دعا، حلقه اتصال عبد و معبود
وارث: عالم ربانى و علامه جلیلالقدر، احمد بن محمد بن فهد حلى، از جمله نامداران تاریخ شیعه است که در نیمه دوم قرن هشتم و نیمه نخست قرن نهم مىزیست و طى 84 سال عمر عمر پربرکت خود، با تلاش بىوقفه علمى، ضمن احاطه بر علوم متداول اسلامى و تربیت دانشمندان فاضل در این علوم، آثار گرانمایهاى نیز تألیف نموده و از خود به یادگار گذاشت. آنچه درپى مىآید،گفتارى ازاین علامه بزرگوار در باب دعا مىباشد که با اقتباس از اثر گرانسنگ "عدةالداعى و نجاحالساعى" ایشان، تقدیم خوانندگان ارجمند مىشود.
تشویق به دعا
تحریص بر دعا و تشویق عقل بر آن
عقل هر عاقلى حکم مىکند که وقتى انسان قدرت دارد، باید ضرر را از خودش دفع نماید و از طرف دیگر مىدانیم که زندگى در این دنیا براى هیچ انسانى بدون ضرر و زیان و تشویش خاطره نیست چون:
یا درد و مرضى در اندرون خود دارد.
یا ظالمى از خارج او را مىآزارد.
یا در شغل و کارش گرفتارى دارد.
یا همسایه به او آزار مىرساند. و یا ...
و اگر فعلا هیچیک از این گرفتارىها پیش نیامده باشد، باز عقل محال نمىداند که در آینده گرفتارىهایى برایش پدید آید، چگونه پدید نیاید و حال آنکه دنیا محل حوادث است و هیچوقت بر یک منوال، ثابت و برقرار نمىماند و کسى از سختىها و مصیبتهاى آن در امان نیست.
منتها سختىهایش براى بعضىها به فعلیت رسیده و محقق شده و براى عده دیگر در آینده محقق خواهد شد، اما عقل حکم به وجوب و لزوم برطرف نمودن هر دو قسم از مصیبتها و گرفتارىها مىکند، این از یک سوى.
از سوى دیگر، دعا وسیلهایست که مىتواند این مشکل را برطرف سازد و آن را براى انسان حل کند، پس عقلاً لازم است که دست به دامان دعا بیاویزیم و از آن براى حل مشکلاتمان کمک بگیریم. همین معنا در کلام امیرالمؤمنین و سیدالوصیین علیهوعلىآلهافضلصلواتالمصلین آمده، آنجا که مىفرماید:
ما من احد ابتلى و ان عظمت بلواه باحق بالدعاء من المعافى الذى لایأمن من البلاء.
یعنى: مبادا کسى که فعلا بلایى به او روى نیاورده و در عافیت زندگى مىکند ولى در آینده از آن در امان نیست، گمان کند که انسان گرفتار ـ هر چند گرفتاریش بزرگ باشد ـ بیشتر از او به دعا نیازمند است. (بلکه وى نیز براى دفع بلاهاى آتیه به دعا نیاز دارد.)
از این حدیث، فهمیده مىشود که هر فردى به دعا نیاز دارد، چه آن کسى که در عافیت است و چه آن کس که مبتلاست، منتها دومى براى برطرف ساختن بلایى که هست و اولى براى جلوگیرى از نزول آن. علاوه بر این، دعا سبب جلب منفعت و یا بقاى نعمتهاى موجود نیز مىگردد، چون معصومین علیهمالسلام از آن به سلاح و "ترس" تعبیر کردند، سلاح وسیلهاى است که انسان را به منفعتى برساند، یا ضررى را از او دفع کند و "ترس" به"سپر" مىگویند که موجب حفظ و نگهدارى انسان از مشکلات و سختىها مىشود.
رسول خدا صلىاللّهعلیهوآله فرمود:
الا ادلکم على سلاح ینجیکم من اعدائکم و یدر ارزاقکم؟ قالوا: بلى یا رسول اللّه قال: تدعون ربکم باللیل و النهار فان سلاح المؤمن الدعاء.
یعنى: آیا اسلحهاى را به شما معرفى کنم که هم شما را از شرّ دشمنانتان نجات مىدهد و هم روزیتان را زیاد مىنماید؟ گفتند: بلى یا رسول اللّه. فرمود: پروردگارتان را در شب و روز بخوانید و دعا کنید، چون دعا، اسلحه مؤمن است.
امام على علیهالسلام مىفرماید:
الدعاء ترس المؤمن و متى تکثر قرع الباب یفتح لک.
یعنى: دعا، سپر مؤمن است، اگر باب رحمت الهى را زیاد بکوبى (و ناامید نشوى، عاقبت) آن در، به رویت گشوده خواهد شد.
امام جعفر بن محمد صادق علیهالسلام فرمود:
الدعاء انفذ من السنان الحدید.
یعنى: دعا از سر نیزه آهنى، برندهتر و نافذتراست.
امام موسى بن جعفر علیهالسلام فرمود:
ان الدعاء یردّ ما قدّر و ما لمیقدّر. قال: قلت: و ما قد قدر فقد عرفته فما لمیقدر؟ قال: حتى لایکون.
یعنى: دعا، هم آنچه مقدر شده و هم آنچه مقدر نشده، هر دو را بر مىگرداند و سبب تغییرش مىشود. راوى (یعنى عمر بن یزید) مىگوید، گفتم: آنچه مقدر شده، معین و معلوم است که دعا موجب تغییرش مىشود، اما آنچه مقدر نشده، چطور؟ فرمود: دعا موجب مىشود که اصلا مقدر نشود.
امام زین العابدین علیهالسلام فرمود:
ان الدعاء و البلاء لیتوافقان الى یوم القیامة ان الدعاء لیرد البلاء و قد ابرم ابراما.
یعنى: دعا و بلا، تا روز قیامت باهم در مبارزهاند وپیروزمندانه بیرون مىآید اگر چه آن بلا حتمى بوده باشد. و نیز از آن حضرت است که فرمود: الدعاء یرد البلاء النازل و ما لمینزل. یعنى: دعا، هم بلاى فرود آمده را بر مىدارد و هم، بلاى نیامده را.
زمان دعا
ان اللّه تعالى لینادى کل لیلة جمعة من فوق عرشه من اول اللیل الى آخره ... .
امام باقر علیهالسلام فرمود: ذات اقدس الهى هر شب جمعه از اول تا آخر شب اینگونه ندا مىدهد: آیا بنده مؤمنى نیست که تا قبل از صبح مرا براى دین یا دنیایش بخواند تا من اجابتش کنم؟
آیا بنده مؤمنى نیست که تا قبل از صبح از گناهانش توبه کند و برگردد و من نیز رحمت و مغفرتم را برگردانم؟
آیا بنده مؤمنى نیست که روزیش تنگ شده باشد و تا قبل از فجر از من بخواهد آن را زیاد کنم و من هم حاجتش را برآورده روزیش را زیاد و وسیع گردانم؟
آیا بنده مؤمن مریضى نیست که تا قبل از طلوع فجر از من بخواهد که شفایش بدهم و من هم او را عافیت و تندرستى عطا نمایم.
زید شحام از امام صادق علیهالسلام روایت کرده است که حضرت فرمود:
اطلبوا الدعاء فى اربع ساعات: عند هبوب الریاح، و زوال الا فیاء، و نزول المطر، و اول قطرة من دم القتیل المؤمن، فان ابواب السماء تفتح عند هذه الاشیاء.
یعنى: در چهار وقت به دنبال دعا باشید: وزش باد، زوال سایهها (که همان ظهرشرعى است)، نزول باران و اولین قطره از خون مؤمن، چون در این اوقات، درهاى آسمان گشوده خواهد شد.
مکان دعا
ان من الذنوب ما لایغفر الا بعرفة و المشعر الحرام، قال اللّه تعالى: فاذا افضتم من عرفات فاذکروا اللّه عند المشعر الحرام و لیلة من لیالى الاحیاء.
یعنى برخى از گناهان فقط در این سه موقعیت بخشیده مىشوند: عرفات، مشعرالحرام؛ که خداوند متعال فرمود: وقتى از عرفات کوچ کردید، خداى را در مشعرالحرام به یاد بیاورید، و شبى از شبهاى احیا وحرم الهى (در مکه) و کعبه .
از امام رضا علیهالسلام روایت شده است که:
ما وقف احد بتلک الجبال الا استجیب له فاما المؤمنون فیستجاب لهم فى اخرتهم، و اما الکفار فیستجاب لهم فى دنیاهم.
یعنى: کسى در این کوهها توقف نکرد (حتى کافر) مگر آنکه (دعایش) اجابت شده، اگر مؤمن باشد، اجابت اخروى و اگر کافر باشد اجابت دنیایى دارد.
مسجد
چون آنجا خانه خداست و کسى که بدانجا مىرود مقصود و مطلوبش خداست و قصد زیارت او را دارد، در حدیث قدسى آمده است: الا ان بیوتى فى الارض المساجد، فطوبى لعبد تطهر فى بیته ثم زارنى فى بیتى. یعنى: آگاه باشید که مساجد، خانههاى من بر روى زمیناند، پس خوشا به حال بندهاى که در خانه خود تطهیر کند (و وضو بسازد) سپس مرا در خانهام زیارت کند. و او کریمتر از آن است که قاصد و زائرش را نا امید و محروم نماید.
سعید بن مسلم از معاویه بن عمار روایت کرده است که وجود مقدس آقا امام صادق علیهالسلام هرگاه حاجتى داشت هنگام زوال آفتاب (یعنى ظهر) آن را طلب مىکرد، بدین ترتیب که اولا چیزى در راه خدا صدقه مىداد بعد بوى خوشى استشمام مىکرد و سپس به مسجد رفته هر حاجتى داشت آن را به محضر حقتعالى عرضه مىداشت. نا گفته نماند که اینخبر دلالت بر چهارمطلب دارد بدین شرح:
اول ـ هنگام ظهر، وقت طلب حاجت است.
دوم ـ مستحب است ابتدا صدقهاى داده شود.
سوم ـ خوب است بوى خوشى استشمام گردد.
چهارم ـ مسجد محل خوبى جهت طلب حاجت مىباشد.
در جوار قبر مقدس حضرت اباعبداللّه الحسین علیهالسلام
بلکه شرافت این مکان از سایر مکانها بیشتر است. در روایت آمده است: ان اللّه سبحانه و تعالى عوض الحسین علیهالسلام من قتله باربع خصال جعل الشفاء فى تربته، و اجابة الدعاء تحت قبته، و الائمه من ذریته و ان لایعد ایام زائریه من اعمار هم.
خداوند سبحان در عوض قتل آقا سیدالشهدا علیهالسلام چهار خصلت عطا کرده است: شفا را در تربتش نهاد، اجابت دعا را زیر گنبدش قرار داد، ائمه بعدى از نسل اویند، مدت زمانى را که از زائرین آن حضرت براى زیارت مىگذرانند جزء عمرشان به حساب نمىآورد.
محمد بن مسلم از امام محمد باقر یا امام جعفر صادق علیهماالسلام نقل کرده که فرمود: اى ابا محمد! مثل ما خاندان نبوت مثل آن خاندانى است که در بنى اسرائیل بودند که: هرگاه یکى از آنان چهل شب در راه خدا کوشش مىکرد و دعا مىنمود، اجابت مىشد، ولى یکى از آنان پس از چهل شب بندگى و ترک گناه، هر چه دعا کرد مستجاب نشد، نزد حضرت عیسى علیهالسلام آمد و از این وضعش شکایت کرده از آن حضرت خواست که برایش دعا کند.
حضرت عیسى علیهالسلام تطهیر کرد (وضو ساخت) نماز گزارد و سپس دعا کرد، وحى رسید که: اى عیسى! بنده من از راهى که مىبایست بیاید، نیامد و به بیراهه رفت، چون او دعا کرد در حالىکه در قلبش نسبت به نبوت تو شک داشت، و اگر به همین حال دعا کند، حتى اگر گردنش هم قطع گردد و سرانگشتانش پراکنده شوند، او را اجابت نخواهم کرد. عیسى علیهالسلام به آن فرد گفت: خداى را مىخوانى در حالى که نسبت به پیامبرش شک دارى؟ گفت: اى روح خدا! اینکه مىگویى درست است (من نسبت به نبوت تو شک دارم) از خدا بخواه که این شک را از من برطرف نماید. در اینجا حضرت عیسى علیهالسلام برایش دعا کرد، خداوند متعال هم تفضل نمود واو به سوى خاندانش برگشت و جزو آنان گردید.
ما اهلبیت هم همینگونه هستیم، خداوند متعال عمل بندهاى را که در ما شک داشته باشد، قبول نمىکند.
یستجاب الدعاء فى اربعة مواطن: فى الوتر، و بعد الفجر، و بعد الظهر، و بعدالمغرب. یعنى: دعا در چهار موقعیت مستجاب مىشود: در نماز وتر، بعد از صبح، بعدازظهر، و بعد از مغرب. و در روایتى آمده که بعد از مغرب، سجده کند و در سجودش دعا نماید.
دعاى فقیر: وقتى چیزى به فقیر مىدهند اگر فقیر در حق آن دهنده، دعا کند، مستجاب است، اما اگر در همان حال در حق خودش دعا نماید، مستجاب نیست.
امام زین العابدین علیهالسلام به خادم منزلشان که مامور دادن صدقه به فقرا بود، مىفرمودند: امسک قلیلا حتى یدعو. یعنى: مقدارى نزد فقیر مکث کن تا دعا کند.
و نیز فرمود: دعوة السائل الفقیر لاترد. یعنى: دعاى فقیر برگشت ندارد.
و نیز گفته شدهاست که آنحضرت به خادمى که مامور صدقه دادن به فقیر بود، امر مىکرد که به فقیر بگوید دعا کند. امام زین العابدین علیهالسلام وقتى صدقهاى مىداد، دست خود را مىبوسید، علت آن را از حضرت جویا شدند، فرمود: انها تقع فى یداللّه قبل ان تقع فى ید السائل. یعنى: قبل از اینکه صدقه در دست سائل نهاده شود، در دست خداوند قرار مىگیرد.
امام صادق علیهالسلام فرمود: استنزلوا الرزق بالصدقة. یعنى: از راه صدقه دادن روزیتان را بجویید.
از رسول خدا صلىاللّهعلیهوآله نقل است که فرمود: یا اباذر، الا اعلمک کلمات ینفعک اللّه بها؟ قلت: بلى یا رسول اللّه، قال: احفظاللّه یحفظکاللّه... .
یعنى: اى اباذر! آیا کلماتى به تو بیاموزم که برایت منفعت داشته باشد؟ (اباذر مىگوید:) گفتم: بلى اى رسول خدا! فرمود: تو از خدا حفاظت کن تا خدا از تو حفاظت کند، اگر از خدا حفاظت نمایى، او را در جلو خود خواهى یافت، در روز راحتى و آسایش، معروف و شناخته شده درگاه حق باش تا او تو را در روز شدت و نیازت، بشناسد. اگر درخواستى دارى از خدا بطلب و اگر کمک مىخواهى از اوبخواه، همانا مقدرات عالم تحت قلم ذات اقدس الهى است، اگر تمام خلق بکوشند تا نفعى به تو برسانند که خدا آن را برایت ثبت نکرده است، هرگز قدرت چنین کارى را نخواهند داشت.
لزوم محبت بین برادران ایمانى
سزاواراست که به همراه دعا براى برادر مؤمن، اورا از درون قلبت دوست هم داشته باشى و دعایت از روى اخلاص بوده، آرزویت این باشد که خداوند متعال آن را درحقش مستجاب کند، در این صورت است که هم دعاى تو در حق او مستجاب مىشود و هم آن پاداشهاى چندین برابر به تو داده خواهد شد، چون دوست داشتن تو خود حسنهاى است و خیرخواهى در حق او حسنهاى دیگر، بنابراین، دعاى تو مشتمل بر سه حسنه خواهد بود: محبت، خیر خواهى و دعا.
اگر از خداى کریم براى او چیزى طلب مىکنى، از درون قلبت طلب کن و با دعایت در درگاه خدایى که کریمترین کریمان و بخشندهترین. بخشندگان است براى او شفاعت بنما، چون او بدون شک در منفعت رساندن به بندهاش از تو کریمتر و قادرتر و سزاوارتر است.
در تفسیر آیه شریفه: و یستجیب الذین امنوا و عملوا الصالحات و یزیدهم من فضله. یعنى: خداوند دعاى اهل ایمان و عمل صالح را اجابت مىکند و از فضل خویش، آنان را افزون مىدهد. جابر از امام باقر علیهالسلام روایت کرده است که فرمود: هو المؤمن یدعو لاخیه بظهر الغیب فیقول له الملک: و لک مثل ما سألت، و قد اعطیت لحبک ایاه.
منظور آیه، مؤمنى است که براى برادرش در غیاب او دعا مىکند، در اینجا فرشته الهى به او خطاب مىکند: به خاطر محبتت نسبت به او همانند آنچه برایش خواستى، به توهم عطا گردیده است.
اى برادر! فکر کن در سخن امام جعفر بن محمد صادق علیهماالسلام که فرمود: اذا تصافح المؤمنان قسم بینهما مائة رحمة تسع وتسعون منها لاشدهما حبا لصاحبه. یعنى: وقتى دو مؤمن با یکدیگر دست مىدهند، صد رحمت بینشان تقسیم مىگردد که نود و نه تاى آن براى کسى است که رفیقش را بیشتر دوست داشته باشد.
ببین خداوند سبحان چقدر به مؤمن عنایت داشته، به خاطر محبت بنده نسبت به برادران ایمانى او را دوست دارد، اما مبادا دعایت در حق آنان به خاطر تجارت و معامله باشد تا به آن پاداشهایى که وعده داده شده برسى ولى در قلبت نسبت به او رحم و عطوفتى نباشد و استجابت دعا در حق او را دوست نداشته باشى که مىترسم اگر چنین کنى خداوند متعال آن اجرها را به تو ندهد، چون در روایت جابر، از قول فرشته الهى آمده بود که پاداش دادن به تو به خاطر محبتت نسبت به برادر مؤمنت مىباشد.
چگونه مىشود برادر مؤمنت را دوست نداشته باشى در حالى که او در برابر دشمن، کمک کار و در راه دین، یار و در دوستى اولیا و دشمنى اعداء، هم کیش و هم آئین تو است.
آداب بعد از دعا
حضرت امام باقر علیهالسلام روایت است که فرمود: ینبغى للمؤمن ان یکون دعاوِه فى الرخاء نحوا من دعائه فى الشدة، لیس اذا اعطى فترولا یمل من الدعاء فانه من اللّه بمکان. یعنى: بر مؤمن سزاوار است همانگونه که در شدت و سختى دعا مىکند، در روزگار آسایش و نعمت نیز دعا نماید. و شایسته نیست که چون حاجتش بر آورده شد، سست شود و از دعا خسته گردد، زیرا دعا نزد خداوند سبحان، منزلت دارد. و اما در صورت عدم اجابت: چه بسا تاخیر اجابت به خاطر این باشد که خداوند سبحان صداى بندهاش را دوست دارد و مىخواهد او هر چه بیشتر مشغول به دعا باشد، در این صورت سزاواراست آنچه را که خدا دوستش دارد ترک ننماید.
مگر روایت احمد بن محمد بن ابى نصر را نشنیدى که گفت: به امام رضا علیهالسلام عرض کردم: فدایت شوم! چند سال است از خدا چیزى خواستم (ولى اجابت نشد) و در اثر تاخیر آن، در قلبم نگرانى پدید آمد، فرمود: یا احمد، ایاک و الشیطان ان یکون له علیک سبیل حتى یقنطک، ان ابا جعفر علیهالسلام کان یقول: ان المؤمن لیسأل اللّه حاجة فیؤخر عنه تعجیل اجابته حبا لصوته و استماع نحیبه، ثم قال: و اللّه ما اخر اللّه عن المؤمنین ما یطلبون فى هذه الدنیا خیرلهم مما عجل لهم فیها واى ش، الدنیا؟ یعنى: اى احمد! خود را از شیطان دور کن، مبادا راهى بر تو بیابد و نا امیدت کند که امام باقر علیهالسلام مىفرمود: بسا مؤمن از خدا حاجتى بخواهد ولى اجابتش به تاخیر بیفتد، چون خداوند صداى دعا و آواز گریهاش را دوست دارد.
آنگاه فرمود: به خدا سوگند! تاخیر آنچه مؤمنین در این دنیا طلب مىکنند از جانب ذات اقدس الهى، از تعجیلش بهتراست، دنیا چه ارزشى دارد؟.
از حضرت صادق علیهالسلام روایت است که فرمود:
ان العبد الولى لله یدعو اللّه فى امر ینوبه فقال للملک الموکل به: اقض لعبدى حاجته و لات ـعجلها فانى اشتهى ان اسمع ندأه و صوته، و ان العبد العدو لله لیدعو اللّه فى امر ینوبه فقال للملک الموکل به: اقض لعبدى حاجته و عجلها فانى اکره ان اسمع دعاءه و صوته، قال: فیقول الناس: ما اعطى هذا الا لکرامته، و ما منع هذا الا لهوانه.
یعنى: بندهاى که دوست خداست، در بلا و مصیبت دعا مىکند و خداوند متعال به فرشتهاى که مامور آن کار است مىگوید: حاجت بندهام را بده اما عجله نکن، چون من خوش دارم صدایش را بشنوم، اما یکوقت بندهاى که دشمن خداست در مصیبت دعا مىکند، در اینجا ذات اقدس الهى به آن فرشته مأمور مىگوید: با عجله حاجت این بندهام را برآور، چون من خوش ندارم صدایش را بشنوم.
آنگاه حضرت فرمود: اما مردم مىگویند: اینکه حاجتش داده شد، حتما صاحب کرامت بود و آنکه حاجتش داده نشد، فرد پست و خوارى بوده است.
لایزال المؤمن بخیر و رجاء و رحمة من اللّه ما لمیستعجل فیقنط فیترک الدعاء.
فقلت له: کیف یستعجل؟ قال: یقول: قد دعوت اللّه منذ کذا و کذا و لاارى حاجة.
یعنى: مؤمن همیشه در مسیر خیر و امید به حق و رحمت الهى است تا وقتى که عجله به خرج ندهد که در اثر آن نا امید مىشود و دعا را ترک مىنماید.
راوى گوید عرض کردم: چگونه عجله به خرج مىدهد؟ فرمود: اینکه مىگوید: مدتى است خدا را مىخوانم ولى حاجتم بر آورده نمىشود.
ان المؤمن لیدعواللّه عزوجل فى حاجته فیقول عزوجل: اخروا اجابته شوقا الى صوته و دعائه، فاذا کان یوم القیامة؛
قال اللّه تعالى: عبدى دعوتنى و اخرت اجابتک و ثوابک کذا و کذا، و دعوتنى فى کذا و کذا فاخرت اجابتک و ثوابک کذا و کذا.
قال علیهالسلام: فیتمنى المؤمن انه لمیستجب له دعوة فى الدنیا مما یرى من حسن الثواب.
یعنى: مؤمن، خداوند عزیز و جلیل را براى حاجتش مىخواند و او در جواب مىگوید: اجابتش را به تاخیر بیندازید، چون من مشتاق صدا و دعاى اویم و آنگاه که قیامت بر پا شد مىگوید: بنده من! مرا خواندى اما من اجابتت را به تاخیر انداختم، ثواب تو چنین وچنان است.
و نیز در فلان کار هم مرا خواندى و آنجا هم اجابت تو رابه تأخیر انداختم، ثواب تو چنین و چنان است.
آنگاه حضرت فرمود: در اینجا مؤمن به خاطر دیدن پاداشهاى عظیم الهى، آرزو مىکند که اى کاش! در دنیا خدا هیچ یک از دعاهایش را مستجاب نمىکرد.
آثار گناهان
معصومین علیهمالسلام در دعاهایشان، از انواع گناهان، به ذات اقدس الهى پناه مىبردند، اما تفسیر (و توضیح آثار) آنها در روایتى که از امام زین العابدین علیهالسلام وارد شده اینگونه آمده است:
ان الذنوب التى تغیر النعم البغى على الناس، و الزوال عن العادة فى الخیر، و اصطناع المعروف، و کفران النعم، و ترک الشکر، قال اللّه تعالى: ان اللّه لایغیر ما بقوم حتى یغیروا ما بانفسهم.
یعنى:گناهانى که موجب تغییر نعمت الهى مىشوند، عبارتند از: ظلم بر مردم، کار خیرى را که ب ـه آن عادت کرده یا عمل معروفى را ترک کند و کفران نعمت و ترک شکر نماید که خداوند متعال مىفرماید:خداوند متعال، حال هیچ قومى را دگرگون نخواهد کرد تا زمانى که خود آن قوم، حالشان را تغییر دهند.
و الذنوب التى تورث الندم: قتل النفس التى حرم اللّه، قال اللّه تعالى فى قصة قابیل حین قتل اخاه فعجز عن دفنه: فاصبح من النادمین.
یعنى: گناهانى که پشیمانى بر جاى مىگذارند عبارتند از: کشتن کسى که قتلش حرام است، خداوند متعال در مورد قابیل که برادرش را کشت و از دفنش عاجز ماند مىفرماید: (قابیل) پشیمان گردید.
و ترک صلة الرحم حین یقدر، و ترک الصلاة حتى یخرج وقتها، و ترک الوصیة ورد المظالم و منع الزکاة حتى یحضر الموت و ینغلق اللسان.
یعنى: و ترک صله رحم ـ در صورتى که قادر بدان باشد ـ، نماز را نخواند تا وقتش بگذرد، ترک وصیت ورد مظالم، و ندادن زکات تا زمانى که مرگ فرا برسد و زبان بسته گردد.
و الذنوب التى تزیل النعم عصیان العارف، و التطاول على الناس و الا ستهزاء بهم و السخریة منهم. یعنى: گناهانى که نعمت را از بین مىبرند عبارتند از: معصیت کردن انسان خداشناس، گردنکشى بر مردم و مسخره کردن و ریشخند نمودن آنان.
و الذنوب التى تدفع القسم: اظهار الا فتقار، و النوم عن صلاة العتمة، و عن صلاة الغداة، و استحقار النعم و الشکوى على المعبود عزوجل.
یعنى: گناهانى که بهره و نصیب انسان (از فیوضات الهى) را دفع مىنماید عبارتند از: اظهار فقر و احتیاج نمودن، در وقت نماز عشاء و نماز صبح، خوابیدن (و آن دورا به جاى نیاورند)، نعمتهاى الهى را کوچک شمردن.
و از خداوند عزیز و جلیل، شکایت کردن.
و الذنوب التى تهتک العصم: شرب الخمر، و لعب القمار، و تعاطى ما یضحک الناس، و اللغو و المزاح، و ذکر عیوب الناس، و مجالسة اهل الریب.
یعنى: گناهانى که پرده عصمت را مىدرند عبارتند از: شرابخوارى، قمار بازى، انجام دادن کارى که مردم را بخنداند، سخن بیهوده، شوخى کردن، ذکر عیبهاى مردم.
و با کسانى که عقاید و اعمالشان مشکوک است، نشست و برخاست داشتن