آیت الله فاطمی نیا: زیرکی همه جا به درد نمی خورد برخی اوقات باید تغافل کرد !
وارث: مراسم شب بیست و هفتم ماه مبارک رمضان با سخنرانی آیت الله فاطمی نیا و با مداحی حاج محمدعلی کریمخانی در روضه خانگی برگزار شد.
در ادامه متن سخنرانی آیت الله فاطمی نیا را می خوانید:
اگر بزرگی را دیدید که در شعرش، می و مطرب و از این قبیل واژگان به کار برده است، از این واژگان خورده نگیرید. چرا که هر قومی اصطلاحاتی دارند در قرآن نیز آمده است " وَلا تَقفُ ما لَيسَ لَكَ بِهِ عِلمٌ ۚ إِنَّ السَّمعَ وَالبَصَرَ وَالفُؤادَ كُلُّ أُولٰئِكَ كانَ عَنهُ مَسئولًا: درباره چیزی که دانشی درباره آن نداری چیزی نگو، چرا که گوش و چشم و دل در روز قیامت مسئول هستند"(سوره مبارکه اسرا آیه 36)
من ژنده پوش وارم و دارم به جان او
ننگ از قبای کیسر و عار از کلاه کی
شرمم ز فقر باد مقابل كنم اگر
با گنج فقر شهر صفاهان و ملك ري
تا کی دلا به مدرسه طامات و طُرهات
بشنو حدیث یار دو روزی ز نای نی
واعظ مگو حدیث بهشت و قصور و حور
ما توسن هوی و هوس کرده ایم پی
ما عندلیب گلشن قدسیم، باغ ما
ایمن بود ز باغ خزان و هوای دی
زاهد برو چه طعنه ی مستی زنی که هست
مست از خیال دوست «صفایی» نه مست می
اینها نمونه های کمی است که برایتان یادداشت کرده ام از این قبیل اشعار که تصریح کرده اند ما کاری به می، نداریم.
در مسجد جامع ازگل گفتم؛ من های خدا غالباً نماینده محبت است؛ همچنین گاهی نماینده قهر و غضب است. خداوند در سوره بقره می فرماید: "وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَلْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ: اگر بندگان من، مرا از تو پرسیدند من نزدیک هستم. دعای دعا کننده را مستجاب می کنم زمانی که مرا بخواند. آنها نیز من را استجابت کنند و به حرف های من گوش دهند و آنقدر غیبت نکنند و دل نشکنند و پرخاش نکنند. آنها مرا اجابت کنند تا رستگار شوند." یعنی نفع این استجابت به سود خودشان است. خدا در این آیه هفت مرتبه فرموده است، من! هفت مرتبه فرموده است دوستتان دارم.
این حکمت های نهج البلاغه بر سر در دنیا بسته شود؛ دنیا را اصلاح می کند. حضرت امیر علیه السلام در حکمت 223 می فرمایند:"أَشْرَفِ أَعْمَالِ الْكَرِيمِ غَفْلَتُهُ عَمَّا يَعْلَمُ : از شریفترین اعمال که از یک فرد کریم صادر می شود غفلت او از چیزی است که می داند"
غفلت در این حکمت به معنای تغافل (غفلت نمودن بی غفلت، یعنی شخص با وجود آنکه از موضوع و یا مسئله ای آگاهی دارد خودش را به غفلت بزند) است، گاهی استفاده از تغافل، موجب تربیت می شود. در این رابطه یک روایت از جاهز که سنی مذهب است آورده شده است. جاهز سنی است اما جاهز انصاف به کار برده است و حدیثی از امام محمد باقر علیه السلام ، شکافنده علوم نقل کرده ( مفاد کلام جاهز این است که اگر این سخن حضرت باقر علیه السلام در اجتماع پیاده شود، اجتماع به گلستان مبدل می شود.) سید رضی در نهج البلاغه این حدیث را آورده است و این حدیث شنیدنی است.
حدیث این است: جمیع معایش بندگان اگر در یک پیمانه ریخته شود و این پیمانه مایه عیش و زندگی جامع باشد، پیمانه را سه قسمت کنید دو قسمت آن فتنه (زیرکی) است یعنی این که شخص هوشیار باشد. یک قسمتش تغافل است. (زیرکی همه جا به درد نمی خورد برخی جاها باید تغافل کنیم.)
جوانان! دین ما دین نشاط است، دین محبت است. اگر گریه برای سید الشهدا علیه السلام می کنیم آن هم از نشاطمان است و از اعتقادات صحیح ما است؛ باید برای اهل بیت علیهم السلام گریه کنیم. مذهب عاشق ز مذهب ها جدا است. خدایا ما تو را دوست داریم، پرستاری که بالای سر مرحوم آقا سید مهدی قوام بود می گفت دیدم لبهای سید حرکت می کند بالای سرش رفتم و دیدم آخرین لحظات عمرش می گوید: خدایا اگر ما گناه کرده ایم قصدمان جنگیدن با تو را نبوده است، بلکه نادان بودیم.