جلسه هفتگی هیئت انصارالعباس(ع) برگزار شد+ گزارش تصویری

کد خبر: 34538
جلسه هفتگی با سخنرانی حجت الاسلام موسوی مطلق و مداحی مداحان اهل بیت علیهم السلام، حاج سید محمد جوادی ، حاج عباس طهماسب پور و دیگر ذاکرین اهل بیت علیهم السلام، در هیئت انصار العباس علیه السلام برگزار شد.

وارث: جلسه هفتگی با سخنرانیحجت الاسلام موسوی مطلق و مداحی مداحان اهل بیت علیهم السلام، حاج سید محمد جوادی ، حاج عباس طهماسب پور و دیگر ذاکرین اهل بیت علیهم السلام، در هیئت انصار العباس علیه السلام برگزار شد.

در ادامه متن گزیده ای از سخنان حجت الاسلام موسوی مطلق را می خوانید:




در ادامه بررسی خطبه قاصعه امیرالمومنین علیه السلام که طولانی ترین خطبه نهج البلاغه است، حضرت در بخش دوم این خطبه، به بیان تکبر ورزیدن ابلیس میپردازند و می فرمایند: " خداوند به فرشتگان فرمود «من بشرى را از گل و خاك مى ‏آفرينم، آنگاه كه آفرينش او به اتمام رسيد، و روح در او دميدم، براى او سجده كنيد، فرشتگان همه سجده كردند مگر ابليس» كه حسادت او را فرا گرفت.

شيطان بر آدم عليه السّلام به جهت خلقت او از خاك، فخر فروخت، و با تكيه به اصل خود كه از آتش است دچار تعصّب و غرور شد. پس شيطان دشمن خدا و پيشواى متعصّب‏ ها و سر سلسله متكبّران است، كه اساس عصبيّت را بنا نهاد، و بر لباس كبريايى و عظمت با خدا در افتاد، لباس بزرگى را بر تن پوشيد و پوشش تواضع و فروتنى را از تن در آورد. آيا نمى‏ نگريد كه خدا به خاطر خود بزرگ بينى، او را كوچك ساخت و به جهت بلند پروازى او را پست و خوار گردانيد پس او را در دنيا طرد شده، و آتش جهنّم را در قيامت براى او مهيّا فرمود.

خداوند اگر اراده مى ‏كرد، آدم عليه السّلام را از نورى كه چشم‏ها را خيره كند، و زيباييش عقلها را مبهوت سازد، و عطر و پاكيزگى ‏اش حس بويايى را تسخير كند مى‏ آفريد، كه اگر چنين مى ‏كرد، گردن‏ها در برابر آدم فروتنى مى‏ كردند، و آزمايش فرشتگان براى سجده آدم عليه السّلام آسان بود، امّا خداوند مخلوقات خود را با امورى كه آگاهى ندارند آزمايش مى ‏كند، تا بد و خوب تميز داده شود، و تكبّر و خودپسندى را از آنها بزدايد، و خود بزرگ بينى را از آنان دور كند. پس، از آنچه خداوند نسبت به ابليس انجام داد عبرت گيريد، زيرا اعمال فراوان و كوشش‏ هاى مداوم او را با تكبّر از بين برد."

در ادامه پس از ذکر نکاتی حضرت می فرمایند که " ابلیس شش هزار سال عبادت كرد كه مشخّص نمى ‏باشد از سال‏هاى دنيا يا آخرت است، امّا با ساعتى تكبّر همه را نابود كرد! چگونه ممكن است پس از او، فرد ديگرى همان اشتباه را تكرار كند و سالم بماند نه، هرگز خداوند هيچ گاه انسانى را براى عملى وارد بهشت نمى‏ كند كه براى همان عمل فرشته‏ اى را محروم سازد. فرمان خدا در آسمان و زمين يكسان است ، و بين خدا و خلق، دوستى خاصّى وجود ندارد كه به خاطر آن، حرامى را كه بر جهانيان ابلاغ فرموده حلال بدارد."

یکی از نقاطی که بحث رجاء کاذب پیش می آید همین بیان است. در شرح این قسمت باید گفت که آنهایی که دچار رجاء کاذب شده اند، یکی از اشکالاتشان همین نکته است که حضرت می فرمایند خدا دوستی خاصی با خلقش ندارم که به واسطه آن چیزی را که حرام کرده، حلال بشمرد! یعنی یکی از مواردی که باعث خشم اهل بیت علیهم السلام، می شود این است که افرادی بر اساس تکیه بر محبت و ولایت این بزرگواران، نافرمانی خدا کنند!

اما اگر کسی گناه و معصیتی انجام داد اما به وساطت و توجه اهل بیت علیهم السلام امید داشت، مانعی ندارد. اما اینکه اصل و اساس را این قرار دهد که با تکیه بر محبت و توجه اهل بیت علیهم السلام، مرتکب گناه شود، این اشتباه است. یا متاسفانه افرادی که بواسطه انتساب ولادتی که با اهل بیت علیهم السلام دارد(سادات)، گمان کنند که مانعی ندارد که از آنان خطایی سر زند! این افراد باید خیلی دقت کنند.

در ادامه این خطبه حضرت پس از ذکر نکاتی مجددا سوگند یاد میکنند و می فرمایند: "به خدا سوگند، شيطان بر اصل و ريشه شما فخر فروخت، و بر حسب و نسب شما طعنه زد و عيب گرفت، و با سپاهيان سواره خود به شما هجوم آورد، و با لشكر پياده راه شما را بست، كه هر كجا شما را بيابند شكار مى ‏كنند، و دست و پاى شما را قطع مى ‏كنند، نه مى ‏توانيد با حيله و نقشه آنها را بپراكنيد، و نه با سوگندها قادريد از سر راهتان دور كنيد. "

نکته مهم این است که شیطان در آن فخر اول، تکبری که ورزید، برای اصل و ریشه خودش بود که من از آتش و آدم از خاک است. اما در این فخر دوم، به اصل و ریشه آدم فخر می فروشد، به حسب و نسب شما طعنه می زند وعیب می گیرد. یعنی برخی از همین تعصبی که شما دارید، را امیرالمومنین علیه السلام، مضموم می شمرند. یعنی صفت متعصب بودن را حضرت نهی می کنند. در اوایل خطبه عرض کردیم یک تعصب ممدوح داریم و یک تعصب مذموم، تعصب در مسیر توحید، ولایت، حق و سایر تعصبات از این دست، تعصبات ممدوح هستند. اما حضرت می فرمایند شیطان مخترع و مؤسّس عصبیت است. یعنی اولین چیزی که پس از شنیدن نام عصبیت به ذهن می رسد، جنبه منفی بودن آن است که آن هم از شیطان است.

یعنی اصل تعصب مذموم است اما اگر بخواهیم واژه معادلش را بیاوریم، باید آن را مصادره به مطلوب کنیم و بگوییم تعصب ممدوح. حضرت از همین اصل به تحریک مخاطب می پردازند. که شما که انقدر تعصب دارید، شیطان آمده به اصل و نسب شما فخر فروخته است. یعنی اگر می خواهی تعصب داشته باشی، اینچنین به میدان بیا! یعنی حضرت از تعصب، استفاده مطلوب می کنند. این کاملا یک بحث روانشناسی است، یک جامعه شناسی بسیار قوی می خواهد که حضرت اینچنین با مردم صحبت کردند.

ماه رمضان را از دست ندهیم. در معنای یکی از اسامی خداوند این است که " یا رادّ ما قد فات" ای کسی که می توانی گذشته ای که از ما فوت شده را برگردانی! این خیلی حرف بزرگیست که شما همه گذشته ات را از دست بدهی و یک نفر بیاید همه گذشته ات را جبران کند! ما چقدر رمضان ها از دستمان رفته است؟ چه کسی است که می تواند آنها را برگرداند؟! خدا می تواند اثر سی سال رمضانی را که از شما گذشته را به شما برگرداند.