کار را برای خدا انجام دهید
وارث: شیخ رجبعلی خیاط می گفت: "من همیشه که نماز می خواندم، نماز امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، نماز جعفر طیار و …حاجتی را از خدا می خواستم. یک بار گفتم هیچ حاجتی نخواهم و برای خود خدا نمازی بخوانم.”کار برای خدا شیخ رجبعلی
شیخ رجبعلی همان شب خواب دید. در خواب به او گفتند:”چرا دیر آمدی؟” یعنی تو باید سی سال پیش به فکر این کار می افتادی، حالا بعد از یک عمر نماز خواندن به این فکر افتادی که نماز بخوانی بدون اینکه مزد و حاجت از ما بخواهی!
نیز ایشان در یک جمله زیبا می فرمایند هرسوزنی برای غیر خدا زدم در دست خودم فرو رفت
شیخ به شاگردان خود مکرر تأکید میکرد: همه کارها باید برای خدا باشد، حتی خوردن و خوابیدن. هرگاه این استکان چای را به قصد خدا بخوری، دل تو به نور الهی منور میشود، ولی اگر برای حظ نفس خوردی، همان میشود که خواسته بودی.
***
یکی از شاگردان شیخ توصیههای ایشان به اخلاص را چنین توصیف میکند:
شیخ میگفت: این جا (خانه خودش) که میآیید برای خدا بیایید، اگر برای من بیایید ضرر میکنید! حال عجیبی داشت، مردم را به خدا دعوت میکرد، نه به خود.
***
جناب شیخ یکی از اتاقهای منزلش را به یک راننده تاکسی، به نام « مشهدی یدالله »،اجاره داد. مبلغ اجاره ماهی ۲۰ تومان بود. تا این که همسر راننده وضع حمل کرد و دختری به دنیا آورد، که مرحوم شیخ نامش را « معصومه » گذاشت. هنگامی که در گوش نوزاد اذان و اقامه گفت، یک دو تومانی پر قنداقش گذاشت و فرمود: آقا یدالله! حالا خرجت زیاد شده. از این ماه به جای بیست تومان، هجده تومان بدهید.
***
آیت الله فهری، توصیههای شیخ درباره اخلاص را چنین توصیف میکند:
تکیه کلام ایشان « کار برای خدا بود ». آن قدر ضمن فرمایشات خود تکرار میکرد که: « کار برای خدا بکنید، کار برای خدا بکنید » که برای شاگردانش « کار برای خدا » حالت ملکه پیدا میکرد. مانند یک فیل بانی که مرتب با چکش به سر فیل میکوبد، مرتب بر اندیشه شاگردانش میکوبید که « کار برای خدا ».
مثالهایی از خود و دیگران در این زمینه میآورد تا حالت ملکه در مخاطب ایجاد شود. به همه و در همه حال تأکید میکرد: کار برای خدا! میفرمود: شب که به خانه میروی و همسرت را میخواهی ببوسی، برای خدا ببوس! می گفت: در تمام زوایای زندگی انسان باید خدا باشد. مقامات و مکاشفات کسانی که در مکتب شیخ پرورش مییافتند در اثر عمل به این دستورالعمل بود.
***
یکی از شاگردان شیخ از ایشان نقل میکند که: در تشییع جنازه آیت الله بروجردی – رحمه الله علیه- جمعیت بسیاری آمدند و تشییع باشکوهی شد، در عالم معنا از ایشان پرسیدم که چطور از شما این اندازه تجلیل کردند؟ فرمود: تمام طلبهها را برای خدا درس میدادم.
***
یکی از ارادتمندان جناب شیخ میگوید: شیخ از من پرسید: شغل شما چیست؟ گفتم: نجار هستم. فرمود: این چکش را که به میخ میزنی به یاد خدا میزنی یا به یاد پول؟! اگر به یاد پول بزنی، همان پول را به تو میدهند و اگر به یاد خدا بزنی هم پول به تو میدهند و هم به خدا میرسی.
***
یکی از برکات کار برای خدا غلبه بر شیطان است. شیخ در این باره، میفرمود: کسی که برای خدا قیام کند نفس با هفتاد و پنج لشگر و شیطان با جنود خود، برای از بین بردنش قیام میکنند ولی « جند الله هم الغالبون ». عقل هم دارای هفتاد و پنج لشگر است و نخواهد گذاشت بنده مخلص، مغلوب شود: ﴿ إن عبادی لیس لک علیهم سلطان: بدان که بر بندگان (خالص) من دست نخواهی یافت. سوره حجر آیه ۴۲ ﴾. اگر علاقه به غیر خدا نداشته باشی، نفس و شیطان زورشان به تو نمیرسد، بلکه مغلوب تو میگردند.
و می فرمود: در هر نفس کشیدن امتحانی است، ببین با انگیزه رحمانی آغاز می شود یا با انگیزه شیطانی آمیخته میگردد!
***
یکی از شاگردان شیخ که نزدیک به سی سال با ایشان بوده نقل میکرد که شیخ به من میفرمود: روح شخصی از علمای اهل معنا – که ساکن یکی از شهرهای بزرگ ایران بود – را در برزح دیدم که تأسف میخورد و مرتب بر زانوی خود میزد و میگفت: وای بر من، آمدم، و عملی خالص برای خدا ندارم!
آری کار برای خدا دلسردی نداردکار برای خدا خستگی ندارد کار برای خدا شکست ندارد کار برای خدا بهترین کار برای خدا
وبلاگ حجت الاسلام و المسلمین اصغر سلمان زاده
/م.س215