شام میلاد امام زمان (عج) در هیئت محبین شهادت+گزارش تصویری

کد خبر: 34172
مراسم شام میلاد امام زمان عجل الله تعالی با سخنرانی حجت الاسلام حسینی و مداحی حاج حمید داوندی و دیگر ذاکرین اهل بیت علیهم السلام در هیئت محبین شهادت برگزار شد.

وارث: مراسم شام میلاد امام زمان عجل الله تعالی با سخنرانی حجت الاسلام حسینی و مداحی حاج حمید داوندی و دیگر ذاکرین اهل بیت علیهم السلام در هیئت محبین شهادت برگزار شد. 

در ادامۀ خبر متن سخنان حجت السلام حسینی را می خوانید: 


سعد ابن عبدالله اشعری قمی با ناصبی ای مناظره می کند. شبهه در مورد شب لیلةالمبیت است. ناصبی به سعد می گوید: علت اینکه پیامبر ابوبکر را با خود به غار برد به این علت بود که خلیفه و جانشین پیامبر جانش حفظ بماند. مناظره ادامه پیدا کرد ولی سعد نتوانست جواب دندان شکنی بدهد.

تصمیم گرفت با احمد ابن اسحاق در میان بگذارد که متوجه شد به سامرا رفته است. مرکب تند رویی گرفت و رفت... ایشان در جواب گفت:من خدمت امام عسکری علیه‌السلام میروم، با من بیا و سوالاتت را مستقیم از ایشان بپرس.

بر امام عسکری علیه‌السلام وارد شدند. ایشان نشسته بودند و آقا زاده ای سه ساله روی پای امام عسکری علیه‌السلام نشسته بودند که همانند قرص ماه می درخشیدند. ایشان امام زمان عج‌الله‌تعالی‌فرجهم‌الشریف بودند.

احمد وکیل امام بود و مردم نامه و خمس و وجوهاتشان را به او میدادند. در عبایی هدایا را قرار داده بود. 160بسته دینار درونش بود که جلوی امام عسکری علیه‌السلام گذاشتند. امام به فرزندشان خطاب کردند: برو و هدایا را تحویل بگیر.

امام زمان عج‌الله‌تعالی‌فرجهم‌الشریف فرمودند: ای پدر اجازه می دهید با دست طاهرم به آنها دست بزنم؟ امام عسکری به احمد دستور دادند که عبا را باز کند. خطاب به امام زمان عج‌الله‌تعالی‌فرجهم‌الشریف فرمودند: برو و حلال و حرام را جدا کن. اولین بسته را اشاره کردند و گفتند: برای فلان شخص است و 60 دینار در آن است. مقداری از آن برای زمینش است و ... ریز ریز توضیح دادند و در ادامه فرمودند: سه طلا به وزن فلان وجود دارد که حرام است.

احمد باز کرد و دید دقیقاً همان است. فرمودند: این آدم با همسایۀ خود مضاربه کرده است و یک چارک و نیم نخ به همسایه داد و گفت: بفروش و در سودش با هم سهیم هستیم. دزد نخ و هر چه همسایه در خانه داشت را برد. به آن مرد خبر داد و او نپذیرفت. یک من و نیم سود از او گرفت و جامه ای دوخت و فروخت. این طلا مال حرام است.

دومین بسته را هم نشانه داد و علت حرام بودن کل آن را اینگونه فرمود: او کشاورز است که با چند نفر در زمین کشت کردند و زمان برداشت برای دوستانش کم میریخت و برای خود بیشتر.

امام فرمودند: احمد پیرزنی جامه ای به ما هدیه داد. چه شد؟ چون آن لباس شکل زیبایی نداشت احمد به آن اهمیتی نداد، رفت تا آن را بیاورد. بازگشت و دید امام آن را سجاده کرده است و مشغول نماز است.

امام می خواست بگوید این لباس آنقدر پاک و طاهر است که روی آن نماز می خوانیم.

آنچه که به عنوان هدیه به اهل بیت علیهم السلام می دهیم باید طهارت داشته باشد.

امام زمان شروع کردند به پاسخ دادن به سوالات سعد. به آن شبهه رسیدند و امام زمان عج‌الله‌تعالی‌فرجهم‌الشریف فرمودند: ای کاش می گفتی: امیرالمومنین علی علیه‌السلام خلیفۀ چهارم است پس باید او را هم با خود می برد. اما امام علی علیه‌السلام داوطلبانه در بستر ایشان خوابیدند و این نشانۀ شجاعت اوست. 

در ادامۀ این مراسم حاج حمید داوندی و دیگر ذاکرین اهل بیت علیهم السلام به مولودی خوانی پرداختند.