حجت الاسلام پناهیان: احمقانه انسان را مستقل فرض کرده ایم +گزارش تصویری
در ادامه متن سخنان حجت الاسلام پناهیان را می خوانید:
برخی از گرفتاری ها نواقص فکری و فرهنگی و روحی، به دو دلیل عمده قابل شناسایی و درک نیستند. یکی به این دلیل که همه مبتلا به این نواقص هستند و دیگری به این دلیل که در تاریخ رسوخ می شوند و نه سلامتی در طول تاریخ به این سادگی ها پیدا می کنیم که با آن مقایسه و درک کنیم و نه در میان اطرافیان و جامعه یک نهاد سالمی مشاهده می کنیم که در مقابل آن در خودمان متوجه عیبی شویم.
برخی از عیوب هستند که رنج آور هستند و انسان را اذیت می کنند اما چون فراگیر هستند، درک نمی شوند، دردی هم حس نمی شود. اگر لحظه ای و زمانی این را در حالت سلامتی قرار بدهند تصور می کند که من چطور زندگی می کردم؟
بلاتشبیه موبایل نیاز حیاتی انسان نیست. من می خواهم از یک نیاز حیاتی، فطری و عمیقی را بگویم که درک نکرده ایم که بخواهیم این نیاز را برطرف کنیم؛ نه یک نیاز تضمینی یا هر چیز دیگر. نیازی که نه تنها ما برطرف نکردیم بلکه در طول تاریخ همه بدبختانه و دردمندانه زندگی کردند و آخ نگفتند. ما به چه کسی نگاه کنیم؟ به که بگوییم: او این درد را نداشت. چقدر راحت زندگی می کرد و چه زندگی لذت بخشی داشت و چقدر بندگی او سهولت داشت. ای کاش ما هم مانند او شویم.
نه تنها در طول تاریخ، در عرض زندگی خودمان هم همین طور است. شما در کدام مسجد و محفل حاضر می شوید که ببینید این نیاز در کسی برطرف شده است؟ یکی از کلیدی ترین نیاز ماست.
روز قیامت تک تک ما را به اماممان می شناسند. نمی گویند: تو کیستی؟ در هویت و شناسنامۀ ما اول نام اماممان را نوشتند. دین ما اینگونه است. طبیعتاً فطرت ما اینگونه است. ولی ما بین خودمان دین دیگری را ترویج می دهیم. می توان به این دین، دین سکولار گفت.
نیاز حیاتی ما ارتباط قلبی و روحی و هویت بخش با امام زمانمان است. وقتی با خداوند ارتباط برقرار می کنید، می توانید بدون واسطۀ فیض با او مناجات کنید. نمی گویی: ما کودک آن امام هستیم که در خانۀ تو آمدیم. او ما را در خانه ات فرستاده است، اگر جواب رد بدهی ما به پدرمان می گوییم: به من جواب رد دادند، چه کنم؟ او به من اجازه داد بیایم و در محضر او با تو مناجات می کنم.
امامت یک حقیقتی والاتر از آن چیزی است که در اصول و عقاید می خوانیم و می خواهیم ثابت کنیم که امام از جانب خدا حکم دارد. در خودتان امام چه جایگاهی دارد؟
فکر می کنیم اگر مستقل در خانۀ خدا برویم فرشتگان ما را آدم حساب می کنند! اگر ما همانند او باشیم و زندگی و بندگیمان همانند کسی باشد که پدری بالای سر دارد که همۀ امور را متکلف است، این را داشته باشیم زندگی لذت بخش تر و بندگی سهل و آسان تر خواهیم داشت. می توانیم گاهی با پدرمان درد و دل کنیم. برای خیلی ها که معتقد به ائمه هدی علیهالسلام هستند درد و دل کردن با امام معنا ندارد.
چون همه یتیم هستیم و آن را پذیرفته ایم دردمان نمی آید.
شب اگر رخ مهتاب نبیند سخت است لب تشنه اگر آب نبیند سخت است
ما نوکر و ارباب تویی مهدی جان نوکر رخ ارباب نبیند سخت است
واقعاً سختت است؟ آدم دروغگو و لاف زن؟ فکر می کنی تو از حداقل زندگی معنوی و حداقل درد نسبت به حقیقت دین برخوردار هستی؟ هیچ چیزی از دین نفهمیدی. دینی که به تو یاد داده است منهای امام به خدا میرسی و منهای امام مناجات می کنی، آن دینی است که بعد از شکستن در خانۀ فاطمۀ زهرا سلاماللهعلیها توزیع کردند و تو هم پذیرفتی و توزیع کردی.
تو احمقانه انسان را مستقل فرض کردی. تصور عمیق ما از امامت و دین چیست؟ چرا وقتی در نمازت اشتباه می کنی باید سر به سجده بگذاری و صلوات بفرستی؟ یعنی یا رسول الله صلواتاللهعلیه من از شما عذر خواهی می کنم که در نمازم اشتباه کردم.(سجده سهو)
ما در نمازهایمان کسی را بین خود و خدا نمی بینیم و فکر می کنیم با این حال ما را راه می دهند. هویت ما به اماممان است.
" وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ " وَجَّهْتُ: رو کرده ام، "ام" یعنی کدام امام؟
درد دل ابلیس را از مومن کهنه کار می شنویم! دستان علی بن ابی طالب علیهالسلام را بستند تا دینمان را تحریف کنند و کردند. ما هنوز جرئت تفسیر کردن زیارت جامعه بین خودمان را نداریم.
وابستگی او را به خود درک نکردیم، در غیر این صورت دلتنگ او میشدیم.