شب سیزدهم ماه رمضان در حسینیۀ بنی فاطمه برگزار شد+گزارش تصویری
وارث: مراسم شب سیزدهم ماه مبارک رمضان با سخنرانی حجت الاسلام سید علی غروی و حاج یدالله بهتاش و مداحی حاج حیدر خمسه و دیگر ذاکران اهل بیت علیهم السلام در حسنیۀ بنی فاطمه برگزار شد

امام هادی علیه اسلام در سن هشت سالگی به امامت رسیدند و حدود سی و شش سال امامت کردند. ایشان وقتی به امامت رسیدند خلیفه وقت گفت ایشان را در حصر خانگی قرار می دهیم و معلمی را که دشمن اهل بیت علیهم السلام است را هم برای ایشان می گذاریم و افکار را عوض می کنیم و وقتی که افکار یک امام عوض بشود ریشه شیعیان دچار تزلزل می شود. فکر می کردند که امام علم خود را از کسی می آموزد. (دکتر آیتی این سخنان را در کتاب خود آورده اند) کسی را به اسم جنید پیدا کردند که از نظر علمی بالاترین رده علمی را نسبت به هم عصران خود در زمان امام هادی علیه السلام داشتند و شدیدا هم با اهل بیت علیهم السلام دشمن بودند.
امام هادی علیه السلام در حصر بودند که فقط معلم صبح ها به منزل ایشان می رفتند و شب هم می آمدند. راوی می گوید بعد از یک هفته معلم را در نماز جمعه می بیند و از ایشان درباره احوالات امام هادی علیه السلام سوال می کند. می گوید از این کودک چه خبر؟ معلم می گوید کودک کیست؟کودک همان امام هادی علیه السلام. نگو کودک بگو آقا بگو مولا بگو سید و همانطور شروع کرد به مدح از امام هادی علیه السلام. پرسیدم چطور؟ گفت تو من را می شناسی من خودم را آماده می کنم تا از نظر علمی به ایشان درس بدهم. ایشان شروع می کند صحبت کردن و سخنگویی مستند و زیبا که نمی شود آن حرفها را گوش نکرد و بعد از چهار هفته که معلم را در نماز جمعه دیدیم و از احوالات پرسیدم، گفت الحمدالله من هم حق را فهمیدم و طرف دار اهل بیت علیهم السلام شدم و شیعه شدم.
متوکل به سربازان خود در یک شب گفت که شمشیرهای خود را تیز کنید که می خواهم امشب امام هادی علیه السلام را بکشم. هروقت که من اشاره کردم شمشیرهای خود را از پشت پرده بیرون آورده و گردن ایشان را بزنید.
مامورها رفتند و حضرت را آوردند به محض ورود اقا، متوکل رنگ از رخساره اش پرید و با تعجب پرسید چه کسی شما را به اینجا آورده؟ چرا آقا را در این ساعت از منزلشان بیرون آورده اید؟ فرمودند: مامورین شما. که گفت نه آقا اشتباه کردند نباید شما را به اینجا می آوردند. عطر خودش را به آقا زد وایشان را با احترام راهی کردند و دستور برگشت را به ماموران خود داد.
وقتی که اقا برگشتند همه به متوکل گفتند خودت گفتی که ایشان را بیاوریم اینجا و گردنشان را بزنیم، پس چه شد؟ متوکل گفت: وقتی ایشان را آوردید هیبت ایشان مرا گرفت من فکر کردم صدتا شمشیر زن همراه ایشان وارد شدند و من اگر دست درازی کنم این صد تا مرا تکه تکه می کنند، این بود که ایشان رابرگرداندم.
به متوکل گفتند چرا ایشان را اینقدر تحویل می گیری اجازه بدید که خود امام هادی علیه السلام پرده را کنار بزنند. به محض ورود امام هادی علیه السلام بادی وزید و پرده ها را کنار زد تا ایشان وارد شدند و حتی برای خروج هم گفتند پرده را کنار نمی زنیم و دیدند که این بار باد از جهت مخالف وزید و پرده ها را کنار زد تا ایشان رد شوند.
یک شب متوکل به شخصی به نام حاجب دستور می دهد که به منزل امام هادی علیه السلام بروند و از احوالات ایشان به صورت مخفی خبر دار شوند. راوی توضیح می دهد که وقتی من بروی دیوار منزل ایشان بودم به داخل حیاط منزل خود آمدند و به من گفتند مراقب باش که زمین نخوری اجازه بده تا من بروم و وسیله ای بیاورم تا راحت تر به پایین بیایی. راوی می گوید به قدری من خجالت زده شدم از این رفتار خودم که در برابر آقا تواضع می کردم.
امام هادی علیه السلام می فرمایند: یاد بیاورید آن مکانی را جلو عزیزانتان بیافتید و نه پزشک می تواند کاری از پیش ببرد و نه کسانی که دوستتان دارند.
در ادامۀ این مراسم حجت الاسلام علی غروی به سخنرانی پرداختند.
در ادامه متن سخنان حجت الاسلام غروی را می خوانید:

روایتی از پیامبر اکرم صلوات الله علیه است که بدترین افراد امت را معرفی کردند. می خواهید بدترین افراد امت را به شما معرفی کنم؟ بله یا رسول الله، کسانی هستند که همسر و فرزندانشان بخاطر رفتارهای غلط اینها به دیگران پناه ببرند.
فرزندان خود را با آرامش صدا بزنید و آنان را مورد عتاب قرار ندهید. به آنها ارزش بدهیم تحقیر نکردن آنان و اعتماد به نفس را درونشان زیاد کنید. به قولی می گفتند فرزندانتان را در اقیانوس رها کنید تا شنا کنند اما از دور مراقب آنان باشید.
پیامبر صلوات الله علیه فرمودند: مردها جهاد کنند و جهاد زن خوب شوهر داری کردن است که بالاترین اجر را به آنان می دهند.
پیامبر اکرم صلوات الله علیه می فرماید: بهترین شما کسی است که با همسر و فرزندانش خوب رفتار کند و من بهترین بین شما هستم.
پیامبر اکرم صلوات الله علیه در حدیثی فرمودند: اگر کسی در منزل برود و با همسر و فرزندان خود سخن بگوید و بنشیند با آنها ثوابش از اعتکاف در مسجد من بیشتر است.
روایت داریم از پیامبر صلوات الله علیه که می فرمایند: یکی از چیزهایی که باعث طولانی شدن عمر می شود حرف زدن با همسر و فرزند و طول دادن نشستن کنار سفره است.