حجت الاسلام پناهیان: مصیبت غیبت برای عقل و اندیشۀ ما قابل درک نیست

کد خبر: 34127
مراسم جشن روز ولادت امام زمان عجل الله تعالی با سخنرانی حجت الاسلام پناهیان و مداحی حاج مهدی سماواتی و حاج سید مهدی میرداماد در حسینیۀ آیت الله حق شناس برگزار شد.

وارث: مراسم جشن روز ولادت امام زمان عجل الله تعالی با سخنرانی حجت الاسلام پناهیان و مداحی حاج مهدی سماواتی و حاج سید مهدی میرداماد در حسینیۀ آیت الله حق شناس برگزار شد.

در ادامۀ خبر متن سخنان حجت الاسلام پناهیان را می خوانید:


 در مورد زمان ظهور باید گفت: ما حکمتش را میدانیم، اما چقدر محقق شده است، مشخص نیست. خداوند علت ارادۀ خود را پنهان نکرده است. البته شأن خداوند بیشتر از این است که بخواهیم در موردشان اینگونه صحبت کنیم.

حکمت تأخیر مشخص است. اگر کسی بتواند متوجه تحقق برخی از حکمت ها شود، زمان ظهور را خواهد فهمید. خداوند کارهایش بی حساب و کتاب نیست. منتها این حساب ها پیچیده است.

راوی می گوید: خدمت امام صادق علیه‌السلام رسیدیم و ایشان می گریست همانند مادری که فرزندش را از دست داده است. می فرمودند: آقای من غیبتت خواب از چشمانم ربوده است. اجازۀ استراحت نمی دهد. آسایش قلبم را از بین برده است. از غیبت تو فاجعه ای بر سر من آمده است.

راوی می گوید: عقل از سرمان پرید! ایشان برای چه مصیبتی می گریست؟ قلب ما از شدت جزع در حال نابودی بود. احساس کردیم حضرت با مشکلی کوبنده مواجه شده است. چنین وضعی از او ندیده بودیم. پرسیدند: چه موضوعی این ماتم را برای شما به وجود آورده است؟ حضرت شدیداً گریستند. فرمودند: شما خبر ندارید! به علت طول غیبت فرزندمان مهدی عج‌الله‌تعالی‌فرجهم‌الشریف موجب این مناجات شدم. مناجات با چه کسی؟ با امام زمکان عج‌الله‌تعالی‌فرجهم‌الشریف که هنوز به دنیا نیامدند.

مسائلی است که عقل و اندیشه ما آن را می فهمد و مسائلی را هم قلبمان متوجه می شود. مصیبت غیبت برای عقل و اندیشۀ ما قابل درک نیست، بیشتر برای قلبمان قابل فهم است.

ما از کار امام صادق علیه‌السلام متوجه می شویم که داستان غیبت متأثر کننده است. اگر دلمان را پاک کنیم تأثرش دیده می شود. درک شدت تأثر غیبت قابل فهم نیست.

امام حسن عسکری علیه‌السلام صدا زد: عمه جان! آماده باش فرزند من به دنیا می آید. گفت: کدام فرزند؟ کسی در خانه باردار نیست. فرمودند: مقدر بود که کسی متوجه نشود. از همان ابتدا هم زیباترین و دلرباترین ولی خدا باید از چشم ها ناپیدا باشد. دنیا این است! حضرت به صحابه ای گفت: می خواهی فرزندم را ببینی؟ گفت: از خدایم است. رفت به اتاق و کودکی چهار ساله در حال عبادت دید و بیرون آمد. گفت: آقا من خدمت پدر شما هم رسیده ام و شما خودتان حد ارادت مرا میدانید، اما آقا پسرتان دلم را برد. امام فرمودند: خودمان هم اینگونه ایم.

در ادامۀ این مراسم، ذاکر اهل بیت علیهم السلام  حاج سید مهدی میرداماد به مولودی خوانی پرداختند.