در روز هفدهم ماه رمضان با سخنرانی اساتید شیخ حسین انصاریان و علوی تهرانی+ گزارش تصویری
وارث: مراسم روز هفدهم ماه مبارک رمضان با سخنرانی اساتید شیخ حسین انصاریان و علوی تهرانی در مسجد حضرت امیر علیه السلام برگزار شد.
در ادامه متن سخنان استاد علوی تهرانی را می خوانید:
در بیان اقسام دنیای ممدوح بودیم. با همه بدیهایی که دنیا دارد و ما قبول نداریم، از دنیای مذموم و ناپسند می فرمایند سه شقّ از دنیا هست که خوب است. اول، دنیایی که اهل الله اتخاذ می کنند. گفتیم که رویه اینها ایثار در زندگی است. اهل الله شخصیت هایی هستند که سیزده خصوصیت دارند که قبلا یکی از آنها را بیان کردیم.
دوم، دنیایی که اهل الاخرة اتخاذ می کنند. به حسب روایات سی و چهار خصوصیت دارند. که یکی از آنها بیان شد. دنیایی که اینها نیز انتخاب می کنند، دنیای ممدوح است و مذموم نیست. اگر دنیا را به این اشخاص بدهی، آنها دنیا را برای آخرت استفاده می کنند. در لسان روایات و ادعیه نیزر داریم که خدایا ما را از دنیایی که معادمان را خراب می کند، نجات بده.
امام صادق علیه السلام، در پایان هر نمازی دعایشان این بود که می فرمودند: " خدایا پناه می برم به تو از دنیایی که مرا از آخرت خوب باز می دارد و از دنیایی _که مقطع کنونی است_ که باعث می شود از مقطع آینده که آخرت است، غافل شوم. دنیایی که مرگ مرا به هم بریزد و آرزوهایی که موجب می شود من نتوانم اعمال نیکو انجام دهم." در واقع مضمون دعای حضرت این است که دنیایی که آخرت را خراب می کند، از این دنیا به تو پناه می برم. این موضوع در سفارش حضرت لقمان به فرزندش هم آمده است. بنابراین دنیای که آخرت ساسز است خوب است و باید از شرّ دنیایی که مانع آخرت می شود، به خدا پناه برد.
سومین دنیای ممدوح اینکه از وجود نازنین حضرت صادق علیه السلام روایت است که می فرمایند: " اگر می توانی از دنیا چیزی را بدست نیاوری که فردای قیامت از تو سوال نکنند، همانگونه زندگی کن." یعنی اینکه در دنیا به اندازه کفایتت زندگی کن. به عبارتی گذران ضروریات زندگی! اگر ما به حد رفع احتیاج ضرور زندگی کنیم، خداوند کریمتر از آن است که ما را مجازات کند. خداوند نسبت به مازاد سوال می کنند، به اندازه ضرور هرگز از کسی سوال نمی کند.
دنیای ممدوح، دنیای حد کفاف است. حد کفاف دو ویژگی دارد. اول اینکه مایحتاج من را در شئون زندگی اداره کند. دوم اینکه من را وابسته به غیر قرار ندهد.
امام علی علیه السلام می فرمایند: "کم دنیا کفایتت می کند و زیادی آن تو را نابود می کند"حضرت در حدیثی دیگر می فرمایند: " کم دنیا بهتر از زیاد آن است و حد کفاف دنیا و بسنده کردن بهتر از آن میزانی است که تو را به نابودی بکشد." در این رابطه از حضرت رسول صلی الله علیه واله وسلم نیز احادیثی موجود است. حضرت می فرمایند:" هیچ انسان ثروتمند و هیچ انسان فقیری نیست که در قیامت آرزو نداشته باشد که ای کاش در نیا به اندازه کفاف به او داده بودند!
در نتیجه دنیای ممدوح حد کفاف، اهل الله و اهل الآخرة است. غیر از اینها دنیای مذموم است. از طرفی احادیثی موجود است که دنیا را مزرعه آخرت می داند، دنیا را تجارتگاه اولیای الهی میداند! دنیا تجارتگاه ولی خدا است، یعنی تجارتگاه اهل الاخره است.
**************
در ادامه متن سخنان حجت الاسلام انصاریان را می خوانید:
قرآن مجید تمام آنچه را که انسان در طول عمرش با آن سرو کار دارد به دو بخش تقسیم کرده است:
1.از دست رفتنی ها و تمام شدنی ها
2.ماندگار ها، همیشگی ها، دائمی ها
از دست رفتنی ها
آیاتی در مورد آنچه از بین رفتنی است می خوانم، که اولیاء خدا گرچه این ها در اختیارشان است ولی اسیر آن نیستند.
"اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَتَكَاثُرٌ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطَامًا وَفِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ"(20 حدید)
بدانيد كه زندگى دنيا در حقيقت بازى و سرگرمى و آرايش و فخرفروشى شما به يكديگر و فزونجويى در اموال و فرزندان است [مثل آنها] چون مثل بارانى است كه كشاورزان را رستنى آن [باران] به شگفتى اندازد سپس [آن كشت] خشك شود و آن را زرد بينى آنگاه خاشاك شود و در آخرت [دنيا پرستان را] عذابى سخت است و [مؤمنان را] از جانب خدا آمرزش و خشنودى است و زندگانى دنيا جز كالاى فريبنده نيست.
زرد شدن در این آیه یعنی از بین رفتن. انسان عاقل به نماندنی ها دل نمی بندد. اسیر و گرفتار آنها نمی شود. اگر به این نماندنی ها معمولی نگاه کنیم آیا به گناه می افتیم؟ امیر المومنین علیهالسلام می فرماید:" ما اصف لكم من دار اولها عنا و آخرها فناء فى حلالها حساب و فى حرامها عقاب"این زندگی را چگونه برای شما توصیف کنم که آخرش فانی است و در حلالش حساب و در حرامش عقاب. اگر به کم قانع باشیم به حرام نمی افتیم. از امروز دیدمان را عوض کنیم و بدانیم آنچه نزد ما است ماندنی نیست. اضطرابمان، ترسمان و غصه هایمان کم می شود. این آرامش از جانب خدا بر قلب ما نازل می شود."هُوَ الّذِی أَنزَلَ السَّکینةَ عَلی رَسولِه و عَلیالمُؤمِنینَ"حال اگر مالی از دستم رفت، آرامش دارم چون می دانم رفتنی بود. ذات آنها فنا بود و بقا نبود. اینجا قرآن می فرماید:"لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ "برای آنچه از بین می رود ناراحت نشوید و برای امور غیر ماندگاری که داده ام خوشحال نشوید. یک نسخه برای آرامش روان و فکر است. قرآن شفا است.
ماندگار ها
آیه کوتاهی است اما معنایی عمیق دارد :"مَا عِندَكُمْ يَنفَدُ وَمَا عِندَ اللّهِ بَاقٍ"آنچه نزد شما است فانی است و آنچه نزد خداوند است باقی است.
" وَمَا تُقَدِّمُواْ لأَنفُسِكُم مِّنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللّهِ إِنَّ اللّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ وَأَعْظَمَ أَجْرًا"آنچه برای خود فرستاده اید از خیر نزد خدا آن را می یابید و فردای قیامت آن را می بینید و اجرش هم عظیم تر است.
یکی از این خیر های ماندگار بنا بر آیات و روایات شیعه و اهل سنت ولایت امیرالمومنین علیهالسلام است. در اصول کافی جلد 2 آمده است امام باقر(ع) فرمود:"بنی الاسلام علی خمس: علی الصلاه والزکاه والصوم والحج والولایه و لم یناد بشی ء کما نودی بالولایه"اسلام بر پنج پایه بنا شده است، برنماز، زکات، روزه، حج و ولایت (حکومت و رهبری) و در اسلام هیچ چیزی مانند ولایت مورد توجه قرار نگرفته است.
عمل بدون ولایت علی علیهالسلام درقیامت قبول نخواهد شد.
ولایت
یعنی عشق ورزی به امیرالمومنین علیهالسلام ومتابعت از امیرالمومنین علیهالسلام ، هم دین بود با علی علیهالسلام و تاسی کردن از اخلاق و اعمال امیرالمومنین علیهالسلام. این برای ما ماندگار است تا ابد و بهترین خیر ماندگار است.
از بزرگان اهل سنت نقل می کنند، امام صادق علیهالسلام می فرماید:" وِلايَتي لِعَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ عليه السلام أحَبُ إلَيَ مِنوِلادَتي مِنهُ؛ لِأَنَّ وِلايَتي لَهُ فَرضٌ، ووِلادَتي مِنهُ فَضلٌ."
نسبت ولايتى خود با على بن ابى طالب عليه السلام را از نسبت ولادتى خود با او، بيشتر دوست دارم ؛ چون ولايت او بر من فريضت است و ولادتم از او فَضيلت!
گذرنامه عبور از صراط ولایت علی علیهالسلام است. از مهمترین کتبی که این روایت را نقل کرده اند : "غایت المرام" ابونعیم اصفهانی صفحه 333. "شواهد التنزیل" جلد 1 صفحه 376 حدیث 520."ینابیع المودة" جلد 1 صفحه 329.
خطاب به امیرالمومنین علیهالسلام است از جانب رسول خدا صلیالله علیهوآله :" قسم به خدایی که محمد صلیالله علیهوآله را به نبوت مبعوث کرد هر کس تو را منکر باشد به من ایمان نیاورده است. کسی که منکر تو باشد اقرار به نبوت من نکرده است. ایمان به خدا ندارد هرکس به تو کافر است. برتری تو ریشه در برتری من دارد. این برتری ای که برای تو است برای احسان خدا است. این قول پروردگارم است که در قرآن می فرماید: "قُلْ بِفَضْلِ اللّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِكَ فَلْيَفْرَحُواْ هُوَ خَيْرٌ مِّمَّا يَجْمَعُونَ " (یونس 58)بگو به فضل و رحمت خداست كه [مؤمنان] بايد شاد شوند و اين از هر چه گرد مىآورند بهتر است. فضل خدا پیامبری من است و رحمت او ولایت علی بن ابی طالب علیهالسلام ."با ولایت علی علیهالسلام بهشت برای این که وارد آن شوید افتخار می کند. ملائکه از شما خوشنودند."یاعلی به ولله که خدا تو را نیافریده است مگر این که مردم با دیدن تو بنده او شوند. تو میزان بندگی هستی. علی جان خدا تو را آفرید تابعد از من مردم در مسائل دینی سردرگم نشوند. خدا اگر صراط مستقیم بخواهد کهنه شود با تو نگاهش می دارد. گمراه شد هر که تو را گم کرد. به خدا نخواهد رسید کسی که با ولایت تو و تو نرسد. با بودن تو به خدا می توان رسید و هدایت شد. علی جان این گفتار پروردگارم است: "وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى" (طه82)و به يقين من آمرزنده كسى هستم كه توبه كند و ايمان بياورد و كار شايسته نمايد و به راه راست راهسپر شود. علی جان اهتدی در این آیه یعنی "اهتدی الی ولایتک". خدا بر من واجب کرده آنچه را خدا از حق من بر مردم واجب کرده ایت، از حق تو بر مردم واجب گردانم. ولایتت، امامتت، الگو بودنت. واجب شده است بر هر کسی که به من ایمان بیاورد. "
در تشهد اقرار به توحید و نبوت می کنیم اما کفایت نمی کند واجب است صلوات بر آل پیامبر صلیالله علیهوآله و در راس آل محمد صلیالله علیهوآله علی علیهالسلام اسلت. توحید و نبوت بدون امامت قدرت نجات ما را ندارد.