نامه ای از آیت الله بهجت (ره)

کد خبر: 34541
بعضی گمان می‌کنند که ما از ترک معصیت عبور کرده‌ایم! غافل‌اند از این‌که معصیت،‌ اختصاص به کبائر معروفه ندارد، بلکه اصرار بر صغائر هم کبیره است؛ مثلاً نگاه تند به مطیع برای تخویف، إیذاء محرم است؛ و تبسم به عاصی برای تشویق، اعانت بر معصیت است.
وارث نامه ای از آیت الله بهجت :

بسمه‌تعالی
الحمدلله وحده،‌ والصلاة علی سید انبیائه و علی آله‌ الطیبین واللعن علی أعدائهم اجمعین.


جماعتی از مؤمنین و مؤمنات، طالب نصیحت هستند؛ بر این مطلب، اشکالات وارد است، از آن جمله:

1. نصیحت در جزییات است، و موعظه اعم است از کلیات و جزییات. ناشناس‌ها همدیگر را نصیحت نمی‌کنند.

2. به آن‌چه می‌دانید عمل کنید،‌ و آن‌چه نمی‌دانید احتیاط کنید تا روشن شود و اگر روشن نشد، بدانید که بعض معلومات را زیر پا گذاشته‌اید. طلب موعظه از غیر عامل، محل اعتراض است، و قطعاً مواعظی را شنیده‌اید و می‌دانید، عمل نکردید وگرنه روشن بودید:
«من عمل بما عَلِم، ورثه‌الله علمَ ما لم‌ یعلم».(1)
«من عمل بما علم کفی ما لم یعلم».(2)
«والذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سُبلنا».(3)

 

3. همه می‌دانند که «رساله عملیه» را باید بنگرند و بخوانند و بفهمند و تطبیق عمل بر آن نمایند و حلال و حرام را با آن تشخیص بدهند؛ پس نمی‌توانند بگویند: «ما نمی‌دانیم چه بکنیم و چه نکنیم».

 

4. کسانی‌که به آن‌ها عقیده دارید نظر به اَعمال آن‌ها نمایید، آن‌چه می‌کنند از روی اختیار بکنید، و آن‌چه نمی‌کنند از روی اختیار نکنید؛ و این از بهترین راه‌های وصول به مقاصد عالیه است: «کونوا دُعاة الناس بغیر ألسنتکم».(4)


مواعظ عملیه بالاتر و مؤثرتر از مواعظ قولیه است.

 

5. از واضحات است که خواندن قرآن در هر روز و ادعیه مناسبه اوقات و امکنه در تعقیبات و غیر آن‌ها و کثرت تردد در مساجد و مشاهد مشرفه و زیارت علما و صلحا و همنشینی با آن‌ها، از مرضیات خدا و رسول (صل الله علیه و آله) است و باید روز به روز مراقب زیادتی بصیرت و انس به عبادت و تلاوت و زیارت باشد. و برعکس، کثرت مجالست با اهل غفلت، مزید قساوت و تاریکی قلب و استیحاش از عبادت و زیارات است؛ از این جهت است که احوال حسنه حاصله از عبادات و زیارات و تلاوت‌ها، به سبب مجالست با ضعفا در ایمان، به سوء‌حال و نقصان مبدل می‌شوند؛ پس مجالست با ضعیف الایمان - در غیر اضطرار و برای غیر هدایت آن‌ها - سبب می‌شود که ملکات حسنه خود را از دست بدهد، بلکه اخلاق فاسده آن‌ها را یاد بگیرد: «جالسوا من یذکّرکم‌ الله رؤیتُه، و یزید فی علمکم منطقه و یرغبکم فی‌الاخرة عمله».(5)

 

6. از واضحات است که ترک معصیت در اعتقاد و عمل، بی‌نیاز می‌کند از غیر آن؛ یعنی چیزهای دیگر محتاج است به آن ولی خود محتاج غیر نیست، بلکه مولد حسنات و دافع سیئات است؛ «و ما خلقتُ الجن و الانس إلا لیعبدون»؛ (6)
عبودیت ترک معصیت در عقیده و عمل است.


بعضی گمان می‌کنند که ما از ترک معصیت عبور کرده‌ایم!! غافل‌اند از این‌که معصیت،‌ اختصاص به کبائر معروفه ندارد، بلکه اصرار بر صغائر هم کبیره است؛ مثلاً نگاه تند به مطیع برای تخویف، إیذاء محرم است؛ و تبسم به عاصی برای تشویق، اعانت بر معصیت است.


محاسن اخلاق شرعیه و مفاسد اخلاق شرعیه در کتب و رسائل عملیه متبین شده‌اند.


دوری از علما و صلحا سبب می‌شود که سارقین دین، فرصت را غنیمت بشمارند و ایمان و اهلش را به ثمن‌های بَخس و غیر مبارک بخرند، همه این‌ها مجرب و دیده شده است.

 

از خدا می‌خواهیم که عیدی ما را در اعیاد شریفه اسلام و ایمان، موفقیت به «عزم راسخ ثابت دائم بر ترک معصیت» قرار بدهد که مفتاح سعادت دنیویه و اخرویه است، ‌تا این‌که ترک معصیت ملکه بشود؛ و معصیت برای صاحب ملکه به منزله زهر خوردن برای تشنه یا میته خوردن برای گرسنه است.
البته اگر این راه تا آخر مشکل بود و به سهولت منتهی نمی‌شد، از خالق قادر مهربان مورد تکلیف و ترغیب و تشویق واقع نمی‌شد.
«و ما توفیقی إلا بالله، علیه توکلت و إلیه أنیب و الحمدلله أولاً و آخراً والصلاة علی محمد و آله الطاهرین و اللعن الدائم علی أعدائهم أجمعین».


پی‌نوشت‌ها:
1- «هرکس به آن‌چه می‌داند، عمل کند، خداوند او را از اموری که نمی‌داند آگاه می‌گرداند.» از فرموده‌های امام صادق (علیه السلام). بحارالانوار/78/189.
2- «هرکس به آن‌چه می‌داند عمل کند، از آن‌چه نمی‌داند کفایت می‌شود.» میزان‌الحکمة/6/533.
3- «و کسانی‌که در راه ما کوشیده‌اند، به یقین راه‌های خود را بر آنان می‌نماییم.» عنکبوت/ 69.
4- «به غیر زبانتان مردم را به حق دعوت کنید.» اصول کافی/2/77 و 78/روایت 9.
5- «با کسانی نشست و برخاست کنید که برخورد و دیدن آنان، شما را به یاد خدا آورد و گفتارشان موجب افزونی دانش شما، و اعمال آنان موجب رغبت و تمایل شما به آخرت گردد.» برگرفته از فرمایش امام صادق (علیه السلام). ‌اصول کافی/1/39.
6- «و جن و انس را نیافریدم،‌ جز برای آن‌که مرا بپرستند.» ذاریات/56.


/م.ی216