آیت الله فاطمی نیا:محبت سرمایه تمام کرامت است، محبت خدا طرفینی است

کد خبر: 35549
مراسم شب نهم ماه مبارک رمضان با سخنرانی حضرت آیت الله فاطمی نیا در مسجد جامع ازگل برگزار شد.

وارث: مراسم شب نهم ماه مبارک رمضان با سخنرانی حضرت آیت الله فاطمی نیا در مسجد جامع ازگل برگزار شد. 

در ادامۀ خبر متن سخنان آیت الله فاطمی نیا را می خوانید:


من باب محبت مطالب ظریف و اسلامی بسیاری داریم که بخشی از آن را امشب ذکر می کنیم.

محبت الله یا محبت اولیا از یک جنس است. زیرا ما اولیای خدا را به خاطر خدا دوست می داریم و سرمایه بزرگی است، آنقدر که طبق فرمایش امام سجاد علیه‌السلام شفیع در دنیا و آخرت می شود.

آن سرمایه اصلی محبت است. بارها گفته ام صاحبان کرامت چیزی جز خدا نمی بینند و اگر غیر از این در نظر داشتند که چه کنیم تا کرامت به ما عطا کنند صاحب کرامت نمی شدند.

اعمال را به خاطر حاجات و ثوابشان انجام ندهیم. البته این منافات ندارد با این که اگر گرفتاری داریم و حاجتی داریم برای رفعش مناجاتی کنیم حاجتی بطلبیم. امام سجاد علیه‌السلام دعا برای کودکان دارد. اما بعد از آن بدنبال تقرب به خدا باشیم. بعد از اینکه عملی انجام دادیم از خدا تشکر کنیم چرا که ما کاری نکردیم و برای کسی تعریف نکنیم. در حدیث داریم آخرین چیزی که از قلب مومن می رود بیرون مساله مدح و ذم است. زیرا به کمال می رسد. نباید مدح و ذم در انسان اثر کند.

در رجال کشی آمده یک نفر خدمت امام رضا علیه‌السلام رسید و گریه کرد و گفت: یاران مرا بسیار اذیت می کنند. فرمود: اگر در کف دست تو سفال باشد و اصحابت تا صبح بگویند این لعل است، لعل نمی شود و اگر در دستت لعل باشد و تا صبح بگویند سفال است، سفال نمی شود.

به همین دلیل است که مدح و ذم در بزرگان تاثیری ندارد. اینکه در ما اثر دارد نشانه این است که نفس در ما موثر شده است. وقتی محبت قوی شود خدا انسان را از دست نفس می گیرد. از دست خود فرار کنید و پناه ببرید به سمت خداوند، خداوند قطعا پناه می دهد.

حدیث قدسی می فرماید که سرمایه اولیا خدا محبت بوده است و من این حدیث را دنبال کردم و معتبر است زیرا دو چیز بازار اسرائیلیات است :  1.داستان پیامبران  2.احادیث قدسی اما این حدیث جزء اسرائیلیات نیست.

این حدیث محبت خدا حدیث قرب نوافل است. محبت خدا طرفینی است.

یک زمانی انسان خیلی هوا های نفسانی دارد. وقتی فرار کند به سمت خدا همه شان یکی می شود. "إن الله تعالى قال: من عادى لي ولياً فقد آذنته بالحرب، وما تقرب إلي عبدي بشيء أحب إلي مما افترضته عليه، ولا يزال عبدي يتقرب إلي بالنوافل حتى أحبه، فإذا أحببته كنت سمعه الذي يسمع به، وبصره الذي يبصر به، ويده التي يبطش بها، ورجله التي يمشي بها، ولئن سألني لأعطينه، ولئن استعاذني لأعيذنه، وما ترددت عن شيء أنا فاعله ترددي عن نفس المؤمن يكره الموت وأنا أكره مساءته" «خداوند عزوجل فرمود : هیچ بنده ای با وسیله ای که نزد من محبوب تر باشد از آنچه به او واجب کرده ام به من نزدیک نشد. ( بعد از آن ) همانا او با نافله به من نزدیک می شود تا آنجا که او را دوست بدارم و چون دوستش بدارم گوش او شوم تا با آن بشنود و چشم او شوم تا با آن ببیند و زبانش شوم که با آن سخن گوید و دست او شوم که با آن ضربه زند. اگر مرا بخواند جوابش دهم و اگر از من خواهشی کند به او بدهم . »

محبت سرمایه تمام کرامت است. کرامت نتیجه محبت نیست اما کرامت  را به عنوان کاشفیت مطرح می کنیم. "بدان که کرامت از حق است از نام بر" اگر می خواهید ترقی کنید در سجده ها و قنوتتان با تمام جانتان بگویید "یابارّ و یا وَصُول". (بار یکی از نام های خدا است و وصل یعنی برسان.)

نگویید نمی رساند ازعمق جانتان بگویید. "کم من بلاء دفیته" چقدر بلا از من دفع کردی. دعای کمیل را با فهم بخوانید، متوجه شوید و بخوانید. دفع زمانی است که دارد می رسد و خداوند دفع می کند.

کرامت از اسم "بر" خداوند است." ولا تکونوا الا للابرار من عباده" «این کرامت حاصل نمی شود مگر برای ابرار  بندگانش» چرا؟ " جزاء وفاقا " «پاداشی است که موافق کار است» " فان المناسبة تطلبها"« این مناسبت  طلب می کند کرامت را» اینکه خدا بار است و بنده هم می طلبد. در ادامه دارد «اگر چه از آن انسانی که کرامت رابه او می دهد طلبی هم نباشد.»