حجت الاسلام بندانی : تعظیم شعائر، از آثار تقوای قلب است
وارث: مراسم سالروز تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام در هیئت ابالفضل العباس علیه السلام با سخنرانی حجت الاسلام بندانی و مداحی حاج حسن خلج و کربلایی حمید علیمی برگزار شد.
در ادامۀ خبر متن سخنان حجت الاسلام بندانی را می خوانید:
تعظیم شعائر از آثار تقوای قلب است. قرآن کریم می فرماید: صفا و مروه از شعائر است. تعظیم آیات و نشانه های آنچه که نسبت به دین، هدایت، صراط، امامت و شریعت است، شعائر میشود که جمع شعیره است.
امیرالمومنین علیه السلام می فرماید: "تعظیم امر اهل بیت شعائر است" شرکت در موالی و شهادت اهل بیت علیهم السلام و بستگان ایشان، شرکت در مجالس تعظیم شعائر است. خرج کردن برای ائمه تعظیم شعائر است. امام صادق علیه السلام می فرماید:"نکند سال بگذرد قلیلا یا کثیرا مالی برای این خانه خرج نکرده باشی"
در فکر زیارت کربلا و زیارت و فکر مجلس گرفتن تعظیم شعائر و حسنه است و برای قلوب نورانیت می آورد. گذاشتن اسامی اهل بیت علیهم السلام به روی کودکان، تعظیم شعار است. بکاء و گریستن نیز تعظیم شعائر است. جلسه زیارت عاشورا، حدیث کساء و زیارات دیگر تعظیم شعار است.
اگر کسی به اندازه ابراهیم در مکه عبادت کند و تمامی روزهای سال را روزه بگیرد به قدری که مثل یک مشک خشکیده شود، اما علی علیه السلام و اولادش را دوست نداشته باشد هر کسی باشد و به هرجا رسیده باشد، صورت بر آتش می گذارد.
تعظیم وظیفه ما است. نه تنها در مذهب شیعه بلکه ضروری تمامی مذاهب است. تمامی مذاهب در اسلام به حج مشرف می شوند اما ولایتی نیست. وهابیت کتاب نوشتند السلفی للوهابی. سلفی یعنی اسلام بلا مذهب و مذاهب اربعه هم کنار گذاشته می شود. کتاب مستر همفر را بخوانید و ببینید جاسوس دولت بریتانیای آن زمان در دولت عثمانی یعنی ترکیه چه کرده است و محمد ابن عبدالوهاب را از کجا آورده اند؟
برادر محمد ابن عبدالوهاب به نام سلیمان ابن عبدالوهاب کتابی درباره رد وهابیت نوشته است. آن ها همه نجد بودند. مستر همفر می گوید چند سال به من فارسی و عربی یاد دادند به ترکیه رفتم و شاگرد یک نجار بودم پیرمردی بود که اهل مسجد بود و من به عنوان یک مسلمان اما بی کس و کار رفتم و کمک خواستم. حتی آن نجار از من تقاضا های دیگری داشت زیرا جوان بودم و چهره زیبایی داشتم.
این موضوع را به سفارت نوشتم که پاسخ آمد اگر در جریان بریتانیای کبیر دخیل است از خودت بگذر. اساس وهابیت از چه نجس کاری ای شروع شده است. بعد از جستجوی فراوان طلبه ای حنفی یافتیم که متعلق به نجد عربستان است. این طلبه مغرور و بی سواد و مدعی بود و برای کار ما مناسب است. پدر و اساتید وی با حرفش مخالف بود. یکی از زن های جاسوس را به عقدش درآوردیم. مشروب را به همراه آب در سماور کرده و به همراه یکدیگر می خوردیم. قرار شد اجداد وهب که یهودی بودند ریاست مملکت را داشته باشند و محمد ابن عبدالوهاب نیز ریاست دینی داشته باشد.یک عده دزدان سر گردنه را پیدا کردیم و آن ها در مقابل مبلغی ماهانه حاضر شدند مرید او باشند.به نجد برگشتیم و اعلام کردیم و آل سعود نیز حرکت کردند.شعار بود. اولین قبری که خراب کردند قبر زید ابن خطاب برادر عمر بود بعد هر کس بین راه وهابیت را قبول نمی کرد، می کشتیم و مزارع آن ها را آتش زده و زن هایشان را به اسارت می بردیم. هفده نفر از علمای بقیع را در مکه به دار زدند زیرا آن ها حکم تخریب بقیع را امضاء نکردند.
خودشان از پیغمبر نقل می کنند که بدن انبیاء از بین نمی رود. "انبیاء لا یموتون" به حرم پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم ریختند و هفتصد نفر را کشتند. سلیمان ابی عبد الوهاب می گوید تمامی طلاهایی که سلاطین هدیه داده بودند را غارت کردند.
هجده گلوله توپ به گنبد پیغمبر زدند. می خواستند قبر را نبش کنند و مردم زیادی کشته دادند. در تاریخ حجاز آمده که درها را بستند عصا را به دست گرفتند و گفتند: خاصیت عصای دست من از پیغمبری که زیر خاک خوابیده بیشتر است.
بعد از واقعه مدینه عثمان پاشا از مصر، دولت ایران بیشتر از دویست هزار سرباز فرستاد و وهابیت را در سال 1343 بیرون کردند. محمد ابن عبدالوهاب به کویت رفت و بعد از شش ماه او را بیرون کردند. بعد از هشت ماه از اصفهان نیز او را بیرون کردند همچنین شش ماه در سنندج بود و باز هم او را بیرون کردند.
فرانسوی ها به انگلیسی ها از نظر مالی و سلاح کمک کردند و آن ها جمع شدند و به مدینه برگشتند. این بار تخریب قبور ائمه سلام الله علیهم در بقیع شکل گرفت. در بقیع قبر اسماعیل پسر امام صادق علیه السلام را خراب کردند. قبر ابراهیم پسر پیغمبر را خراب کردند.
آن ها به عتبه بوسی شیعیان ایراد می گیرند. ما طلا و نقره را در بازار زرگر ها نمی بوسیم. حب به شیء به علت حب به صاحب شیء است و نص صریح قرآن کریم است زمانی که پیراهن حضرت یوسف را برای حضرت یعقوب آوردند آن حضرت لباس را به چشم گذاشت و تبرک جست. آیا یعقوب نبی مشرک بود؟
حرم پیغمبر را پرده می زنند و می گویند شرک است چشم زن ها به ضریح پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم بیفتد. بقیع مطهر را خراب کردند. سنگ هایی کف بقیع بود که در تاریخ نوشته اند شیعه در چین منزل می فروخت و یک تکه رخام و مرمر برای بقیع خریده بود است. تمام سنگ ها و ضریح را بردند. تمامی قبور را خراب کردند.
وهابیت می گوید هر کسی بگوید زمین کروی است حرام است. آن ها حتی منکر علم هستند. به دلیل دوری از اهل بیت چهره هایشان اینگونه است. امیر المومنین در آن زمان به آبشاری نظر انداخت و فرمود وسیله ای ساخته می شود که بدون هیزم و دود خانه های شما را روشن می سازد. امروزه توربین ها را از این آب ها می سازند و برق تولید می کنند.
برای امیرالمومنین فالوده آوردند تشکر کردند و نخوردند ونان جو و خرما میل کردند و فرمودند: "آن درختی که در بیابان خشک قرار دارد دیر خشک می شود و از پا می افتد". امام صادق علیه اسلام می فرماید: "به شرق و غرب بروید چیزی پیدا نمی کنید مگر در این خانه" و بعد با دست به کف حجره خودشان زدند.
در تاریخ سعودیه نوشته اند ما اگر نفت نداشته باشیم طلاهایی که از از عتبه حسینیه بردیم تا قیامت برای ما کافی است. امام صادق علیه اسلام فرمود: "در آخر الزمان ما بین دوستانمان مظلوم تریم"