استاد رائفی پور: منظور از نور در قرآن چیست؟

کد خبر: 36591
مراسم روز بیست و یکم ماه رمضان با سخنرانی استاد رائفی پورو مداحی مداحان اهل بیت علیهم السلام کربلایی حسین طاهری، کربلایی امیر طلا جوران و کربلایی علی قلیچ در هیئت فدائیان حضرت زهرا سلام الله علیها برگزار شد.

وارث: مراسم روز بیست و یکم ماه رمضان با سخنرانی استاد رائفی پورو مداحی مداحان اهل بیت علیهم السلام کربلایی حسین طاهری، کربلایی امیر طلا جوران و کربلایی علی قلیچ در هیئت فدائیان حضرت زهرا سلام الله علیها برگزار شد.

در ادامۀ خبر متن سخنان استاد رائفی پور را می خوانبد:

استاد رائفی پور: منظور از نور در قرآن چیست؟

بحث نور در قرآن پیچیدگی فراوان دارد اما در آیه 35 سوره نور جلوه بیشتری دارد؛ که خداوند می فرماید: " اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَكَةٍ زَيْتُونِةٍ لَّا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَن يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ"خداوند در سوره نور ظلمت و نور را به خوبی شرح می دهد. می رسیم به آیه " أَوْ كَظُلُمَاتٍ فِي بَحْرٍ لُّجِّيٍّ يَغْشَاهُ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ سَحَابٌ ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَرَاهَا وَمَن لَّمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِن نُّورٍ  " « يا همچون ظلماتي است در يك درياي پهناور، كه موج آن را پوشانيده و بر فراز آن موج ديگري است و بر فراز آن ابري تاريك، ظلمتهایی است يكي بر فراز ديگر آن چنان كه هر گاه دست خود را خارج كند ممكن نيست آن را ببيند و كسي كه خدا نوري براي او قرار نداده است، نوري براي او نيست! »

در تفاسیر داریم که اولین موج تاریکی، دومین موج تاریکی و سومین هم تاریکی اش ریشه دار است و دست هم امیرالمومنین علیه‌السلام است و سحاب بنی امیه لعنة الله علیه است. از نظر آنها علی علیه‌السلام از سر اتفاق به حکومت می رسد چون با دید امام سراغ علی علیه‌السلام نرفتند.

 آخر آیه می فرماید: هرچه خدا نور را برایش نخواهد، نور ندارد. در اینجا نور مبنای شناخت است. نور به ما اشراف می دهد و برایمان ارزشمند است. اگر نباشد حقایق اشیاء شناخته می شود. مفهوم نور مهم است. مثال و شکل زمینی نور مهم است. این که اهل بیت علیهم السلام به نور تمثیل می شوند به علت تضاد فطری ما با ظلمت است. نور را دوست داریم و خدا از آن استفاده می کند. نور به ما اشراف می دهد، اطلاع صحیح می دهد و تحلیل درست می دهد.

 تکفیری ها قرآن را می خوانند و حقیقت آن را نمی فهمند چون نوری ندارد. بدون نور، قرآن وسیله گمراهی است. قرآن می فرماید: " وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ ۙ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا " جز خسران ظالمین نیست. " يُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النّورِ " "وَالَّذِينَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ " دعوای قرآن بر سر نور و ظلمت است. ما درک صحیح از قرآن نداریم. کسی که خدا به او نور نداده است از کجا می خواهد نور را بیاورد؟ نور راهی به سمت خدا است.

 سوره حدید این ماجرا را خوب بیان می کند و می فرماید: " يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ يَسْعَىٰ نُورُهُم بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِم بُشْرَاكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِي " « (این پاداش بزرگ) در روزى است که مردان و زنان باایمان را مى‏نگرى که نورشان پیش‏رو و در سمت راستشان بسرعت حرکت مى‏کند (و به آنها مى‏گویند بشارت باد بر شما امروز به باغهایى از بهشت که نهرها زیر (درختان) آن جارى است; جاودانه درآن خواهید ماند! و این همان رستگارى بزرگ است! »(12حدید)

بهشت خلد برین است و برگشت ندارد، فقط ورودی دارد. جایی که حضرت آدم علیه‌السلام در آن بود بهشت نبود. زیرا بهشت خروجی ندارد. شیطان که از بهشت رانده شد، چگونه وارد شد؟ "وَمَكَرُواْ وَمَكَرَ اللّهُ وَاللّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ" پس چه می شود ؟در بهشت حرف لغو نداریم در حالی که شیطان حرف لغو فراوان درآن جا گفت. در بهشت نه شمس هست و نه زمهریری در روایت است که حضرت آدم وحوا علیهم السلام طلوع و غروب خورشید را می دیدند. جنت عدنی بوده است حتی شاید روی زمین بوده باشد چرا که جریان بهشت یک طرفه است.

در آیه می فرماید این رستگاری عظیم است. چرا نور سمت راست است؟ ارتباط دارد با این که نامه عمل در دست راست است. ارتباط دارد وقتی وحی شد به موسی علیه‌السلام فرمود: از جانب راست کوه نور بیا. موسی علیه‌السلام مگر با درخت صحبت نکرد و نوری ندید ؟ خدا حرف می زند؟ صوت دارد؟ با صدای چه کسی حرف زد؟ آیا آتش بود؟ سپس سوره نور تاکید می کند:" وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَار " نور است و آتش نیست. خدا با موسی علیه‌السلام مکالمه می کرد. روایت است خدا موجودی در آخرالزمان از زمین خارج می کند که تکلم می کند. علی ابن ابی طالب علیه‌السلام  کلام الله است. قرآن ناطق علی علیه‌السلام است. خود قرآن می گوید تعبیرات من را جز راسخون در علم نمی فهمند. بروید ببینید راسخون در علم چه کسانی هستند؟ شیعه و سنی نقل کرده اند منظور این آیه علی ابن ابی طالب علیه‌السلام است . قرآن بدون علی علیه‌السلام نه تنها هدایت نمی کند که گمراه تر هم می کند. زیرا بدون علی علیه‌السلام  نور نیست و تاریکی است. خداوند می فرماید:" پیامبر را فرستادیم در حالی که "نور معه" نوری همراهش بود." کسی دقت نمی کند.

" وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا " سوگند یه خورشید تابنده. " وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا " یعنی امیرالمومنین علیه‌السلام که نور خورشید (پیامبر صلی ‌الله‌ علیه‌ و ‌آله ) را در هنگام شب(بعد از پیامبر صلی ‌الله‌ علیه‌ و ‌آله )بازتاب می دهد. جایی دیگر دارد "والقمر نورا" و قمر نور است.

حال رسیدیم به 12 و 13 سوره حدید: " يَوْمَ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِن نُّورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَرَاءكُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا فَضُرِبَ بَيْنَهُم بِسُورٍ لَّهُ بَابٌ بَاطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَظَاهِرُهُ مِن قِبَلِهِ الْعَذَابُ " « آن روز مردان و زنان منافق به كسانى كه ايمان آورده‏اند مى‏ گويند: ما را مهلت دهيد تا از نورتان [اندكى] برگيريم. گفته مى‏ شود بازپس برگرديد و نورى درخواست كنيد آنگاه ميان آنها ديوارى زده مى‏ شود كه آن را دروازه‏اى است باطنش رحمت است و ظاهرش روى به عذاب دارد. »

نوری که در صراط نیاز داریم باید از دنیا ببریم. وقتی می گوید: در دارد یعنی تنها را رفتنبه داخل "درِ" آن است. در روایات متعدد داریم که این ها "در" را نگرفتند. برای ورود به هر چیز باید از "در" آن عبور کرد. پیامبر صلی ‌الله‌ علیه‌ و ‌آله  فرمودند: "انا مدینة العلم و علی بابها" برای رسیدن به پیامبر صلی ‌الله‌ علیه‌ و ‌آله و حقیقت ایمان باید از در عبور کرد. معیار بهشت و جهنم در است. حائل ولایت خدا است که درونش رحمت و بهشت و بیرونش عذاب است.

" يُنَادُونَهُمْ أَلَمْ نَكُن مَّعَكُمْ قَالُوا بَلَى وَلَكِنَّكُمْ فَتَنتُمْ أَنفُسَكُمْ وَتَرَبَّصْتُمْ وَارْتَبْتُمْ وَغَرَّتْكُمُ الْأَمَانِيُّ حَتَّى جَاء أَمْرُ اللَّهِ وَغَرَّكُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ " « [دو رويان] آنان را ندا درمى‏دهند آيا ما با شما نبوديم؟مى‏گويند: چرا. ولى شما خودتان را در بلا افكنديد و امروز و فردا كرديد و ترديد آورديد و آرزوها شما را غره كرد تا فرمان خدا آمد و [شيطان] مغروركننده شما را در باره خدا بفريفت »

چرا خداوند می گوید منافقین، منافقات و کافرین نمی گوید ؟ نفاق دو رویی است. خطاب این گونه آمده است، چرا که نور را می شناختند. این مکالمه برای کسانی است که نور را می شناختند. در سوره مبارکه بقره هم می فرماید:" از نور به ظلمت می برد." یعنی نور را درک کرده اند. همه دیدند رسول الله صلی ‌الله‌ علیه‌ و ‌آله همچون خورشید درخشیدند و به عنوان وصی و جانشین چه کسی را انتخاب کردند. معیار حق و باطل علی علیه‌السلام می شود. محبت او سپر است . همه چیز نور است  و نور علی علیه‌السلام است.

  وقتی نور نباشد هر کس از قرآن برداشتی دارد و این گونه فرقه ها زیاد می شود. پیامبر صلی ‌الله‌ علیه‌ و ‌آله فرمود: بعد از من 73 فرقه ایجاد می شود که یکی از آنها حق است. اهل سنت هم این روایت را با سند صحیح نقل کردند و نامش هم  "فرقۀ ناجیه" گذاشته اند. یک فرقه نور است و ما بقی از وهمیات خود می گویند. فرقه ها بهرۀ اندکی از نور برده اند منتها در ظلمات هستند. فرقه سنگ درمانی، موسیقی درمانی. همه هم از آیات قرآن استفاده می کنند. بله ما در دین خود داریم که سنگ ها خواصی دارند اما این قسمتی از دین ما است. این ظلمت انتها ندارد.  

بدعت گذاران در مورد علی علیه‌السلام مانع نور و رسیدن آن به دیگران شدند. هم خود گمراه شدند هم دیگران را گمراه کردند. هر چه در مقابل نور بایستد سایه ای بزرگ ایجاد می کند و بعد از رسول الله صلی ‌الله‌ علیه‌ و ‌آله شب شد. ویژگی ماه هم این است که در روز و هنگام وجود خورشید نور می گیرد و هنگام شب نور می دهد. تا فجر طلوع کند و دوباره خورشید نور بدهد. این نور قمر را از دست ندهید. عده ای ذاتشان با ظلمت سازگاری دارد. هر کس در مقابل اهل بیت علیهم السلام قرار گرفت اول خودش به ظلمت رفت و بعد سایه ای بزرگ ایجاد کرد. مثل کسانی که پشت کردند به خورشید و گفتند: ما خورشید را نمی بینیم.

ظرفشان کثیف است و هرچه بریزیم در آن نجس می شود. قرآن در ظرف نجس ظلالتشان را بیشتر می کند. ماه مبارک فرصتی برای پاک کردن این ظرف وجودی است. که اگر چیزی دادند پاک باشیم. دل را از ناپاکی ها، پاک کنیم. هرچه تاریکی بیشتر شود نور بیشتر جلوه می کند. در آخرالزمان ظلمات بیشتر می شود. داعش قرآن می خواند، روی پرچمش اسم رسول الله صلی ‌الله‌ علیه‌ و ‌آله  را دارد ولی ظرفشان کثیف است و بر ظلالتشان افزوده می شود. امام حسین علیه‌السلام بیشتر شناخته می شود و درخشان تر می شود. در شب قدر نور بخواهید. ببینیم امیرالمومنین علیه‌السلام چه دوست دارد؟ همان را بخواهیم. شب قدر زمان انس است. 


استاد رائفی پور: منظور از نور در قرآن چیست؟