نکته‌های ناب و اصول مهم در تهذیب نفس و سیر و سلوک الی الله

کد خبر: 33896
بزرگان دینی در فرمایشات و دستورات خود به شاگردان و علاقه مندان، بر روی نکاتی که اهمیت و تأثیر بیشتری داشته، تاکید فراوان تری نموده‌اند. نکاتی مهمی که برخی از آن‌ها حتی اگر به تنهایی عمل شوند، برای رسیدن به کمالات الهی کافی خواهند بود.
وارثدر دنیای امروز با همه زرق و برقش، هنوز هستند کسانی که بدنبال گمشده وجود خود می‌گردند و خود را محصور در خاک و زندگی مادی نمی‌بینند. کسانی که عطشان بدنبال آب حیات گشته و می‌خواهند حقیقت هستی را در حیات دنیوی خود درک کرده و استعدادهایی که پروردگار متعال بالقوه در وجودشان قرار داده را به فعلیت رسانده و با خودسازی و تهذیب نفس به کمالات الهی نائل شوند.

 

هرچند تمام این مسیر در یک جمله خلاصه می‌شود «لا نجاة الا بالطاعة»(الکافی ج 1 ص 13 ح 12) و آن هم "طاعت و بندگی خداوند متعال" است. اما با این حال برای پیمودن راه به جزئیات و راهنمایی بیشتری نیاز است تا انشاء الله از مسیر درست و بی خطر بتوان به منزل مقصود رسید. یکی از راههای مناسب برای آنکه مشتاقان تهذیب نفس و سلوک الی الله در دام عرفان‌های کاذب و در مسیر باطل قرار نگیرند، داشتن شناخت نسبت به اخلاق و عرفان صحیح اسلامی است.

 

اگر کسی در طی این مسیر بدون علم و آگاهی لازم اقدام نماید، خطراتی او را تهدید خواهد نمود. بی شک بهره گیری از نکات و سخنان اساتید و بزرگان اخلاق و عرفان اسلامی که به درستی تعالیم و دستورات اسلام ، پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) را فرا گرفته و به کار بسته و این مسیر را طی نموده و به سر منزل مقصود رسیده‌اند، مهم‌ترین راهنما و کمک در پیمودن این راه خواهد بود. این بزرگان در فرمایشات و دستورات خود به شاگردان و علاقه مندان، بر روی نکاتی که اهمیت و تأثیر بیشتری داشته، تاکید فراوان تری نموده‌اند. نکاتی مهمی که برخی از آن‌ها حتی اگر به تنهایی عمل شوند، برای رسیدن به کمالات الهی کافی خواهند بود.

 

لذا در این نوشته سعی گردیده تا با استفاده از فرمایشات این بزرگان، نکات اصلی و مهم تر بصورت مختصر و مفید به علاقه مندان معرفی شده، تا انشاء الله مورد استفاده قرار گرفته و چراغی باشد روشنگر راه.

دریاب قدر خویش که دریای گوهری                     گر کیمیای دولت جاویدت آرزوست

 

  1. اعتقادات صحیح در اصول دین:

اولین و مهم‌ترین گام در مسیر خودسازی و تهذیب نفس داشتن اعتقادات صحیح و معرفت کافی در اصول دین، خصوصاً خداشناسی و توحید می‌باشد. که منظور شناخت درست و اطمینان قلبی نسبت به خداوند یکتا و اسماء و صفات جلاله حضرت حق و سایر اصول دین می‌باشد. و آن از طریق تفکر و تدبر در آفاق و انفس، مطالعه و تحقیق، بهره مندی از علما و بزرگان دین و... بدست می‌آید. و به همین دلیل است که در روایات آمده یک ساعت تفکر بالاتر از هفتاد سال عبادت است.

 

انسان تا زمانی که در اسارت اوهام و خیالات باطلی که موجبات شرک جلی و خفی می‌شود، باشد و آن‌ها را اعتقادات صحیح بپندارد و برای تصحیحشان به اندازه وسع و ظرفیت خود اقدام ننماید، در طی این مسیر موفق نخواهد بود.

 

امام‌ خمینی(ره)‌ می‌فرمایند:«اوّل شرط مجاهده با نفس و حرکت به جانب حق تعالی، تفکر است و تفکر در این مقام عبارت است از آن که انسان لااقل در هر شب و روزی مقداری فکر کند در این که آیا مولای او که او را در این دنیا آورده و تمام اسباب آسایش و راحتی را از برای او فراهم کرده... وظیفه ما با این مولای مالک الملوک چیست؟(چهل حدیث، ص۶)

 

 آیت الله بهجت(ره): معرفةاللّه، اعظم العبادات است، و همه تکالیف مقدمه معرفت خدا هستند، ولی معرفت خدا واجب و مطلوب نفسی است. اگر کسی اهلیت داشته باشد، یعنی طالب معرفت باشد و در طلب، جدیت و خلوص داشته باشد، در و دیوار به اذن اللّه معلمش خواهند بود؛ و گر نه سخن پیغمبر صلی اللّه علیه وآله هم در او اثر نخواهد کرد، چنان که در ابوجهل اثر نکرد!(افق حوزه،ص15)

 

مرحوم سید احمد کربلایی(ره) در خصوص اهمیت تفکر می‌فرمایند: جان من به لب آمد از گفتن اینکه راه نجات و خلاص در استغراق ذکر الهی و تفکر در معرفت نفس و خودشناسی است. ذکر و فکر، خود راهنمای تو خواهد شد. (تذکره المتقین، ص 185 و 186)

 

  1. دوری از گناه:

یعنی مرتکب گناه نشدن و به عبارت دیگر انجام واجبات و ترک محرمات دین که در رساله توضیح المسائل مراجع بیان شده است. انسان تا زمانی که از محرمات الهی دوری نکند، محرم درگاه الهی نخواهد شد. لذا لازم است تا مکلف با مطالعه احکام، با حرام و واجبات دین آشنا شده و به آنها عمل نماید. مرحوم آیت الله خوشوقت(ره) همیشه می فرمودند: گناه نکن تا همه چیز درست شود.

 

مرحوم آیت الله انصاری همدانی (ره) می‌فرمایند: شروع حرکت، شرع است و اگر این کارتان ایراد داشته باشد و جاهل باشید، به هیچ جا نمی‌رسید!(سوخته، ص 79)

 

مرحوم آیت الله بهجت (ره): هیچ ذکری، بالاتر از «ذکر عملی» نیست؛ هیچ ذکر عملی، بالاتر از «ترک معصیت در اعتقادیات و عملیات نیست.» و ظاهر این است که ترک معصیت به قول مطلق، بدون «مراقبه دائمیه»، صورت نمی گیرد.(افق حوزه،ص14)

 

آیت الله بهاالدینی (ره) در این خصوص می‌فرمایند: تأثیر روزه و نماز شب با دست کشیدن از گناه و دوری از محرمات حاصل می‌شود. و الا روزه ای که تنها گرسنگی باشد و نماز شبی که فقط بیداری و پس از آن گناهان گوناگون و یا فخر و تکبر و خود نمایی، هیچ ارزشی ندارد. (آیت بصیرت، ص 97)

 

مرحوم آیت الله بهجت (ره) در جواب سؤال ذیل می‌فرمایند:

 

سؤال: این جانب تصمیم دارم که به خداوند، قرب پیدا کنم و سیر و سلوک داشته باشم، راه آن چیست؟

پاسخ مرحوم آیت الله بهجت (ره): بسمه تعالی – چنانچه طالب، صادق باشد، ((ترک معصیت)) کافی و وافی است برای تمام عمر، اگرچه هزار سال باشد. (به سوی محبوب، ص 67)

مرحوم آیت الله بهجت (ره) می‌فرمایند: همه می‌دانند که رساله عملیه را باید بگیرند و بخوانند و بفهمند و تطبیق عمل بر آن نمایند و حلال و حرام را با آن تشخیص بدهند؛... پس نمی‌توانند بگویند: ما نمی‌دانیم چه بکنیم و چه نکنیم؟(به سوی محبوب، ص 33)

 

  1. اخلاص:

در عمل به دستورات دین انسان باید تنها و تنها رضای پروردگار را در نظر داشته و از داخل نمودن نیتی به غیر از رضای خدا در انجام اعمال خود، اجتناب نماید، تا اعمال فرد مقبول و مؤثر واقع گردد. خداوند عملی را که فقط برای او باشد قبول می‌نماید. اخلاص روح عمل است و عمل هر چه هم خوب باشد زمانی که اخلاص نداشته باشد بی ارزش است. رمز اخلاص در بزرگ داشتن خدا و کوچک شمردن دیگران است. انسان‌ها روز قیامت با نیاتشان محشور می‌شوند، نه با ظاهر اعمالشان.

 

در رساله لبّ اللّباب آمده است: باید دانست که وصول بدین مقامات و درجات بدون اخلاص در راه حقّ صورت نبندد و تا سالک به منزل مخلّصین نرسد کشف حقیقت چنانکه باید برای او نخواهد شد.

 

بدانکه اخلاص و خلوص بر دو قسم است: اول: خلوص دین و طاعت از برای خدای تعالی. دوم: خلوص خود را از برای او. و دلالت بر اوّل دارد آیه کریمه شریفه: وَ مَا امِرُوا الا لِیعْبُدُوا اللهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ و بر دوم دلالت دارد آیه کریمه شریفه: إلَّا عِبادَ اللهِ الْمُخْلَصینَ و حدیث نبوی مشهور: مَن أخلَصَ لِلّهِ أربَعینَ صَباحًا ظَهَرَت ینابیعُ الحِکمَةِ مِن قَلبه إلی لِسانِه دلالت بر قسم دوم دارد.

 

ترجمه حدیث: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: هر کس چهل روز خدا را خالصانه بندگی کند چشمه‌های حکمت از دلش جوشیده و به زبانش جاری خواهد شد.

 

یعنی کسی بدین مرحله می‌رسد که خود را برای خدای تعالی خالص کند. (رساله لبّ اللّباب در سیر و سلوک اولی الألباب)

 

حضرت امام خمینی (ره) در کتاب چهل حدیث در حدیث بیستم می‌فرمایند:

 

طریق خالص کردن اعمال از جمیع مراتب شرک و ریا و غیر آن، منحصر به اصلاح نفس و ملکات آن است، که آن سرچشمه تمام اصلاحات و منشأ جمیع مدارج و کمالات است. چنانچه اگر انسان، حب دنیا را به ریاضات علمی و عملی از قلب خارج کند، غایت مقصد او دنیا نخواهد بود و اعمال او از شرک اعظم که جلب انظار اهل دنیا و حصول موقعیت در نظر آن‌هاست خالص شود و جلوت و خلوت و سر و علن او مساوی شود. (چهل حدیث –حدیث 20)

 

میرزا جواد آقا ملکی تبریزی (ره) در خصوص اخلاص می‌فرمایند: کسی که می‌خواهد به درجه اخلاص نائل شود، نیازمند کوشش فراوان است... تا در این راه، اعمال طاقت فرسا در تحصیل علم سودمند، و مشقت تزکیه نفس را تحمل نمایند... کسانی که بیشتر وقتشان به عبادت مشغول است ... اما در قلب خود نورانیت و صفا و معرفتی احساس نمی‌کنند، باید بدانندکه عملشان فاسد (توضیح: یکی از دلایل فاسد شدن عمل، نداشتن اخلاص است) و در زمره‌ی زیان دیدگان خواهند بود. (اسرار الصلوه، ص 301)

دیوانه‌کنی هر دو جهانش بخشی                         دیوانه‌ی تو هر دو جهان را چه کند

 

  1. انس با قرآن کریم:

قرآن کریم، درمان هر دردی است. هرکدام از آیات قرآن نوری هستند که بخشی از تاریکی و ظلمات درون انسان را برطرف کرده و فرد را نورانی می نمایند. در روایات آمده است که مومن باید روزی حداقل پنجاه آیه قرآن را تلاوت نماید. تلاوت قرآن کریم و توجه و تفکر در مضامین و معانی آیات بسیار مؤثر و راه گشاست، خصوصاً تلاوت سور مسبحات (حدید، حشر، صف، جمعه و تغابن) قبل از خواب و اگر تلاوت هر پنج سوره امکان نداشت، حداقل سوره حشر را قبل از خواب تلاوت نماید. برخی از بزرگان نیز سفارش نموده اند که بهتر است آیاتی که تلاوت شده به پیامبر اکرم(ص) یا اهل بیت(ع) ایشان هدیه گردد.

 

امام خمینی رحمه الله در مورد قرآن می‌فرماید: «اگر قرآن نبود، باب معرفت الله بسته بود الی الابد.»)کلمات قصار، ص43)

 

علامه حسن زاده آملی می‌فرمایند: قرآن ، منبع آب حیات است و از اوصافی که براي خودش آورده است این است که فرموده : من آب حیاتم . یا ایها الذین آمنوا استجیبوا لله و للرسوله اذا دعاکم لما یحییکم ( 355 ) انسان باید این آب حیات را بنوشد تا شاداب و شکوفا بوده باشد ، تا سعادت ابدي پیدا کند . به نوشیدن این آب حیات اسماء الله تکوینی در او پیاده می شود ، خودش می شود اسماء الله ، نه تنها به مفاهیم اسماء آگاهی پیدا می کند؛ بلکه آن حقایق را می یابد ، می چشد ، لمس می کند ، دارا می شود.(پندهای حکیمانه،ص86)

 

علامه طباطبایی (ره) نیز در سلوک الی الله می‌فرمودند: هر شب پیش از خواب، توانستید سوره مسبحات یعنی: سوره حدید و حشر و صف و جمعه و تغابن را بخوانید و اگر نتوانستید، تنها سوره حشر را بخوانید... ان شاءالله موفق خواهید بود.»(چهل نامه عرفانی، ص135(

 

امام خمینی (ره): جناب عارف و شیخ عالی مقدار ما (آیت الله شاه آبادی (ره)) می‌فرمودند که مواظبت به آیات شریفه آخر سوره حشر از آیه شریفه (یا ایها الذین امنوا اتقوا الله...) تا آخر سوره مبارکه، با تدبر در معنی آن‌ها در تعقیب نمازها و خصوصاً در اواخر شب که قلب فارغ البال است، خیلی مؤثر است در اصلاح نفس. (شرح چهل حدیث، ص 208)

 

  1. اهل بیت (ع):

توسل، عزاداری و اشک در عزا و مصائب اهل بیت (ع) خصوصاً امام حسین (ع) و حضرت زهرا (س) بسیار کار گشاست. بطوری که علمای بزرگ سفینه الحسین (ع) را اسرع نسبت به بقیه می‌دانستند.

 

آیت الله حق شناس (ره): باید امیرمؤمنان (ع) و خمسه‌ی طیبه (ع) بیایند. مگر بدون یاری ایشان می‌شود اهل نجات بود؟! غیر ممکن است. شیطان و نفس اغفال می‌کنند. ما چه اعمالی داریم، داداش‌جون؟ نماز اول وقت ما کدام است؟ نماز شب ما چگونه است؟(از ملک تا ملکوت، ص 39)

 

حضرت آیت الله بهجت (ره) در این خصوص می‌فرمایند: بنده خیال می‌کنم فضیلت بکاء بر سیدالشهداء (ع) بالاتر از نماز شب باشد؛ زیرا نماز شب، عمل قلبی صرف نیست، بلکه کالقلبی است، ولی حزن و اندوه و بکاء، عمل قلبی است به حدی که بکاء و دمعه (اشک چشم) از علایم قبولی نماز وتر است.(در محضر آیت الله بهجت، ج 1، ص 217)

 

مرحوم آیت الله بهجت (ره) همچنین می‌فرمایند: بکاء بر مصائب اهل بیت (ع) و به خصوص حضرت سیدالشهداء (ع) شاید از آن قبیل مستحباتی است که افضل از آن نیست. بکاء من خشیه الله، گریه از ترس خداوند، آن هم همین جور است. شاید - مستحبی - افضل از آن نباشد. (گوهرهای حکیمانه، ص 63)

 

علامه قاضی(ع): محال است انسانی به جز از راه سیدالشهدا علیه السلام به مقام توحید برسد. سریان فیوضات و خیرات از مسیر حضرت سیدالشهدا علیه السلام است و پیشکار این فضیلت هم حضرت قمر بنی هاشم ابالفضل العباس علیه السلام است.( http://www.tebyan.net)

 

آیت الله شاه‌آبادی(ره): اساس دین، حب فاطمه سلام الله علیهاست... در نوافل شب به مقام شامخ حضرت زهرا سلام اللّه علیها توجه کنید و بدانید استمداد گرفتن از آن حضرت، موجب ترقی و قرب معنوی می شود و خداشناسی انسان را زیاد می کند... سالک الی اللّه در صورتی می تواند به جایی برسد که در ضمن سیر، اول مرتبه، اتکا به خانم حضرت صدیقه سلام اللّه علیها داشته باشد و این محبت خانم است که انسان را به راهی که باید برود، هدایت می کند و اگر نباشد، اصلاً سیری وجود نخواهد داشت.(گنجینه،شماره 51،ص17)

 

  1. مراقبه و محاسبه:

در اهمیت مراقبه و محاسبه سخن بسیار است در این خصوص علامه حسن زاده آملی: عزیزان! خودتان را حساب کنید تا مصداق ((یدخلون الجنه یرزقون فی‌ها بغیر حساب)) باشید، از بدی‌ها استغفار کنید و از خوبی‌ها حمد کنید، که محاسبه، مراقبه می‌آورد و مراقبه، حضور و حضور، فتوح به دنبال دارد! (صراط سلوک، ص 49)

 

یک چشم زدن غافل از آن ماه نباشی                   شاید که نگاهی کند آگاه نباشی

 

مرحوم علامه طباطبائی (ره) می‌فرمایند: کلید اشیاء در مراقبه است. تا مراقبه نباشد و درست صورت نگیرد، بقیه کارها و دستورات در سیر و سلوک، هیچ و بی اثر است. (در محضر علامه طباطبایی (ره)، ص 331)

 

ایشان همچنین در جای دیگری بعنوان راهکار به اهمیت توجه به این موضوع اشاره نموده و می‌فرمایند:

 

برای موفق شدن...، لازم است همّتی برآورده و توبه نموده، به مراقبه و محاسبه بپردازید. به این نحو که هر روزه که طرف صبح از خواب بیدار می‌شوید، قصد جدّی کنید که هر عملی که پیش آید، رضای خدا عزّ اسمه را مراعات خواهم کرد. آن وقت در هر کاری که می‌خواهید انجام دهید، نفع آخرت را منظور خواهید داشت؛ به طوری که اگر نفع اخروی نداشته باشد، انجام نخواهید داد، هر چه باشد. و همین حال را تا شب، وقت خواب، ادامه خواهید داد. وقت خواب چهار پنج دقیقه ای در کارهایتان که روز انجام داده‌اید، فکر کرده و یکی یکی از نظر خواهید گذرانید؛ هر کدام مطابق رضای خدا انجام یافته، شکر بکنید و هر کدام تخلّف شده استغفار بکنید، و این رویه را هر روز ادامه بدهید. این روش اگر چه در بادی حال، سخت و در ذائقه نفس تلخ می‌باشد، ولی کلید نجات و رستگاری است...(چهل نامه عرفانی، ص135(

 

آیت الله حق شناس (ره): راه فهم اینکه شیطان کی می‌آید، مراقبه است. (زملک تا ملکوت، ص 240)

 

ایشان همچنین می‌فرمودند: خدا رحمت کند علامه‌ی طباطبائی (ره) را که فرمود: اول مراقبه است، وسط هم مراقبه است، آخر هم مراقبه است.. (زملک تا ملکوت، ص 255)

 

  1. بهره گیری از استاد:

 

در این مسیر سخت و پرفراز و نشیب که لازم است انسان با آگاهی و احتیاط گام بردارد، بهره گیری از استاد طی طریق کرده ای که یا خود از علمای بزرگ دین بوده و یا مورد تأیید علمای بزرگ دین باشد، اهمیت زیادی دارد. زیرا سالک با راهنمایی‌های استاد، مسیر خود را درست و راحت تر و بدون خطر گمراهی طی خواهد نمود.

 

طی این مرحله بی هم رهی خضر مکن               ظلمات است بترس از خطر گمراهی

 

اگر در این مسیر برای فرد حالات و مکاشفاتی رخ داد باید آن را از غیر استاد پنهان داشته و کتوم بود تا فرد محرم اسرار الهی شده و دچار تظاهر، ریا و منیت نشود و بیان آن‌ها برای استاد هم تنها جهت دریافت راهنمایی و مشاوره باشد، تا موجب سلب توفیق نگردد.

 

هر که را اسرار حق آموختند                   مهر کردند و دهانش دوختند

 

نکته ای که باید به آن توجه داشت این است که باید نهایت دقت صورت گیرد تا انسان در دام شیادانی که از غیر مسیر الهی، مانند: ارتباط با شیاطین و اجنه، ریاضت‌های نادرست، سحر و جادو و... به قدرت و توانایی‌هایی غیر الهی رسیده‌اند، گرفتار نشد. لذا باید دانست که طی طریق الهی سالک تنها در مسیر شریعت اسلام ممکن خواهد بود و دستورات استاد نباید با دستورات اسلام در تضاد باشد.

باید دانست که اساتید بزرگ عرفان و اخلاق یا خود از علمای بزرگ دین بوده‌اند و یا شاگرد بی واسطه و یا با واسطه آن‌ها بوده‌اند. مثلاً کسانی مانند: شیخ رجبعلی خیاط (ره) که شاگرد مرحوم آیت الله شاه آبادی (ره) بوده و یا مرحوم دولابی (ره) که از شاگردان آیت الله انصاری همدانی (ره) بوده‌اند.

 

یکی از کلمات دلنشین مرحوم حاج سید علی قاضی(ره) این است که : اگر انسان نصف عمر خود را در پیدا کردن (استاد)کامل صرف کند جا دارد.(پندهای حکیمانه،ص84)

 

آیت الله حق شناس (ره) می‌فرمایند: «لا نجاة الا بالطاعة و الطاعة بالعلم». (الکافی ج 1، ص 13، ح 12) طاعت علم می‌خواهد. قسم به امام‌زمان (ع) اگر استاد اخلاق نداشته باشی؛ به جایی نخواهی رسید. همین‌که حرف بزنی؛ اهانت می‌کنی، غیبت می‌کنی. «لانجاة الا بالطاعة». «لا» برای نفی جنس است، یعنی از نجات خبری نیست؛ مگر اینکه طاعت و بندگی کنی. بندگی هم راه دارد. طاعت و بندگی با علم است. باید بروی و یاد بگیری. (از ملک تا ملکوت، ص 244)

 

مرحوم نخودکی اصفهانی (ره) در این خصوص می‌فرمایند: اول آنکه انسان باید خود جد و جهد کند تا اطمینان نماید که طریقی را که می‌خواهد سلوک کند، طریق حق است. آنگاه که حقیقت طریق معلوم شد، اگر چند روزی فتح باب نشد، سالک نباید دلتنگ شود. نه آنکه انسان از اول بدون آگاهی وارد طریق شود، و در آخر همچنان مشکوک باشد که آیا این طریق حق است؟ و یا این راهنما راستگوست یا دروغگو و به خود بسته است؟ دوم آنکه اگر انسان به وظایف خود عمل کند، خداوند مطالب را در هر وقت و هرجا که باشد، به او می‌رساند. (نشان از بی نشان‌ها، ص 126)

 

 

  1. نماز اول وقت:

 

مقید بودن به خواندن نمازهای پنج گانه در اول وقت مخصوص خود، یکی از مواردی است که بسیار به آن سفارش شده است.

سید علی آقای قاضی (ره): اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد، مرا لعن کند. (در محضر بزرگان، ص 99)

مرحوم آیت الله بهجت (ره) می‌فرمایند: اگر کسی مقید باشد که نماز را اول وقت بخواند، به جایی که باید برسد، خواهد رسید. (صدای سخن عشق، ص 42)

همچنین مرحوم آیت الله بهاء الدینی (ره) می‌فرمودند: اگر می‌خواهید برکاتی نصیبتان شود نماز اول وقت شما ترک نشود. (نماز در کلام اولیای ربانی، ص 78)

مرحوم آیت الله بهجت (ره) می‌فرمایند: ترک معصیت در اعتقادات و عملیات و نماز اول وقت، کافی و وافی است برای وصول به مقامات عالیه؛ اگر چه – عمر – هزار سال باشد. (صدای سخن عشق، ص 108)

مرحوم آیت الله بهاء الدینی (ره) می‌فرمایند: اگر این دو کار را انجام دهید، خیلی پیش روی کرده‌اید: یکی اینکه نماز اول وقت بخوانید، دیگر اینکه دروغ نگویید... اگر این کارها را کردید، فهم شما هم عوض می‌شود؛ یعنی درک دیگری پیدا می‌کنید. الان شما نمی‌توانید این را از ما قبول کنید، ولی وقتی خودتان به آن رسیدید، قبول می‌کنید. (سلوک معنوی، ص 132)

 

آیت الله حق شناس (ره) می‌فرمایند: شیطان دائماً مراقب شماست؛ ولی به کسانی که نمازشان را در اول وقت می‌خوانند، کمتر نزدیک می‌شود. شیطان می‌فهمد که چه کسی در مقام مراقبه است و همین‌که ببیند از حالت مراقبه خارج شد؛ به او نزدیک می‌شود. شیطان می‌فهمد که چه کسانی در مقام مراقبه هستند و چه کسانی از یاد خدا روی برگردانند. (زملک تا ملکوت، ص ۲۵۳)

 

  1. تهجّد و نماز شب:

بسیاری که روزشان تاریک است به خاطر این است که شبشان را با نماز روشن نکرده‌اند و به قول عرفا امکان ندارد کسی بدون تهجد در سحرگاه و اقامه نماز شب بتواند راه را طی کرده و به مقامات برسد. خداوند متعال می‌فرماید دروغ می‌گوید کسی که می‌گوید مرا دوست دارد ولی تا به صبح همچون مرداری در رختخواب می‌خوابد.

 

هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ                از یمن دعای شب و ورد سحری بود

 

مرحوم سید علی آقای قاضی (ره) می‌فرمایند: اما نماز شب؛ پس هیچ چاره و گریزی برای مؤمنین از آن نیست و تعجب از کسی است که می‌خواهد به کمال دست یابد، در حالی که برای نماز شب قیام نمی‌کند؛ و ما نشنیدیم که احدی بتواند به آن مقامات دست یابد، مگر به وسیله نماز شب. (اسوه عارفان،ص137و138)

 

مرحوم آیت الله بهجت(ره) می‌فرمایند: گوی سبقت را نماز شب خوانها ربودند مخفیانه... نماز شب مفتاح توفیقات است. (به سوی محبوب، ص79)

 

علامه طباطبایی (ره) می‌فرماید: چون به نجف اشرف برای تحصیل مشرف شدم گاهی به محضر مرحوم قاضی(ره) شرفیاب می‌شدم تا اینکه یک روز در مدرسه ای ایستاده بودم که مرحوم قاضی(ره) از آنجا عبور می‌کردند چون به من رسیدند دست خود را روی شانه‌ی من گذاردند و گفتند: ای فرزند!دنیا می‌خواهی نماز شب بخوان، آخرت می‌خواهی نماز شب بخوان.(نماز در کلام اولیای ربانی، ص 79)

باید به این نکته توجه داشت علت عدم توفیق برای نماز شب تنها گناهان روز نیست بلکه دیر خوابیدن فرد در شب یکی از علل بیدار نشدن در سحرگاه می باشد. به همین دلیل علما به زود خوابیدن در شب بسیار اهمیت می دادند. در اوایل این کار لازم نیست که انسان هر یازده رکعت نماز شب را کامل بخواند بلکه می تواند با مقداری که تمایل و کشش دارد، شروع نماید. مثلا در شب های اول، تنها دو رکعت بخواند تا کم کم برایش ملکه شود و با آن انس بگیرد. و کم کم بیشتر نماید. و در مواقعی که در سحرگاه بیدار نشد، نماز شب را بعد از نماز صبح بخواند تا از توفیقات آن محروم نگردد.

 

  1. استغفار:

کثرت استغفار برای دور شدن از گناهان و از بین رفتن آثار گناه در وجود انسان مانند: قساوت قلب، کم توفیقی، بی حالی و... مؤثر است. بطوری که بعضی از بزرگان روزی هزار مرتبه "استغفر الله" را برای شروع مناسب می‌دانستند و همچنین در برخی روایات به 70 بار استغفار بعد از نماز عصر سفارش شده است. و در اواسط راه نیز به ذکر یونسیه (لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین) که نوعی استغفار محسوب می‌شود در سجده سفارش می‌نمودند. و بیشتر به انجام آن در سحرگاه (یعنی از نیمه شب تا اذان صبح) و در حالت سجده به تعداد 400 مرتبه یا بیشتر و یا به هر مقداری که میسر است؛ به مدت یک سال تاکید داشتند.

 

شیخ محمد بهاری همدانی(ره): پوینده راه تقوا... اگر از اهل ذکر باشد خوب است اوایل امر، ذکرش استغفار باشد و در اواسط، ذکر یونسیه و در آخر کلمه طیبه "لا اله الا الله" به شرط الاستمرار مضافاً علی الحضور. (تذکره المتقین، ص 53-56)

 

آیت الله بهجت (ره) در جواب سؤال ذیل می‌فرمایند:

 

سؤال: لطفاً دستورات عملی بدهید تا عمل نمایم و به لطف الهی به درجات عالیه نائل شوم؟

 

پاسخ آیت الله بهجت (ره): بسمه تعالی- عنه (ص) ((الا اخبرکم بدائکم و دوائکم، داءوکم الذنوب و دواءوکم الاستغفار))، کلمه ((استغفر الله)) را تا می‌توانید از روی اعتقاد کامل، صمیمانه، با التزام به لوازم حقیقیه معلومه اش، تکرار نمایید. (به سوی محبوب، ص 66)

 

همچنین آیت الله بهجت (ره) در جواب سؤال ذیل می‌فرمایند:

 

سؤال: ما آلوده به پستی‌های درونی و بیرونی هستیم، ما را طبابت کنید و در پیمودن این طریق ما را راهنمایی بفرمایید.

 

پاسخ آیت الله بهجت (ره): بسمه تعالی- زیاد بگویید ((استغفرالله)) و خسته نشوید، و خاطر جمع باشید این علاج است. ((داءوکم الذنوب و دواءوکم الاستغفار)). (به سوی محبوب، ص 68)

 

میرزا جواد آقا ملکی تبریزی (ره) می‌فرمایند: من از یکی از اساتید بزرگوار خود که حکیمی عارف و معلمی حاذق و طبیبی کامل مانند او ندیده‌ام، پرسیدم: بهترین عملی که تجربه کرده‌اید در تأثر قلب کدام است؟ فرمودند: سجده طولانی در هر روز که بر آن مداومت کند و یک ساعت یا سه ربع آن را طول دهد و در آن بگوید: "لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین" در حالی که خود را گرفتار غل و زنجیرهای اخلاق رذیله و در زندان طبیعت زندانی ببیند و خداوند را پاک و منزه بداند از اینکه در حق او ظلمی روا داشته؛ صد مرتبه سوره قدر در شب جمعه و عصر آن را ترک نکند. و ایشان فرمودند: چیزی از اعمال مستحبه را ندیدم که مانند این سه عمل مؤثر باشد. (اسرار الصلوه، ص 183)

 

از مرحوم استاد علامه طباطبایی(ره) نقل کرده‌اند که مرحوم قاضی اول دستوری که می‌دادند ذکر یونسیه بود: «لا اِلهَ اِلّا اَنتَ سُبحانَکَ اِنِّی کُنتُ مِنَ الظّالِمین» که در مدت یک سال در وقت خاص به حالت سجده خوانده شود.

  1. غذای حلال:

یکی از مواردی نقش ایجاد زمینه برای کسب توفیقات را دارد، دوری از لقمه حرام و استفاده از غذای پاک و حلال است. زیرا انرژی که از طریق غذای حرام ایجاد می‌شود قابلیت استفاده در مسیر الهی را نخواهد داشت و باعث قساوت قلب گردیده و حتی فرد را به جایی خواهد رساند که حرف حق دیگر در وجودش اثری نخواهد داشت. همانطور که در واقعه کربلا حضرت اباعبدالله (ع) خطاب به لشگر کوفه فرمودند: «فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُکمْ مِنَ الْحَرَامِ وَطُبِعَ عَلَی قُلُوبِکمْ؛(بحار الانوار، ج 45، ص 8) ترجمه: به تحقیق که شکم‌های شما از حرام پر شده و به قلب‌های شما مُهر [قساوت] زده شده است.عبادت ده جزء است که 9 جزء آن کسب حلال است. لقمه حرام زباله است و جای زباله در زباله دان؛ سعی کنید شما زباله دان نباشید.

 

همان‌گونه که انسان سعی دارد غذایش از هر نوع آلودگی ظاهری به دور باشد، به همین خاطر غذاها را در ظرف‌های سرپوشیده و دور از دستهای آلوده و گرد و غبار نگهداری می‌کند،‌ باید تلاش نماید غذای خود و خانواده‌اش را از هر نوع آلودگی به حرام نیز حفظ نماید.

 

مرحوم آیت الله بهجت (ره) می‌فرمایند: خوردن غذای شبهه ناک و نیز غذای کسی که از حرام پرهیز ندارد، هرچند جایز است، ولی انسان را مریض و از عبادات محروم می‌کند و یا سبب سلب توفیق می‌شود.(در محضر آیت الله بهجت، ج 2، ص 246)

 

مرحوم ملأ حسینقلی همدانی (ره) می‌فرمایند: البته البته از غذای حرام فرار کن. مخور مگر حلال. غذا را کم بخور و زیاد مخور. یعنی زیاده بر حاجت بنیه مخور. نه چندان بخور که تو را سنگین کند و از عمل باز دارد، و نه چندان کم بخور که ضعف بیاورد و به سبب ضعف از عبادت مانع شود. و هر قدر بتوانی روزه بگیر به شرطی که شب، جای روز را پر نکنی. الحاصل غذا به قدر حاجت بدن، ممدوح و زیاده و کم، هر دو مذموم. (تذکره المتقین، ص 211)

 

آیت الله کوهستانی(ره): زهر، کشنده و مهلک انسان است، ولی غذای حرام دودمان را به هلاکت می‌رساند.(بر قله پارسایی)

 

مرحوم شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی (ره) نیز می‌فرمایند: عمده نظر در دو مطلب است: یکی غذای حلال و دوم توجه در نماز و اصلاح آن. اگر این دو درست باشد، باقی درست است. (نشان از بی نشان‌ها، ص 126 و 127)

 

آثاری از قبیل عدم قبولی نماز، قساوت قلب، کاهلی و عدم رغبت به عبادت، لذت نبردن از مناجات با خدا، روی گردان بودن از سخن حق و ... از آثار وضعی غذای حرام می‌باشند.

 

  1. احترام به والدین:

رضایت و دعای خیر پدر و مادر در جهت کسب توفیقات و عاقبت بخیری فرزندان بسیار مؤثر و نقش آفرین است. در آیات متعددی در قرآن کریم بر لزوم احترام و حفظ جایگاه والدین تاکید شده است. از طرف دیگر عاق والدین و نارضایتی آنان بسیاری از توفیقات را سلب نموده و حتی ممکن است موجب خشم و عقوبت الهی گردد. بی ادبی نسبت به والدین «ولو کافر» توفیقات را از انسان سلب می‌کند و در روایت است که خداوند فرمود به کسی که احترام والدین را نگه نمی‌دارد بگو هرچه می‌خواهد بکند که از او نمی‌پذیرم. اگر والدین امر به عمل حرامی نموده یا از انجام واجبی نهی نمایند، انسان نباید به حرف آنها گوش دهد. اما این باعث نمی شود که انسان به خود اجازه دهد که کوچکترین بی احترامی نسبت به آنها انجام دهد.

 

استاد شهید مرتضی مطهری(ره) می‌فرمودند:  گه‌گاه که به اسرار وجودی خود و کارهایم می‌اندیشم، احساس می‌کنم یکی از مسائلی که باعث خیر و برکت در زندگی‌ام شده و همواره لطف و عنایت الهی را شامل حال من کرده است، احترام و نیکی فراوانی بوده که به والدین خود کرده‌ام؛ به‌ویژه در دوران بیماری.

 

و نقل شده، شیخ مرتضی انصاری (ره) شیخ اعظم، فقیه بزرگ، مادرش را تا نزدیک حمّام به دوش می‌گرفت و او را به زن حمامی سپرده، می‌ایستاد، تا بعد از پایان کار او را به خانه برگرداند. هر شب به دست بوسی مادر می‌آمد، و صبح با اجازه او از خانه بیرون می‌رفت.

 

پس از مرگ مادر به شدت می‌گریست و می فرمود گریه‌ام برای این است که از نعمت بسیار مهمی چون خدمت به مادر محروم شدم، شیخ پس از مرگ مادر با کثرت کار و تدریس و مراجعات تمام نمازهای واجب عمر مادرش را خواند، با آنکه مادر از متدیّنه های روزگار بود.

 

 در خصوص مقام معظم رهبری نیز نقل شده: در سال 1343، از مکاتباتی که رهبر انقلاب با پدرشان داشتند، متوجّه شدند که یک چشم پدر به علت آب مروارید نابینا شده است، بسیار غمگین شدند و بین ماندن در قم و ادامه تحصیل در حوزه عظیم آن و رفتن به مشهد و مواظبت از پدر در تردید ماندند. آیت الله خامنه ای به این نتیجـه رسیدند که به خاطر خدا از قم به مشهد هجرت کنند واز پدرشان مواظبت نمایند. ایشان در این مـورد می فرمایند:

 

به مشهد رفتم و خدای متعال توفیقات زیادی به ما داد. به هر حال به دنبال کار و وظیفه خود رفتم. اگر بنده در زندگی توفیقی داشتم، اعتقادم این است که ناشی از همان بّری «نیکی» است که به پدر، بلکه به پدر و مادر انجام داده‌ام». آیت الله خامنه ای بر سر این دو راهی، راه درست را انتخاب کردند. بعضی از اساتید و آشنایان افسوس می‌خوردند که چرا ایشان به این زودی حوزه علمیه قم را ترک کردند، اگر می‌ماندند در آینده چنین و چنان می‌شدند!... امّا آینده نشان داد که انتخاب ایشان درست بوده و دست تقدیر الهی برای ایشان سر نوشتی دیگر و بهتر و والاتر از محاسبات آنان، رقم زده بود.(www.leader.ir)

 

در خصوص حضرت آیت الله بهجت (ره) نیز نقل شده که ایشان به خدمت آقای قاضی(ره) می‌رفت، عده ای از فضلای نجف به پدر آیت الله بهجت (ره) نامه می‌نویسند که پسرت دارد گمراه می‌شود و نزد فلان شخص (آقای قاضی) می‌رود. پدر ایشان نیز برایش نامه ای می‌نویسد که راضی نیستم بجز واجبات عمل دیگری انجام دهی و راضی نیستم درس فلانی بروی، ایشان نامه پدرش را خدمت آقای قاضی (ره) می‌آورد و می‌گوید پدرم چنین نوشته است و در این حال تکلیف من چیست؟ آقای قاضی (ره) می‌گوید مقلد چه کسی هستی؟ می‌گوید: آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی (ره)، مرحوم قاضی به ایشان می‌گوید بروید و از مرجع تقلیدتان سؤال کنید، ایشان نیز به محضر آقا سید ابوالحسن اصفهانی (ره) می‌رود و کسب تکلیف می‌کند، سید می‌گوید اطاعت پدر واجب است. از آن پس آیت الله بهجت (ره) سکوت اختیار می‌کند و دیگر هیچ نمی‌گوید و این رویه ایشان امتداد پیدا می‌کند و در همان ایام درهایی از ملکوت به روی ایشان باز می‌شود. (عطش، ص ۲۳۴)

 

  1. داشتن طهارت:

با طهارت و دائم الوضو بودن یکی دیگر از مواردی است که موجبات نورانیت قلب و آمادگی برای پذیرش انوار الهی را فراهم آورده و فرد را از وسوسه‌های شیاطین دور می‌نماید. باید توجه داشت که در هنگام وضو گرفتن سفارش زیادی در روایات به قرائت سوره قدر شده و در صورت عدم تلاوت این سوره در هنگام وضو گرفتن، حداقل "بسم الله الرحمن الرحیم" گفته شود.

 

علامه طباطبایی (ره) هم در این خصوص می‌فرمایند: وضو نور است. بسم الله هم نور است و اگر بسم الله گفته نشود اثر مخصوص آن نور را نخواهد داشت. (در محضر علامه طباطبایی (ره)، ص 354)

 

امام خمینی (ره): جناب عارف و شیخ عالی مقدار ما (آیت الله شاه آبادی (ره)) برای جلوگیری از شر نفس و شیطان، دوام بر وضو را سفارش می‌فرمودند و می‌گفتند: وضو به منزله لباس جندی (سرباز) است. (شرح چهل حدیث، ص 208)

 

از آیت الله انصاری همدانی (ره) نقل شده است: یک بار یکی از آقایان که مدتی نیز محضر یکی از بزرگان را درک کرده بود خدمت آقای انصاری (ره) می‌رسد و می‌گوید: آقا من واصل شدم و نور خدا را همراه خود می‌بینم. ایشان می‌فرمایند: خصوصیات آن نور را بگو و او توضیح می‌دهد. بعد آقا می‌فرمایند: اگر چه این‌ها همه انوار خدا هستند ولی این، نور خدا نیست بلکه نور وضوی توست که در ابتدای راه برای آدم پیدا می‌شود. (سوخته، ص 94)

 

علامه حسن‌زاده آملی می‌فرمایند: آن چه در عرفان عملی مهم است سه چیز است : الف - طهارت و دوام آن ب - همت ج – استقامت(پندهای حکیمانه،ص57)

 

علامه حسن‌زاده آملی همچنین می‌فرمایند: بدان که وضو نور است و تداوم آن، باعث ارتقاء به عالم قدس خواهد شد، بدان که این دستور با برکت نزد بزرگان علم و عمل تجربه شده است، پس ای سالک کوی یار، بر تو لازم است که همیشه آن را انجام دهی. (http://www.farsnews.com)

 

در پایان لازم است به این نکات اشاره شود که اعمال باید خالصانه بدون عجب و غرور، تنها برای بدست آوردن رضایت و خشنودی پروردگار و رسیدن به کمال الهی انجام گیرد. چرا که در غیر این صورت موجبات سقوط انسان یا دوری از این مسیر را فراهم می‌آورد. برای این هدف باید از غیر خدا یعنی تعلقات دنیایی، دست کشید تا بتوان به خدا رسید. همچنین باید توجه داشت مستحبات زمانی مؤثر خواهند بود که واجبات مورد عمل قرار گیرند و در انجام مستحبات باید به مستحباتی عمل نمود که تأثیر بیشتری بر فرد داشته و از انجام مستحبات در زمان کسالت و بی حالی خودداری نمود. داشتن صبر و نا امید نشدن در استمرار این مسیر با وجود شکست‌ها، مشکلات و طولانی شدن راه، لازمه موفقیت و توفیق است. و باید بدانیم جنگ با نفس و تهذیب درون، مقطعی نیست. بلکه دائماً باید در حال مراقبه و اصلاح نفس بوده و نباید از مکر و حیله شیاطین غافل شویم.

 

منابع:

  1. افق حوزه، نکات اخلاقی از عارف کامل، حضرت آیةاللّه العظمی بهجت قدس سره،6 خرداد 1388، شماره 230.
  2. اسلامجو، حامد، صدای سخن عشق، قم، طوبای محبت، چاپ دوم،1385.
  3. اسدی، اکبر، سلوک معنوی، قم، قدسیان، چاپ یازدهم،1389.
  4. امیری، یاور ، چهل نامه عرفانی، قم، تشیع، چاپ چهارم: ۱۳۸۷.
  5. بخشی، غلام حسن، زملک تا ملکوت (دفتر دوم)، چاپخانه الهادی، چاپ دوم، بهار 1389.
  6. بهاری همدانی، محمد، تذکره المتقین، قم، نهاوندی، چاپ دوم، 1376.
  7. حسن زاده، صادق، اسوه عارفان، قم، اندیشه هادی، چاپ اول،1388.
  8. حسن زاده آملی، نامه‌ها برنامه‌ها، ناشر، انتشارات قیام قم، اول 1373.
  9. حسن‌زاده آملی ، حسن، مجموعه مقالات، مشتمل بر هشت مقاله.
  10. حسینی طهرانی، سیدمحمّدحسین، رساله لُبّ اللباب فی سیر و سلوک أولی الألباب،، نور ملکوت قرآن 1389.
  11. رخشاد، محمد حسین، در محضر علامه طباطبایی (ره)، قم، سماء قلم، چاپ ششم، 1386.
  12. رخشاد، محمد حسین، در محضر آیت الله العظمی بهجت (ره) ج 1-3، قم، موسسه فرهنگی سماء.
  13. زین الدین بن علی العاملی (شهید ثانی). منیه المرید فی أدب المفید و المستفید. تحقیق: رضا مختاری. چاپ اول: قم، مکتب الأعلام الاسلامی 1368.
  14. ساعی، مهدی، به سوی محبوب، قم، بی نا، چاپ چهارم،1383.
  15. سوخته، تهران، شمس الشموس، چاپ دوم، 1383.
  16. شفیعی، حسن، آیت بصیرت، قم، طوبای محبت، چاپ اول،1383.
  17. طوسی، خواجه نصیرالدین، اوصاف الاشراف، انتشارات حضور 1389.
  18. عاصمی، مهدی، گوهرهای حکیمانه، قم، طوبای محبت، چاپ اول،1383.
  19. علامه مجلسی، بحارالانوار، مؤسسه الوفاء، بیروت، 1404 ق، ج 45.
  20. عزیزی، عباس، پندهای حکیمانه، قم، صلاه، 1381.
  21. عطش، مؤسسه فرهنگی مطالعاتی شمس الشموس، تهران 1385.
  22. غرویان، محسن، در محضر بزرگان، قم، نوید اسلام، چاپ اول، 1376.
  23. کاظمی خوانساری، ابراهیم، ذکرهای شگفت عارفان ۲، انتشارات عطر یاس 1391.
  24. کوهستانی، عبدالکریم، بر قله پارسايي، قم، ادباء، 1392.
  25. الکلینی. لأبی جعفر ثقة الاسلام محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق: علی‌اکبر الغفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج 1.
  26. گنجینه، اردیبهشت 1384، شماره 51، حوزه علمیه قم.
  27. لک علی آبادی، مهدی، نماز در کلام اولیای ربانی، قم، آثار امین، چاپ چهارم،1389.
  28. مقدادی اصفهانی، علی، نشان از بی نشان‌ها، تهران، جمهوری، چاپ نهم، 1375.
  29. ملکی تبریزی، جواد، اسرار الصلوه، ترجمه سید علی احمدی، بی جا، اشکذر، چاپ اول،1388
  30. موسوی خمینی (ره)، روح الله، شرح چهل حدیث، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، چاپ هفتم، 1375.
  31. موسوی خمینی (ره)، روح الله، کلمات قصار، اصفهان، مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان 1390
  32. محیطی، علی، صراط سلوک؛ رهنمودهای اخلاقی عرفانی حسن‌زاده آملی، مرکز فرهنگی انصار المهدی، 1379.

/م.ی216