از ذکر توصیه به شعرای جوان تا خاطره حاج منصور ارضی از حاج اکبر ناظم
مهدی علوی خبرنگار وارث: نشست تخصصی شعرای آئینی به همت موسسه قدیم الاحسان با حضور حاج منصور ارضی و شعرای جوان برگزار شد.
بنابراین گزارش، نشست تخصصی شعرای آئینی به همت موسسه قدیم الاحسان با حضور حاج منصور ارضی، حاج محمود ژولیده،حاج حسین سازور، حاج جواد حیدری، حاج محسن عرب خالقی و شعرای جوان برگزار شد.
در ابتدای مراسم و پس از قرائت قرآن، تعدادی از شعرا به شعر خوانی پرداختند و سپس حاج منصور ارضی توصیه هایی را به شعرا داشتند که در ادامه بخشی از آنرا می خوانید:
در گذشته برخی شعرایی که با آنها مانوس بودم و بیشتر آنها از دنیا رفته اند، آنقدر غرق در این انزوا شدند که فراق یار به طور معکوس در آنها اثر کرد و غالباً گرفتار مسائلی شدند. اگر قصد شعر گفتن درباره حضرت را دارید، بروید زیارتنامه حضرت را که من بارها در ابتدای مراسمات می خوانم، را بخوانید. همین دعایی که در اول آن می گوییم اللهم عرفنی نفسک. دراین دعا صحبت از این است که ما نه به تاخیر در ظهور کار داریم و نه به تعجیل در آن، و از خدا می خواهیم به ما صبر در غیبت بدهد.
این رابدانید که شعر شما ممکن است به گوش چند میلیون نفر برسد. نکند باعث شود که مردم نسبت به انتظار نا امید شوند! فقط تاکید بر انزوا و فراق غلط است. اینکه بعضی می گویند دیدن روی تو چشم دگری می خواهد، من این را قبول ندارم. من می گویم آقا جان من اگر دست از حرام بردارم به تو خواهم رسید، حالا خواه شما را ببینم خواه نه.
در این مدت زمان کوتاه دوساله که با شعرای عزیز جلسه داریم، شعرها خیلی عوض شده و رو به پیشرفت است و من متحیرم.
شاعر باید اهل مناجات باشد، در محافل مناجاتی خوب حاضر شود. نباید شعر را به هر کسی داد. باید اهلش باشد. اگر اهل مناجات شدی آن وقت یک کلمه که می گویی همه گریه می کنند. حرفت با اثر می شود.
مسایل فنی را بعضاً آقای اسفندقه تذکر می دهند که خوب است و شعرتان از لحاظ فنی رشد می کند، اما بعضی مسایل را هم این حقیر باید بگویم.
امیرالمومنین(ع) تجسم جلال و عزت خداست. وهو العزت و الجلال. سعی کنید در شعرهای امام زمانی اگر از فراق می گویید از عزت و جلال هم بگویید. از وصال هم بگویید چرا بعضی فقط اینقدر ناله از فراق می زنند. خود آن ها به ما اجازه داده اند، خودشان ما را در این مسیر آورده اند باز ناله از دوری بزنیم.
در کربلا به دوستانی که همراهم بودند عرض کردم، در دعا می خوانیم سبحان من لایعتدی اهل مملکتة. امام صادق علیه السلام فرمود کسی که برای ما اهل بیت (علیهم السلام) شعر بگوید روح القدس همیشه همراه اوست و مراقب اوست.
در این دعا که خواندم، می گوییم خدایا تو منزهی از اینکه کسی به اهل مملکت تو تعدی کند. آیا حضرت زینب (س) اهل مملکت خدا نبوده. کسی نمی توانست به آنها تعدی کند. ظلم شد، و این ظلم به اعلا درجه رسید. این ظلم را حتما باید بگوییم.اما کسی توان تعدی به آن ها ندارد. در سوره اعراف می خوانیم که بین اهل جهنم و بهشت یک دیوار است که فقط بهشتیان می توانند آنطرف را ببینند.
در دوران جوانی از مرحوم ناظم پرسیدم که چگونه به این درجات رسیدید، حاج اکبر گفت: به فردی که موی سرش بر اثر بیماریریخته بود رسیدگی کردم، وقتی به این فرد رسیدگی کردم در خواب دیدم کسی این شعر را می خواند: دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند/ و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند. بعد گفت: والله بالای ناقه فقط نور بود و هیچکس جرات نگاه تعدی به حرم آل الله را نداشت!
ما باید همیشه دعبلی فکر کنیم، چون خواست و عنایت خود آن ها بوده که می توانی برایشان شعر بگویی.
شعر در هیئت خیلی مهم و متفاوت است. یک وقت شما شعر به مجله می دهید باید کاملا دقیق و کلاسیک باشد. اما شعری که قرار است در هیئت خوانده شود باید در عین سادگی دارای مضامین و ادبیات عالیه باشد.
نکته دیگر اینکه در شعر به ورودیه مجلس، به گریزی که به روضه زده می شود حتما دقت کنید. یعنی حتما دارای مقدماتی باشد که برای مخاطب معلوم شود موضع درباره چیست. یک راست نروید سراغ مقتل و گودال!
در پایان، حاج منصور ارضی به ذکر مصیبت در رثال حضرت اباعبدالله علیه السلام پرداخت.
برای دیدن گزارش تصویری کلیک کنید