شب هفدهم ماه مبارک رمضان در مسجد ارک برگزار شد+گزارش تصویری و صوتی
مراسم مناجات شب هفدهم ماه مبارک رمضان با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین غلامرضا قاسمیان و مناجات حاج منصور ارضی با حضور پرشور مردم مومن و شب زنده دار در مسجد ارک تهران برگزار گردید.
وارث: این مراسم با قرائت قرآن و سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین غلامرضا قاسمیان آغاز گردید و پس از ذکر چهارده صلوات، حاج منصور ارضی به بیان سخنانی در شرح خطبه 183 نهج البلاغه پرداخت و در ادامه به مناجات با خدا و قرائت دعای افتتاح و شعرخوانی پرداختند و در آخر نیز این مجلس با مدیحه سرایی توسط حاج حسین سازور به پایان رسید.
اجمالی از سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین غلامرضا قاسمیان در شب هفدهم ماه مبارک رمضان 1394 مسجد ارک
حجت الاسلام قاسمیان در شب 17 ماه رمضان سخنرانی خود را با سلام صلوات بر شهدا و امام شهدا و همچنین اساتید و پیرغلامان هیئات شروع کردند و برای یاد آوری بحث آیات 133 تا 136 سوره آل عمران را قرائت نمودند تابه بحث جلسه قبل اشاره ای شده باشد.
جلسه حول دو مطلب اصلی حرکت میکرد، اول بحث انفاق و تبین آیات فوق از سوره آل عمران و دوم بحث مسئولیت اجتماعی در تبین سوره انفال آیه 58 و بعد از آن
بحث اول:
- "وَسَارِعُواْ إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّکُمْ" این آیه خطاب به متقین برای پیشی گرفتن در مغفرت خداوند و ورود به بهشت میباشد.
- البته با وجود شفاعت و دستگیری از مومنین خیلیها به بهشت وارد میشوند ولی سطح فهم معنای بهشت متفاوت است و خود بهشت نیز دارای درجات مختلفی میباشد.
- توجه داشته باشیم جهنم نرفتن خودش یک لطف بزرگی است و در واقع عاقبت امور در جهنم و یا بهشت است حال ما چرا باید سطوح پایین بهشت را انتخاب کنیم؟ خیلی از مومنین هرروز برای انجام فریضه واجب نماز صبح برمی خیزند ولی چند نفر برای نماز شب از خواب برمی خیزند؟ این شوق مغفرت است که باعث تقرب الی الله میشود.
- سازماندهی نظام خلقت براساس نیازمند و ثروتمند، خداوند برای استحکام ارتباط بین انسانها رزق عده ای را در اختیار عده ای دیگر قرار میدهند. مثال: شیر نوزاد را در سینه مادر قرار میدهد، شیر به واسطه وجود نوزاد در سینه مادر تولید میشود ولی برای مادر نیست! "فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُم بَعْضًا سُخْرِیًّا" در این زندگی دنیا میانشان تقسیم میکنیم و بعضی را به مرتبت، بالاتراز بعضی دیگر قرار داده ایم تا بعضی دیگر را به خدمت گیرند(سوره زخرف آیه 32) .
- شاهد دیگر آیه 71 سوره نحل: "وَاللّهُ فَضَّلَ بَعْضَکُمْ عَلَى بَعْضٍ فِی الْرِّزْقِ فَمَا الَّذِینَ فُضِّلُواْ بِرَآدِّی رِزْقِهِمْ عَلَى مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَهُمْ فِیهِ سَوَاء" و خدا بعضى از شما را در روزى بربعضى دیگر برترى داده است. ولى] کسانى که فزونى یافته اند، روزىِ خود را به بندگان خود نمى دهند تا در آن با هم مساوى باشند. خداوند میفرماید من برای امتحان و اثبات حکمت خود این گونه مقرر داشتم شما بندگان چرا نعمات را به تساوی بین خود تقسیم نمیکنید؟
- شبهه ای که قرآن در آیه 47 سوره یس مطرح میکند: "أَنُطْعِمُ مَن لَّوْ یَشَاء اللَّهُ أَطْعَمَهُ" آیا کسانی را طعام دهیم که اگر خدا میخواست خود آنهارا طعام میداد؟
- انفاق به معنی ترحم بشر به هم نوع نیست، از منظر قرآن انفاق یک وظیفه و یک معامله است. "وَأَنفِقُوا مِمَّا جَعَلَکُم مُّسْتَخْلَفِینَ فِیهِ" و از آنچه شما را در[استفاده از] آن، جانشین[دیگران] کرده، انفاق کنید. (سوره حدید آیه 7) و یا "وَآتُوهُم مِّن مَّالِ اللَّهِ الَّذِی آتَاکُمْ" و از آن مال که خدا به شما ارزانی داشته است به آنان بدهید(سوره نور آیه 33) خدا در هنگام نتیجه نمیفرمایند از اموال خود انفاق پرداخت کنید، میفرماید از اموال خدا انفاق کن و یا از آنچه از غیر به تو میرسد انفاق کن.
- امیرالمومنین در حکمت 320 میفرمایند "فَرَضَ فِى أَمْوَالِ الْأَغْنِیَاءِ أَقْوَاتَ الْفُقَرَاءِ فَمَا جَاعَ فَقِیرٌ إِلَّا بِمَا مُتِّعَ بِهِ غَنِیٌّ" خداوند سبحان در دارائیهاى توانگران روزیهاى بى چیزان را واجب گردانیده پس بى چیز گرسنه نماند مگر بسبب آنچه توانگرى باو نداده است.
- از طرفی فقیر با فقر و غنیّ با غنای خود امتحان میشوند و از سوی دیگر با جریان گرفتن سنت الهی به شکل دیگر امتحان میشوند و به کمال آفرینش دست پیدا میکنند!
- امیرالمومنین در حکمت 406 نیز میفرمایند "مَا أَحْسَنَ تَوَاضُعَ اَلْأَغْنِیَاءِ لِلْفُقَرَاءِ طَلَباً لِمَا عِنْدَ اَللَّهِ وَ أَحْسَنُ مِنْهُ تِیهُ اَلْفُقَرَاءِ عَلَى اَلْأَغْنِیَاءِ اِتِّکَالاً" چه نیک است فروتنی کردن توانگران برای فقراء و بیچارگان به جهت آن ثوابی که در مقابل آن تواضع است نزد خداوند منان و بهتر از این فقیران است بر توانگران به جهت اعتماد کردن بر خداوند رحمن( بحارالانوار، جلد 78، صفحه 13) .
- ما در برآورد فقر و غنی باید تجدید نظر داشته باشیم. از محبین و شیعیان امام صادق علیه السلام خدمت ایشان میرسد و ادعای فقر میکند امام صادق علیه السلام فقر او را نفی میکند ولی شخص اصرار میکند و امام به او میفرماید آیا حاضری محبت ما را با ذخایر زمین و آسمان عوض کنی؟ شخص میگوید نه؟! پس حضرت میفرمایند تو چیزی داری که به همه دنیا میارزد و خود را فقیر نپندار!
- "الْغِنَی وَ الْفَقْرُ بَعْدَ الْعَرْضِ عَلَی اللَّهِ" غنی و فقیر بعد از عرضه به خداوند معلوم میشود(نهج البلاغه، حکمت 452) .
- "کاگنتیو تراپی convulsive therapy" : معرفت درمانی یا درمان شناختی رفتاری، یعنی نگاه و نگرش به دنیا را عوض کنیم برای مثال شما به شخصی چندین بار سلام کنید ولی مخاطب نسبت به شما عکس العملی نشان ندهد نسبت به او چه احساسی پیدا میکنید؟ ولی وقتی بفهمید آن شخص ناشنوا است چه احساسی نسبت به او پیدا میکنید قطعاً رفتار شما به واسطه شناخت جدیدتان تغییر میکند.
بحث دوم:
انقلاب اسلامی با معارف و معرفت اسلامی به وقوع پیوست و با همین معارف به دفاع و استقامت پرداخت و حالا هم این وظیفه همه ما ایرانیان است تا با نشر این معارف به تثبیت دستاوردهای انقلاب بپردازیم پس کسی نمیتواند بگوید این بحثها را نکنیم البته مخاطب این موضوع فقط دست اندرکاران و مسئولین نیستند! "وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِن قَوْمٍ خِیَانَةً فَانبِذْ إِلَیْهِمْ عَلَى سَوَاء إِنَّ اللّهَ لاَ یُحِبُّ الخَائِنِینَ" و اگر از گروهى بیمِ خیانت دارى[پیمانشان را] به سویشان بینداز[تا طرفین] به طور یکسان[بدانند که پیمان گسسته است]، زیرا خدا خائنان را دوست نمى دارد(سوره انفال آیه 58) .
- "فَانبِذْ إِلَیْهِمْ" وقتی دشمنان قابل اطمینان نیستند و خائن هستند، قرآن نمیگوید پیمان را امضا نکن میفرماید "فَانبِذْ إِلَیْهِمْ" پیمان را در صورتش پرت کن! تا مثل او عمل کرد تا بفهمد امیدی به پیمان نداریم، توجه داشته باشیم میز مذاکره میز مبارزه است نه میز گردن کج کردن.
- "إِن یَسْأَلْکُمُوهَا فَیُحْفِکُمْ تَبْخَلُوا وَیُخْرِجْ أَضْغَانَکُمْ" اگر[اموال] شما را بخواهد و به اصرار از شما طلب کند بخل مى ورزید، و کینه هاى شما را برملا مى کند(سوره محمد آیه 37) .
- مردمی که میخواهند به هرقیمتی باقی بمانند حتی با ذلت امام خود را مجبور به مذاکره و صلح با کفر میکنند و البته نسبت به آیندگان خود مسئولند.
بیانات حاج منصور ارضی در شب هفدهم ماه مبارک رمضان مسجد ارک تهران
اَعُوذُ بِاللّهِ منَ الشّیطانِ الرَّجیم بِسْمِ ٱللّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِیمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ بِجَمیعِ مَحامِدِهِ کُلِّهَا عَلی جَمیعِ نِعَمِهِ کُلِّها
توجه به لیله القدر از شب هفدهم است.
امشب، شب پیروزی لشگر اسلام بر کفار در جنگ بدر است، بعد از آن که پیروز شدند، پیغمبر اکرم صلوات الله علیه میفرمایند کسی هست که برای این لشگر آب بیاورد؟ کسی جرات نکرد، تا اینکه امیرالمومنین علی علیه السلام قبول میکند و مشکها را میبرد و چون دلوی نداشته با زحمت فراوان وارد چاه میشود و آب میآورد. چند موضوع اینجا مطرح میشود، یک این که توجه به لیله القدر از شب هفدهم است. باید در باب معرفت، علم و حلم تشنگی داشته باشیم، وقتی اینها در وجودمان نیست یعنی تشنه ایم. گاهی بیماری ما را به گونه ای در برگرفته که نمیفهمیم که به این موضوعات احتیاج داریم، تااینکه کسی که در معنویت دکتر است بعد از آزمایشات میفهمد ما چه مرضی داریم، یک وقتی هم خود انسان میفهمد حلم ندارد، علم و معرفت ندارد، اصلا لذت بندگی را نچشیده است، البته امیرالمومنین علیه السلام میتوانند قلب ما را احیاء کند.
حرف براین است که اگر ما از روضه لذت نبریم باید مشکل را درون خودمان جستجو کنیم.
بعضی در مسیر اباعبدالله علیه السلام روضه زده شده اند، این یکی از بیماری هاست، بعضی که وارد بازیهای دیگر میشوند، مثل زمان قدیم که جمعیت را حساب میکردند، تعدا پرچمها را حساب میکردند، تعداد چراغها را حساب میکردند، بزرگی علامتشان و موارد دیگر را، کمتر کسی دنبال معرفت بود، الان به برکت خون شهدا ما به اینجا رسیدیم، چه گرفتاری هایی داشتیم ولی متوجه نبودیم، منتها الان هم یک سری از دوستان گرفتار این بازیها شده اند، دنبال این هستند که مثلا یک روضه جدیدی بشنوند. مرحوم شوشتری میفرمایند روضه مثل قرآن میماند، اگر عمیق و با عشق و علاقه و حب خواندی و قرآن را برای تذکر خواندی فیض به تو میرسد، اما اگر با نیت دیگری خواندی، هم جنس همان نیتت را به تو میدهند و عملا انگار یک کار روزمره انجام دادی. حرف براین است که اگر ما از روضه لذت نبریم باید مشکل را درون خودمان جستجو کنیم، آرام آرام میافتیم در این وادی که واقعا امام حسین علیه السلام این طوری به شهادت رسیده؟ این روضه درست است؟ سندش کجاست؟
اکثر علمای بزرگ ما با روضه درسشان را شروع میکردند و با روضه تمام میکردند.
وجود امیرالمومنین علیه السلام و پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و آله در میان مردم آن دوره نور بوده، ولی مردم توجهی به این دو وجود نازنین نداشتن ، ولی ما الان حسرتش را میخوریم، در این صلوات صبح و شب "اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ فِى الاَوَّلینَ وَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ فِى الاْخِرینَ" میگویی "ولم أرهُ" من اصلا پیغمبر عزیزم را ندیده ام، "یَوْمَ الْقِیمَةِ رُؤْیَتَهُ وَارْزُقْنى صُحْبَتَهُ" آرزو دارم حداقل در آن دنیا ببینمشان. خواهشم براین است که توجه داشته باشید، شاید بعضی حالات در وجود ما بیماری باشد و لازم باشد پیش طبیب برویم. مسیر صحیح زندگی و بندگی و تغذیهی سالم روح یقین بدانید با روضه است، اکثر علمای بزرگ ما با روضه درسشان را شروع میکردند و با روضه درسشان را تمام میکردند، حالات بزرگان دین ما که اثرهایشان ماندگار شده را ببینید، همه در همین وادی روضه بودند. هر روزی که صدای روضه شنیدی و نتوانستی گریه کنی حتما یک چیزی گفت ، یک کاری کردی، یک چیزی خوردی، یک نگاهی کردی یا یک چیزی گوش کردی، یقین بدانید، تجربهی چندین سالهی بنده است. اصلا دو دعا داریم که روضه است، یکی "جامعه ائمة المومنین" است و یکی هم ندبه که از اسمش هم معلوم است. حالا اگر میبینی همه با هم میخوانند و هیچ کسی در آن حال و هوا نیست مشکل از ماست، ولی ندبه برای اهل ایمان و اهل حقیقت بوده است، چون غصههای اهل بیت علیهم السلام را میگویی و همه را به حضرت حجت منتقل میکنی.
اگر عالمی به در خانه امیرالمومنین علیه السلام بیایند سیراب میشوند، اما نیامدند، تنهایش گذاشتند، واقعا پناه عالمیان است.
امشب امیرالمومنین علیه السلام میخواهد بگوید اگر همهی عالم بیایند در لشگر و زیر سایهی من، من همه را سیراب میکنم، با همهی ابهتشان. جبرئیل با هزار ملک، میکائیل با هزار ملک، اسرافیل با هزار ملک، بر او سلام میکنند، و از شدت بال زدن آنها طوفان ایجاد میشود، حضرت میداند چه خبر شده و اینها کی هستند، اما باید پیغمبر صلوات الله علیه بگوید، این ادب امیرالمومنین علیه السلام در مقابل پیغمبر اکرم صلوات الله علیه است، تا رسول الله صلوات الله علیه و آله هستند امیرالمومنین علیه السلام بیانی ندارند، لذا میآید میگوید شما بگو آقا جان اینها کی بودند چی بودند، پیغمبر اکرم صلوات الله علیه میفرمایند این سه ملک با سه هزار یارشان بر تو سلام کردند. هنگام سحر سعی کنید یک امین الله بخوانی، به امیرالمومنین علیه السلام یک سلام بدهید، ما هم میتوانیم امشب قطرهی آبی از دست امیرالمومنین علیه السلام بنوشیم، منتها این سماجت در گدایی میخواهد. یک وقتی همین طوری خدا روزی میرساند، یک وقتی نه میگویی "اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی" برای من قرار بده، قرار که میدهد مکتوب میکند مهر میزند که امشب تو را با قطرهی آبی از دست امیرالمومنین علیه السلام سیراب کند. اگر عالمی به در خانه اش بیایند سیراب میشوند، اما نیامدند، تنهایش گذاشتند، واقعا پناه عالمیان است، وقتی در مسجد در هنگام نماز خواندن ضربت خورد و بعد به شهادت رسید، اهالی شهرهای اطراف تعجب کردند که مگر علی نماز میخواند. در این حد سم پاشی کرده بودند، امشب شب زیبایی امیرالمومنین علیه السلام است، ان شاءالله که از وجود نازنین امیرالمومنین علیه السلام بهره ببریم.
اشعار خوانده شده توسط حاج منصور ارضی در شب هفدهم ماه مبارک رمضان
اشعار مناجاتی حاج منصور ارضی در ابتدای جلسه
درد من را احدی غیر خودت درک نکرد
مونسم باش که بیمار تو باشم حتما
گره کور مرا باز نکن از سر خود
نذر دارم که گرفتار تو باشم حتما
روز محشر نشوم معطل احسان کسی
فاطمه گفته خریدار تو باشم حتما
ساکن شهر حسینت شده ام تا بپذیری
زینت کوچه و بازار تو باشم حتما
به دو تا مشک ابالفضل قسم من باید
روضه خوان دم افطار تو باشم حتما
آرزو داشتم عمری خود زائر آن
مادر دست به دیوار تو باشم حتما
.......................................................................................
اشعار خوانده شده توسط حاج منصور ارضی در میان جلسه
ذکر یاحیدر به جانم نور ایمان ریخته
یاعلی گفتم که دیدم قلب قرآن ریخته
می برد از ناودان کعبه ام دل بیشتر
آب باران نجف که زیر ایوان ریخته
مانده ام با لافتی الا علی جبریل را
از دهان منکرانت چند دندان ریخته
تو تعارف کرده ای از خرمای نخلستان خود
بعد دیدم فاطمه در سفره ام نان ریخته
مزهی چای نجف بی خود نمیچسبد به دل
فاطمه با دست خود باده به این جان ریخته
در قیام و در قنوت و در سلام هر شبش
از لب زهرا فقط ذکر علی جان ریخته
نخلها و چاهها ارزانی اهل عراق
اشک هایش را خدا در آب ایران ریخته
از نجف تا کربلا از کربلا تا کاظمن
نقشهی راه مرا شاه خراسان ریخته
.......................................................................................
گذر از دشت درد سر دارد
از شریعه نرو خطر دارد
تو نباشی سپاه را چه کنم
سوی زینب نگاه را چه کنم
دستهای تو در وضو رفته
تیر در چشم تو فرو رفته
حسرت آب از گلو رفته
به که گویم دگر عمو رفته