حجت الاسلام علم الهدی : با فضیلت ترین عمل تقوا است

کد خبر: 37039
مراسم شب بیست و نهم ماه مبارک رمضان در هیئت موکب الزینب سلام الله علیها با سخنرانی حجت الاسلام سید محسن علم الهدی و مداحی روح الله بهمنی و ناصر آئینی برگزار شد.


مراسم  شب بیست و نهم ماه مبارک رمضان در هیئت موکب الزینب سلام الله علیها با سخنرانی حجت الاسلام سید محسن علم الهدی و مداحی روح الله بهمنی و ناصر آئینی برگزار شد.

در ادامۀ خبر متن سخنان حجت الاسلام  سید محسن علم الهدی را می خوانید:


حجت الاسلام سید محسن علم الهدی :حضرت علی علیه السلام در جایگاه نفس پیامبر بودند




پیغمبر خدا صلوات الله علیه در قبل از رمضان فضیلت هایی از رمضان را گفتند، که این فضیلت ها منحصر به رمضان است.


پیغمبر اعمال را مفصل شرح دادند امیرالمومنین علیه السلام از ایشان سوال کردند: "با فضیلت ترین عمل چیست؟"


پیغمبر صلوات الله علیه در پاسخ فرمودند: " تقوای در سطح بالا با فضیلت ترین عمل است "


تقوای معمولی تقوایی است که انسان از ارتکاب گناه جلوگیری کند.


تقوای سطح بالا که "ورع" است یعنی احتمال ارتکاب گناه را در زندگی پایین بیاورید. فضیلت ورع از تمامی اعمال بالاتر است.


زمانی که پیغمبر صلوات الله علیه سوال امیرالمومنین علیه السلام را پاسخ داد و چشمشان به حضرت افتاد گریه کردند، حضرت علی علیه السلام فرمودند: یا رسول الله چرا گریه کردید؟پیغمبر صلوات الله علیه پاسخ دادند: "زیرا جلوی چشم من است آن اتفاقی که در رمضانی برای تو پیش می آید. من می بینم آن رمضان را که در حال نماز خواندن هستی و شقاوت مند ترین انسان ضربه ای به سر تو می زند و با آن ضربه محاسن تو از خون سرت رنگین می شود."


امیرالمومنین علیه السلام پرسیدند: " آیا دین من سالم می ماند؟" پیغمبر صلوات الله علیه پاسخ دادند یا علی دین تو سالم می ماند.


نگران دین بودن جایز است، ما نیز باید دلواپس دین خود و نسل های آینده مان باشیم زیرا این منطق، منطق امیرالمومنین علیه السلام است.


پیغمبر صلوات الله علیه فرمودند:"یا علی! کسی که تو را بکشد مانند آن است که مرا کشته است، کسی که دشمن تو باشد دشمن من است. کسی که به تو دشنام دهد به من دشنام داده است زیرا تو از من و در جایگاه نفس من هستی. روح تو از روح من است و سرشت تو از سرشت من است. خدا من  و تو را خلق کرد، من و تو را انتخاب کرد، مرا برای نبوت و تو را برای امامت انتخاب کرد. اگر کسی امامت تو را انکار کند، نبوت مرا انکار کرده است"


ما در دنیای امروز چگونه می توانیم از امیرالمومنین علیه السلام دفاع کنیم؟


حدیثی که نقل شد و شامل فضائل امیرالمومنین علیه السلام بود، ریشه قرآنی دارد و ما در قرآن هیچ تضادی نداریم. اگر توانستیم از طریق قرآن  امیرالمومنین علیه السلام را اثبات کنیم، حقانیت شیعه را اثبات کرده ایم.


شیعه خالص امیرالمومنین علیه السلام شیعه ای است که در دنیای تکفیر امروز بتواند حضرت را از راه قرآن اثبات کند.


به عنوان شبهه مطرح می کنند چرا خداوند نام حضرت علی علیه السلام را در قرآن نیاورد؟


در پاسخ این شبهه میگوییم:


اگر حضرت علی علیه السلام حق نیست چه کسی حق است؟ آن ها اسامی خلیفه هایشان را می آورند. ما در پاسخ می گوییم مگر اسامی آن ها در قرآن آمده است؟ پاسخش خیر می باشد که موجب قانع شدن فرد می شود.


در قرآن شریف هفتاد آیه پیرامون امیرالمومنین علی علیه السلام داریم که یک آیه راجع به آن سه خلیفه نداریم. با یک آیه می توانیم اثبات کنیم که امیرالمومنین در جایگاه نفس پیغمبر است، آن آیه آیۀ مباهله است که مربوط به منطقه نجران است.


"فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءکُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءکُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةُ اللّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ" (سوره آل عمران-آیه 61)


 


بگو: «بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود؛ آنگاه مباهله کنیم؛ و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.


اسقف آن ها گفت من تو را با دین خود نفرین میکنم و تو نیز با دین خود مرا نفرین کن، نفرین هر کسی برآورده شد، حق است.


خداوند به پیغمبر صلوات الله علیه گفت: مباهله کن اما نه اینکه خودتان به تنهایی مباهله کنید.


فرزندان و زنان خود را همراه خود ببرید، کسی را ببرید که در جایگاه نفس شما باشد. نفرین هر گروه گرفت، مشخص می شود دین آن گروه حق است. اسقف اعظم مسیحیت نجران این مباهله را پذیرفت.


در 24 ذی الحجه (روز مباهله)جمع شدند. اسقف نجران مشخصات پیغمبر صلوات الله علیه را در کتاب خودشان دیده بود و به دین خود شک کرده بود اما گفت از دور آن ها را تحت نظر می گیریم اگر با نزدیکان آمدند معلوم است به حرف خود اطمینان دارد، اگر مشاهده کردیم پیغمبر بر گفته خویش ثابت نمانده بود، به سمت جلو حرکت می کنیم. اسقف از دور ایستاد و مشاهده کرد که پیغمبر آمدند که به همراه ایشان، حضرت علی علیه السلام، حضرت زهرا سلام الله علیها و حضرت امام حسن و امام حسین علیها السلام بودند و جز آن ها شخص دیگری نبود.


اسقف عقب نشینی کرد وقتی دید پیامبر صلوات الله علیه با بهترین کسانش آمده است و شخصی را فرستاد که به حضرت بگوید ما مالیات خود را میپردازیم و پیغمبر بعد از قبول پرداخت مالیات خواستار فرستادن مبلغ مسلمان در میان جمع مسیحیان نجران شدند، که بعد از مدتی تمامی مسیحیان نجران مسلمان شدند.


آیا امیرالمومنین علیه السلام در جایگاه فرزندان پیغمبر بودند؟ خیر. امام حسن و امام حسین علیها السلام در جایگاه فرزاندان پیغمبر صلوات الله علیه بودند، در جایگاه زهرا سلام الله علیها بودند.


در آخر تنها تعبیر "انفسنا" باقی می ماند که تعبیرش به امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام است.


اگر بنا است پیغمبرصلوات الله علیه نباشد، آن شخصی باید باشد که در جایگاه نفس پیغمبر است.


حجت الاسلام سید محسن علم الهدی :حضرت علی علیه السلام در جایگاه نفس پیامبر بودند