دکتر قنبری: چرا امام خمینی ره می گوید اسرائیل باید از صحنه روزگار محو شود؟

در ادامۀ خبر متن سخنان دکتر قنبری را می خوانید: 

ماجرای یهود یک داستان شگفت انگیز و پیچیده تاریخی است . وقتی به ساحت مقدس قرآن مراجعه می کنیم هیچ قومی ، حتی مشرکین و منافقین به اندازه جمعیت یهود مورد تهاجم و تخاصم نیست . سابقه تاریخی بشر هم نشان می دهد که هیچ قوم و ملّتی مانند قوم یهود مورد توجه و اهتمام نبوده است . اولین ویژگی این قوم در منطق قرآن ، کفر است . کفر و شرک از ناحیه این قوم بر می آید . ویژگی دوم این قوم ، پیغمبر ستیزی است . ویژگی سوم این ملت، ترویج فساد اقتصادی است .

 خیلی ها بر این باور هستند که مردم یهود امتی هستند که پیرو حضرت موسی علیه السلام هستند. این حرف درستی نیست ولو این که یک سرنوشت مشترک بین کلیمی ها و یهودی ها در نظر گرفته شده است و شاید این هم دقت عمل آنان است که آیین یهود را یک آیین توحیدی جا بیندازند .

 اولا 4500 سال قبل از میلاد حضرت مسیح علیه السلام عده ای از اعراب وارد سرزمین فلسطین شدند که به این ها کنعانی گفته می شود . 700 سال بعد از ظهور آنان ابراهیمیان بودند که وقتی تمام مدت حضورشان را در فلسطین برآورد می کنیم ، می بینیم که بیشتر از 400 سال نبوده اند .

اساس وجودی آنان خرافه است که در کتاب های مقدس شرِّ آنان را در بر بگیرد . حضرت ابراهیم علیه السلام پسری داشت به نام اسحاق که از اسحاق علیه‌السلام یعقوب علیه‌السلام  بدنیا آمده است . یعقوب علیه‌السلام  سر منشا جعل تاریخی است که یهود برای خود درست کرده است . ماجرا این گونه بیان شده است که در شبی یعقوب با کسی کشتی گرفت و مشخص شد که آن شخص خدای بنی اسراییل است . درحین زور آزمایی یعقوب رگ سیاتیک خدا را گرفت این اتفاق تا سپیده دم ادامه پیدا کرد ، که خدا به یعقوب گفت مرا رها کن ! یعقوب علیه‌السلام پرسید : اگه رهایت کنم چه اتفاقی می افتد؟ گفت ؟ من برکات به تو می دهم و تو را از این به بعد اِسمعیل ( به معنای برگزیده است. کسی که در کشتی بر خدا و  نه مردم پیروز می شودو برتری پیدا می کند ) می نامم . پرسید اولاد من چه می شود ؟ فرزندانت ، فرزند کسی می شوند که بر من غلبه پیدا کرده است . برای خودشان فقیه ایجادکردند . یکی از اصلی ترین ادعاهای یهود این است که از نسل حضرت آدم علیه السلام  فقط یهودی ها بر روی زمین هستند . اینان شبه آدمهایی هستند که خداوند نرهایشان غلامان بنی اسراییل و ماده هایشان را برای ایجاد ادامه نسل آفریده است . در این حالت فرصتی که در اختیار مردم قرار می گیرد این است که وابسته ها و ندیمه های یهود بشوند . هیچ کس نمی تواند یهودی شود مگر این که یهودی زاده باشد . این مردم در تاریخ سرنوشت رقت انگیزی دارند . بر شریان های اقتصادی وقتی سلطه پیدا کردند قدرت سیاسی را از آن خود می کردند وقتی به قدرت می رسیدند در حق خلق خدا جفا می کردند . اساس تفکراتشان خرافه است . اینان در ستیز با انبیا بدترین سوابق را دارند .

در شهر اورشلیم 1000 پیامبر را سر بریدند . موسی علیه‌السلام جایش خوب بود ولی رفت تا این قوم را نجات بدهد . وقتی به رود نیل رسید با آنها گفتند : بخدا قسم که کفر فرعون از ایمان موسی برتر است و نیل به اذن خدا شکافته شد . وقتی به طور رفت و هارون را جایگزین خود کرد و هنگام باز گشت دید که زیور آلات را بت کرده اند عصبی شد و نزد هارون رفت و پرسید این چه وضعیتی است ؟ هارون گفت: فتنه کردند و منشأش اینجا است . موسی علیه‌السلام از اینان مأیوس شد و اینان به ارض موعود نرسیدند . این قوم منتظر بودند تا حضرت مسیح علیه السلام ظهور پیدا کند . وقتی حضرت مریم سلام الله علیها در جمع  آنان وارد شد در حالیکه حقانیت ایشان را می دانستند ، دنبال حذف ایشان بودند . در اطراف معبد حضرت زکریا علیه السلام تجمع کردند . منتظر بودند که ایشان بیرون بیاید . حال حضرت مریم سلام الله علیها غیر عادی بود در حالی که ایشان با هیچ مردی زوجیتی نداشتند و حملی را دچار شده بودند . یهودی ها می دانستند که مریم سلام الله علیه پاک و مُبری از ناپاکی است اما اساس ظهور حضرت عیسی ابن مریم علیه السلام برایشان قابل تحمل نبود . از طرفی هم حضرت مریم سلام الله علیها از معبد بیرون رانده شد که در زیر یک درخت آمدند . به قدری فضا برایشان تنگ شده بود که گفتند : کاش من مرده بودم .

وقتی عرصه بر ایشان تنگ می شود این دعا را می کنند طوری است که در قرآن آن را بیان می کنند . مریم سلام الله علیها یک قدیسه است و ایشان برتری به تمام زنان و مردان عالم می کنند . معجزه فعلیه ای برای ایشان اتفاق می افتد که از زیر پایشان نهری جاری است و از درختی که به عنوان سایه بان استفاده می کند خرما می تواند بخورد .

با ظاهری خوب و حق به جانب به استقبال مریم سلام الله علیها آمدند . هارون برادر حضرت مریم سلام الله علیها شخصیت معتبری بود . "َا كَانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ وَمَا كَانَتْ أُمُّكِ بَغِيًّا"  با این عبارت هارون را در برابر مریم قرار دادند . خداوند متعال وارد عمل شد ، این را هم پیش بینی کرده است و به مریم خاموشی حکیمانه را دستور داده است . وقتی حرفی نزد اشاره کرده به بچه " فَأَشَارَتْ إِلَيْهِ قَالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَن كَانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا ، قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا،وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا ، وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا،وَالسَّلَامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدتُّ وَيَوْمَ أَمُوتُ وَيَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا . "

وقتی که پرونده حضرت عیسی علیه السلام نافرجام ماند باز در کتاب های مقدس که پیامبر آخر الزمان عرب است . در مکه به دنیا می آید و مرکز محکومتی او یثرب است . دانشمندان و بهترین های سه طایفه از آنان به یثرب رفتند و در150 سال به سازندگی در یثرب پرداختند . البته به نظر من سه طایفه نبودند و  یک رکن چهارمی هم وجود داشت که همان بنی امیه است . امیه ای که در کتب تاریخی وارد شده است با امیه فرزند عبد مناف فرق دارد . امیه ای که سر منشأ بنی امیه  است غلامزاده ی یهودی است که همچون دیگر یهودیان شم اقتصادی اش قوی بود  که اخراج شد و برای تحریک سپاه ابرهه به صنعا رفت . یک قسمتی که می گویند: در آخر الزمان یهود به یاری پیامبر آخرالزمان می آیند درست نیست . پس یهود دست در  قتل پیامبر صلی ‌الله‌ علیه‌ و ‌آله داشته اند. زنان دیگر ادیان را برده های خود می دانند . از نظر قرآن بدترین و سخت ترین قومی که علیه اهل بیت علیه السلام است یهود و شرکای آنها هستند . وقتی امام خمینی (ره) گفت: اسرائیل باید از صحنه روزگار محو شود با این تفکر آن ها مقابله کرد .