حجت الاسلام مؤمنی: هیچ درخواست و تقاضایی برای خدا بزرگ نیست

کد خبر: 35377
مراسم شب هفتم ماه مبارک رمضان با سخنرانی حجت الاسلام مؤمنی و مداحی ذاکرین اهل بیت علیهم السلام حاج سعید حدادیان و کربلایی محمد حسین حدادیان در هیئت محبان فاطمة الزهرا سلام الله علیها برگزار شد.

وارث: مراسم شب هفتم ماه مبارک رمضان با سخنرانی حجت الاسلام مؤمنی و مداحی ذاکرین اهل بیت علیهم السلام حاج سعید حدادیان و کربلایی محمد حسین حدادیان در هیئت محبان فاطمة الزهرا سلام الله علیها برگزار شد. 

در ادامۀ خبر متن سخنان حجت الاسلام مؤمنی را می خوانید:

مهم ترین سوالی که عنوان بصری، پس از پرسش درباره حقیقت علم از امام صادق علیه السلام می­پرسد این است که : "حقیقت عبودیت خدا چیست؟" فقال: قل یا اباعبدالله. قلت یا اباعبد الله ما حقیقه العبودیه؟ "

امام صادق‌ علیه السلام فرمود: حقیقت بندگی سه چیز است. کسی به حقیقت بندگی رسیده است که، این سه مورد را در خود بیابد.

"قال امام صادق علیه السلام : ثلاثه اشیاء ؛ ان لا یری العبد لنفسه فیما خوله الله ملکا ؛ لان العبید لا یکون لهم ملک ؛ یرون المال مال الله یضعونه حیث امرهم الله به ؛ و لا یدبر العبد لنقسه تدبیرا ؛ و جمله اشتغاله فیما امره تعالی به و نهاه عنه. فاذا لم یر العبد لنفسه فیما خوله الله تعالی ملکا هان علیه الانفاق فیما امره الله تعالی ان ینفق فیه. و اذا فوض العبد تدبیر نفسه  علی مدبره هان علیه  مصائب الدنیا و اذا اشتغل العبد بما امره الله تعالی و نهاه لا یتفرغ منهما الی المراء  و المباهاه مع الناس."

اول اینکه، " أَنْ لَا يَرَى الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ فِيمَا خَوَّلَهُ اللَّهُ مِلْكاً." عبد برای خود ملکیتی قائل نباشد. هر چیزی که در دست من است متعلق به ذات اقدس الهی است. مستقل از خدا چیزی که به ملکیت من دربیاید وجود ندارد.

 دوم اینکه، "وَ لَا يُدَبِّرُ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ تَدْبِيراً." تدبیر امرش را به خدا واگذار کند. کار را انجام دهد و تلاش و کوشش کند ولی آنچه که قرار است برای او مقدر شود را به خدا واگذار کند. این غایت خشوع و خضوع در برابر خداوند متعال است که انسان تدبیر امور را به او واگذار کند. نفسه مطمئنه همین است. " یَآ أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِى إِلَى‏ رَبِّکَ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّة"(27 و 28 فجر) یعنی در هیچ زمانی نمی­گذارد احساسات و عواطف عقل فرد را از بین ببرد. انسان عاقل تدبیر امر را به شایسته ترین فرد واگذار می­کند و کسی شایسته تر از خدا وجود ندارد.

راجه به قاطعیت در دعا از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمودند:" هرگاه یکی از شما دعا کرد پس نگوید: خدایا مرا ببخش اگر خواستی. بايد سؤالتان را راسخ و مطمئن بيان داريد و با رغبت زیاد! و الله هر کاری که بخواهد می کند و کسی نمی­تواند او را مجبور کند. قطعا هیچ درخواست و تقاضایی برای او بزرگ و سنگین نیست که اعطا کند."

"عَنْ ‏‏أَبِي هُرَيْرَةَ ‏: ‏أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ‏‏صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ‏‏قَالَ :‏ ‏إِذَا دَعَا أَحَدُكُمْ فَلَا يَقُلْ : اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي إِنْ شِئْتَ ، وَلَكِنْ ‏ ‏لِيَعْزِمْ ‏‏الْمَسْأَلَةَ ‏‏، وَلْيُعَظِّمْ الرَّغْبَةَ ؛ فَإِنَّ اللَّهَ لَا ‏ ‏يَتَعَاظَمُهُ ‏ ‏شَيْءٌ أَعْطَاهُ"

 

سوم اینکه، "وَ جُمْلَةُ اشْتِغَالِهِ فِيمَا أَمَرَهُ تَعَالَى بِهِ وَ نَهَاهُ عنه."  "تمام شغل عبد، در اختیار انجام واجبات الهی و ترک محرمات خواهد بود." تمام اشتغال عبد در حقیقت عبودیت آن است که ببیند خدا چه چیزی از او می­خواهد . خداوند چه دستوری را امر و نهی فرموده است. خداوند هیچ وقت بد بنده­ هایش را نمی خواهد و برای او بد رقم نمی زند. تقدیرم را به او واگذار میکنم ولی انجام واجبات و ترک محرمات بر عهدۀ من است. راه سیر را در زیارت عاشورا به زیبایی می­بینیم: "یا اَباعَبْدِاللَّهِ اِنّی اَتَقَرَّبُ اِلی اللَّهِ وَ اِلی رَسُولِهِ وَ اِلی امیرِالْمُوْمِنینَ وَ اِلی فاطِمَهَ وَ اِلَی الْحَسَنِ وَ اِلَیْکَ بِمُوالاتِکَ وَ بِالْبَراَّئَهِ"

"ای اباعبداللّه من تقرب جویم به درگاه خدا و پیشگاه رسولش و امیرالمومنین و فاطمه و حسن و شما بوسيله دوستى تو و بوسيله بيزارى از کسى که با تو مقاتله کرد." فرمول این سیر: مودت، محبت، ولایت است و ثمرۀ این سه مورد، موالات و برائت از اعداء است.

شخصی نزد مرحوم نخودکی رفتند و  گفتند سه تا حاجت دارم که می­خواهم در جوانی به آنها برسم: یک زیارت خانۀ خدا، دو همسر شایسته و فرزند صالح، سه کار و شغل خوب که هم خود نیاز مالی نداشته باشم و هم دست نیازمندان را بگیرم. مرحوم نخودکی فرمودند: برای هر سه حاجتت نماز اول وقت. گفتند: سه حاجت با یک کلید؟ فرمودند: نماز شاه کلید است.

زمانی که سه مورد فوق جمع شود مطالب خوبی عاید فرد می شود و مطالب بدی از او دور می­شود، چنانچه امام صادق علیه السلام می­فرمایند: "فاذا اکرم الله العبد بهذه الثلاثه هان علیه الدنیا و ابلیس و الخلق . و لا یطلب الدنیا تکاثرا و تفاخرا و لا یطلب ما عند الناس عزا و علوا و لا یدع ایامه باطلا ؛ فهذا اول درجه التقی. قال الله تبارک و تعالی : تلک الدار الآخره نجعلها للذین لا یریدون علوا فی لارض و لا فسادا و العاقبه للمتقین."

"پس وقتی كه خدا بنده را به این سه خصلت گرامی داشت دنیا، ابلیس و مردم در نظرش كوچك می شوند و دیگر دنیا را برای زیاده خواهی و فخر و مباهات به مردم طلب نمی كند و آنچه نزد مردم است را برای كسب عزت و برتری طلبی نمی خواهد و عمر خود را بیهوده و باطل نمی گذراند. و این اولین درجه و مرتبه تقواست چنانكه خدای تعالی فرموده سرای آخرت را برای كسانی قرار می دهیم كه در زمین قصد برتری طلبی و فساد ندارند و سرانجام نیك از آن افراد با تقواست."