شب هفتم ماه رمضان در مسجد ارک تهران برگزار شد+گزارش تصویری

کد خبر: 35340
مراسم مناجات شب هفتم ماه مبارک رمضان با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حسینی قمی و مناجات حاج منصور ارضی با حضور پرشور مردم مومن و شب زنده دار در مسجد ارک تهران برگزار گردید.
وارثاجمالی از سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین سید حسین حسینی قمی در شب هفتم ماه مبارک رمضان 1394 مسجد ارک



آغاز سخنان حجت الاسلام حسینی قمی بااشاره به جلسه شب گذشته بود مبنی بر حربه وسوسه ابلیس در مقابل توبه عاصین از منظر امام خمینی(رحمت الله علیه) اول بزرگ جلوه دادن توبه در نظر عاصین و دوم کوچک نشان دادن گناه در نظر مومنین. با این مقدمه حجت الاسلام حسینی قمی به طرح این سوال پرداختند:


با مقدمات بیان شده چرا برای طهارت جستن و تقرب الهی نباید به گناه اعتراف کرد؟


برای تطهیر نفس اعتراف به نزد غیر خدا لازم نیست، خداوند ستار و غفار قصد ندارند مردم اعتراف(به نزد غیر خود) به گناه داشته باشند و سرزنش عاصی باعث خشم خداوند است و از آن مهم‌تر کسی که خود را بالاتر از دیگران بداند خداوند او را مستکبر می‌داند.


این مطالب به استناد روایاتی که در پی می‌آید بنا شده است:


- امیرالمومنین علیه السلام: "اَیَّ طهارةٍ أفضل من التّوبة" (وسایل‌ الشیعه، جلد 19، صفحه 328، باب‌ 16 مقدمات‌ الحدود، ح‌ 6)


چه طهارتی بالاتر از توبه است؟


"لَو عَلِمَ المُدبِرونَ کَیفَ اشتیاقی بِهِم لَماتوا شَوقاً" (تذکره المتقین 101)


اگر کسانی که از من روگردان هستند شوق و علاقه مرا به خودشان می‌دانستند از کثرت شوق می‌مردند.


- دعای امام صادق علیه السلام در ابتدای ماه رمضان: "یا مَنْ اعْصِیهِ فَیَسْتُرُ عَلَیَّ وَ یَغْضِبُ لِی انْ عُیِّرْتُ بِمَعْصِیَتِهِ" 


ای خدای که پرده پوشان من هستی و خشمگین می‌شوی در مقابل(سرزنش) مردم برای گناه من! 


این یعنی امربه معروف و نهی از منکر نباید معنی سرزنش دهد و باید از سر دلسوزی باشد! در غیر این صورت مانند مستکبرین عمل می‌کنیم.


"وَ إِنَّمَا یَنْبَغِی لِأَهْلِ اَلْعِصْمَةِ وَ اَلْمَصْنُوعِ إِلَیْهِمْ فِی اَلسَّلاَمَةِ أَنْ یَرْحَمُوا أَهْلَ اَلذُّنُوبِ وَ اَلْمَعْصِیَةِ" (خطبه 140 نهج البلاغه)  


شایسته است اهل پاکی(و اهل تقوا) و اهل سلامت دین که خداوند به ایشان عنایت کرده بااهل گناه و معصیت مهربانی کنند.


- رسول الله صل الله علیه و آله : "مَن عَیرَ اَخاهُ بِذَنبٍ لَم یمُت حَتّى یعمَلَهُ" (نهج الفصاحه، ح 2920)


کسی که به سرزنش برادر مومن خود به پردازد نمی‌میرد مگر اینکه مرتکب همان گناه شود.


"مَن ذَهَبَ یَرى أَنَّ لَهُ عَلَى الآخَرِ فَضلاً فَهُوَ مِنَ المُستَکبِرینَ" (الکافى  ج8، ص128 )
هر کس خودش را بهتر از دیگران بداند، او از مستکبران است.


- اما شاهد قرآنی این ادعا در ماجرای ساحران و حضرت موسی علیه السلام نمایان است " یَأْتُوکَ بِکُلِّ سَاحِرٍ عَلِیمٍ .... وَإَنَّکُمْ لَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ" (آیات 112 تا 114 سوره اعراف) " هر چه ساحر ماهر است نزد تو آورند ... و شما از مقربان خواهید بود" . چرا که ماهرترین ساحران فرعونی به امید تقرب درگاه طاغوت زمان خود در مقابل حضرت موسی علیه السلام ایستادند ولی لحظانی بعد به جمع شهدای مورد رحمت خداوند پیوستند این معنی حکمت خداست: "وَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ سَاجِدِینَ" ساحران هم به کسوت ساجدین در آمدند.




اشعار خوانده شده توسط حاج منصور ارضی در شب هفتم ماه مبارک رمضان



اشعار مناجاتی حاج منصور ارضی در ابتدای جلسه

نازم به این خدا که گنهکار مى خرد
هر روزه دار را دم افطار مى خرد

باآبروى رفته به مهمانى آمدم
هر بار آبروى مرا یار مى خرد

یک لحظه هم کنار نزد پرده ى مرا
با احترام، حضرت ستّار، مى خرد

من روى آمدن به ضیافت نداشتم
اما دلم خوش است که غفّار مى خرد

اشک جوان زگوشه ى چشمش که می‌چکد
بارِ گناهِ او به شب تار مى خرد

رو مى کنیم سوى کرمخانه ى کریم
اینجا ندیده صاحب آن، بار مى خرد

در روز حشر هم به امیرِ نجف قسم
ما رابه عشق حیدر کرار مى خرد

حبّ على هدیه مخصوص فاطمه است
ما رابه این بهانه خریدار مى خرد

در حسرت "یمت یرنی" مى کُشد مرا
حیدر غلام خود دمِ دیدار مى خرد

باب الرضاى صحن نجف باب جنت است
اینجا بهشت نازِ گنه کار مى خرد

ما را به نامِ تشنه لبِ کربلا حسین
با یک سلام، لحظه ى افطار مى خرد

اذن دخولِ کرببلا نام زینب است
زینب فقط گداى گرفتار مى خرد

هرکس که مویش از غم زینب سپید شد
او را یقین کنید علمدار مى خرد


.........................................................................................

اشعار خوانده شده توسط حاج منصور ارضی در میان جلسه



بی دست کاری از عمویت برنیامد 

بامشک راهی شد ولی دیگر نیامد

خیلی دعا کردم مگر باران بگیرد
خیلی دعا کردم ولی آخر نیامد

ناخن کشیدی بی قرار شیر بودی
جز خون ولی از سینه مادر نیامد

در حیرت از اینم چرا وقت تلظی
صبر خدا از دیدن تو سر نیامد

تیر سه شعبه نقشه هایی در سرش داشت
اصلا به قصد و نیت حنجر نیامد

دادم که سیرابت کند برگردی اما
ازتو برایم غیر مشتی پر نیامد

بابا تمام سعی خود را کرد افسوس
جسمت به شکل سابق خود، در نیامد

دیدم که وقت دفن پلکت باز مانده
از این بلایی بر سرم بدتر نیامد

تو یک تنه پرچم بدوش عشق بودی
کاری که ازتو آمد از لشگر نیامد




قدیم الاحسان
/م.ی216