالت و بیعدالتی مهر تأیید کوبیدند.
امام علی در خطبة «قاصعه» این واپسگرایی را گوشزد میکند و میفرماید: «فأطفئوا ما کمن فی قلوبکم من نیران العصبیى و أحقاد الجاهلیى، فإنّما تلک الحمیى تکون فی المسلم من خطرات الشیطان و ...»؛ «ای مردم، آتشی را که از شرارههای تعصب و کینههای جاهلیت در دلهاتان به کمین نشسته است، خاموش کنید که این تعصّب در مسلمان از خطرهای شیطانی، غرور کششها و دمهای جادویی اوست. بر آن شوید که تاج خاکساری را بر سر نهید، فخرفروشیها را زیر پا له کنید و گردنکشی را از گردنهاتان فرو ریزید».
و در ادامه مردم را هشدار داده و چنین میگوید: «زنهار که امروز با موضعگیری آشکار در برابر خداوند و جنگ مسلحانه با مؤمنان، در سرکشی فرو رفتهاید و زمین را به فساد کشیدهاید.
پس خدای را، خدای را، در کبرورزی ناشی از غرور و فخرفروشیهای جاهلی، که باروری بذرهای دشمنی را زمینهای است مساعد و دمیدنهای شیطان را جایگاهی مناسب، که امتهای پیشین و مردم قرنهای گذشته را بدان فریفت، تا آنجا که در تاریکنای جهل و گمراهیاش فرو رفتند.
هان، زنهار از فرمانبری مهتران و بزرگانتان که به گوهر خویش مینازند و بر پایة پیوند خونیشان برتری میفروشند و برآنند که دامان پروردگارشان را لکههای ننگ باشند، نیکیهای خدا را در مورد خود منکر میشوند؛ انکاری از سر ستیز با فرمان او و انحصارطلبی در نعمتهایش. اینان تعصّب را استوانه، هر فتنه و آشوبی را تکیهگاه اصلی، و جاهلیت را شمشیرهایی آختهاند.
«ألا و إنّکم قد نفضتم أیدیکم من حبل الطاعى و ثلمتم حصن الله المضروب علیکم بأحکام الجاهلیى و ...»؛ «زنهار که اینک دست از رشتة طاعت کشیدهاید و با احکام جاهلیت بر دژ الهی شکاف وارد آوردهاید و بدانید که از پس هجرت دیگر بار به بدویت روی آوردید و در پی همبستگی توحیدی گروه گروه شدید، جز به نام اسلام وابستهاش نیستید و از ایمان جز تشریفاتش را نمیشناسید. فاش گویم که شما، رشتة تعهّد اسلامی را گسیختهاید، حدودش را تعطیل کردهاید و احکامش را میراندهاید».
حضرت فاطمه (س) در نکوهش مردم میفرماید: «پس از مرگ پیامبر درنگ نکردید، مگر به مقدار آرام شدن فتنه و جای گرفتن قلادة آن و ندای شیطان مکار را اجابت کردید و شروع به خاموش کردن انوار دین روشن، و بیاعتنایی به سنتهای پیامبر برگزیده نمودید».
حضرت علی(ع) پس از رحلت پیامبر اکرم و در جواب دعوت عباس و ابوسفیان برای بیعت چنین فرمودند: «أیُّها الناس شقّوا أمواج الفتن بسفن النجاى و عرّجوا عن طریق المنافرى و ضعوا تیجان المفاخرى»؛ «ای مردم، با نیروی قایقهای نجات، دل امواج فتنه را بشکافید، از خط پستکین توزی فراتر آیید و تاجهای فخرفروشی را زیر پا له کنید».
امام پس از جریان قتل عثمان به مردم رو کرده و دیگر بار جاهلیت را یادآوری میکند و میفرماید: «بر این جریان (قتل عثمان) منطق حاکم نباشد و ریشه در فرهنگ جاهلیت دارد و اینان را در میان انبوه مردم، ریشههایی بس عمیق باشد».
دلیل امام علی(ع) برای برشمردن صفات دوره جاهلی و گوشزد کردن آن، این بود که مردم بدانند از کدام منجلاب نجات یافته و بر چه مرکبی سوارند، که اگر ریسمان این مرکب رهوار را رها کنند، در جهنّمی سوزان گرفتار خواهند آمد که هیچگاه یارای نجات نخواهند داشت.
بر همین اساس است که امام میفرماید: «ألا و إنَّ بلیّتکم قد عادت کهیأتها یوم بعث الله نبیُّکم»؛ «به هوش باشید که گرفتاری امروز شما، مانند روزگار بعثت پیامبر اکرم(ص) و واپسین لحظههای جاهلیت بازگشت کرده است».
و در جای دیگر میفرماید: «حتی إذا قبض الله رسوله رجع قوم علی الأعقاب و غالتهم السبل، و اتکلوا علی الولائج و وصلوا غیر الرحم و ...»؛ «اما همینکه خداوند رسول خود را فرا خویش خواند، گروهی به واپس گراییدند و در مغاک انحراف فرو رفتند و بر عناصر نفوذی جاهلیت تکیه زدند و به بیگانگان پیوستند.
ساختار اسلام را از بنیاد جابهجا کردند و در غیر جایگاهش نهادند، کانون هر خطا و گناهی و در جایگاه غوطه وری در فساد و تباهی. آری، بدین سان، سرگردان وادی حیرت شدند و درست همانند راه و روش فرعونیان، در اوج سرمستی به از خود بیگانگی دچار آمدند.
نتیجهگیری
حضرت علی(ع) در تمام این گفتهها و دردِ دلها، یک نکته را در نظر دارد و آن اینکه ای مسلمانان، بدانید اگر روزی از اسلام روی برگردانید یا از آن برای دنیای خود استفاده کنید، به مغاک گرفتاری دچار خواهید آمد؛ همان گرفتاری که روزی در میان آن دست و پا میزدید.
/ف.م214