روایات بیان شده از کلام حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)
حضرت عبدالعظیم علیه السّلام به عنوان یكی از محدثین مشهور، روایات متعددی را از معصومین(علیهم السلام) نقل نموده است.
در این مقال به ذكر برخی از احادیث مذكور می پردازیم .
حضرت عبدالعظیم علیه السّلام با چند واسطه از قول اسباط گوید: در خدمت حضرت امام صادق علیه السّلام بودم . مردی از وی درباره آیه شریفه ( ان فی ذالك لایات للمتوسمین ..و انها لسبیل مقیم ) سوال می كرد ، راوی گفت: حضرت بدو فرمودند : مقصود از متوسمین ما هستیم و سبیل مقیم نیز راهی است كه ما آن را بپا داشته ایم ، یعنی باید از طریق ما بروند تا به سر منزل مقصود برسند .
حضرت عبدالعظیم علیه السّلام از امام رضا علیه السّلام روایت کرده که آن جناب فرمود: سلام مرا به دوستانم برسان و به آنها بگو در دلهای خود از برای شیطان راهی باز نکنند و آنها را امر کن به راستگوئی در گفتار و ادائ امانت و این عمل آنها موجب نزدیکی به من می شود.
حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام از حضرت جواد علیه السّلام ، ایشان از پدرش و او از جدش روایت کرده که فرمود : از حضرت صادق علیه السّلام شنیدم می فرمود:سرپیچی از فرمان و دستورات پدر و مادر از گناهان بزرگ است زیرا خداوند ( عاق) را ستمگر و بدبخت معرفی فرموده و او را به سخت ترین عذابها وعده داده است.
حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام فرمود: به حضرت جواد علیه السّلام عرض کردم ، از پدرانت برای من حدیثی روایت فرما ، حضرت فرمود ، پدرم از جدش و او از پدرانش از حضرت امیر المومنین علیه السّلام روایت کرده که فرمود: شما هرگز نمی توانید مردم را بوسیله ثروت و مالی که در دست دارید به خود متوجه سازید ، بلکه آنان را بوسیله اخلاق و روش صحیح به خود نزدیک کنید. گوید عرض نمودم بیشتر بیان نمائید ، فرمودند : بد توشه ای است برای روز قیامت دشمنی کردن با بندگان خدا....
حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام فرمود ، از حضرت ابوالحسن هادی علیه السّلام شنیدم می فرمود : مقصود از( رجیم ) از رحمت و آمرزش دور شدن ، و از درگاه خداوند رانده شدن میباشد ( و او شیطان است) و هیچ مومنی اورا به یاد نمی آورد مگر با لعن و نفرت.
حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السّلام از حضرت امام جواد علیه السّلام واواز پدرانش علیهم السّلام وآنها از حضرت امام سجّاد علیه السّلام روایت فرمودند که : روزی سلمان فارسی ، ابوذر غفاری را به خانه خود میهمان کرد و از میان انبان ( کیسه ) ، تکّه نان ِخشکی بیرون کشید وقدری آب برآن پاشید. ابوذرگفت : چقدر خوب می شد که همراهِ نان ، قدری نمک هم بود !سلمان برخاست و رفت و ظرف آب خود را گرو گذاشت و مقداری نمک تهیّه کرد وآن را در مقابل ابوذر گذارد ، ابوذر از آن نمک به آن نان می پاشید و میل می کرد و می گفت : خداوند را سپاسگزارم که ما را تا این اندازه قناعت روزی فرموده : سلمان گفت : « اگر قناعت در کار بود ، ظرف آب به گِرو نمی رفت » .
حضرت عبدالعظیم علیه السّلام می فرماید:روزی به خدمت حضرت امام محمد تقی علیه السّلام رسیدم و این گفتار دلنشین را از امام شنیدم که فرمود :ملاقاه الاخوان نشره و تلقیح للعقل و ان کان نظرا قلیلا دیدار دوستان آرامش و سلامت عقل را در پی دارد ، اگر چه دیداری کوتاه باشد .
روزی حضرت امام رضا علیه السّلام رو به حضرت عبدالعظیم علیه السّلام فرمود وچند توصیۀ راهگشای اخلاقی به او آموخت تا به شیعیان و یاران ابلاغ کند . متن فرمایش چنین بود : ای عبدالعظیم ، سلام مرا به دوستان برسان و به آنها بگو :
* شیطان را به دلهای خویش راه ندهند .
* درگفتار خویش ، راستگو باشند و امانت را ادا کنند.
* از جدال و نزاع بیهوده ای که سودی برایشان ندارد دوری کنند و خاموشی را پیشه خود سازند .
* به همدیگر روی آورند و به دیداروملاقات هم بروند « فان ذلک قربه الیَّ» زیرا اینکار موجب نزدیکی به من است .
* آنان خود را به دشمنی و بدگویی با یکدیگر مشغول نسازند ، زیرا با خود عهد کرده ام که اگر کسی چنین کاری انجام دهد و دوستی از دوستانم را ناراحت کند یا به خشم آورد ، خداوند را بخوانم تا او را دردنیا با شدیدترین عذابها مجازات کند و درآن سرا نیز از زیانکاران خواهد بود.
* به ایشان بگو : همانا پروردگار نیکوکارانشان را آمرزیده و ازخطای گنهکارانشان درگذشته است ، مگرکسانی که به خدا شرک ورزیده یا دوستی از دوستانم را آزرده ، یا کینه آنها را با دل بگیرد . بدرستی که خداوند او را نخواهد بخشید تا آنکه از کردار ناشایست خویش دست بکشد ، هر گاه از این اعمال نادرست دوری گزیند ، آمرزش خدا را شامل خود گردانیده است وگرنه ، روح ایمان از قلبش بیرون رفته و ازولایت ماخارج گشته است و بهره ای از ولایت ما نخواهد برد « و اعوذبک من ذلک »
روزی حضرت عبدالعظیم علیه السّلام از حضرت امام هادی علیه السّلام شنید که فرمود : همانا پروردگار ، ابراهیم را دوست خود گرفت، زیرا که او برحضرت محمد صلّی الله علیه و آله و سلّم و اهل بیتش علیهم السّلام بسیار صلوات می فرستاد.
حضرت عبدالعظیم علیه السّلام می فرماید : روزی درمحضر مبارک امام جواد علیه السّلام بودم . عرض کردم : ای فرزند رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم حدیثی از پدران بزرگوارت علیهم السّلام برای من روایت فرمائید . حضرت امام جواد علیه السّلام فرمود : پدرم علیه السّلام از جدّم علیه السّلام و او از پدرانش علیهم السّلام و آنان از حضرت امیرمؤمنان علیه السّلام روایت کرده اند که فرمود :
*هر کس خود را بی نیاز بداند ( در امور مهم بدون مشورت عمل کند ) خود را درخطر افکنده است.
*هر کس در دام خودبینی افتاد ، نابود خواهد شد.
*هر کس یقین کند آنچه را می دهد عوض دارد هرگز در بخشش و احسان کوتاهی نخواهد کرد.
حضرت عبدالعظیم علیه السّلام روایت فرماید که حضرت امام جواد علیه السّلام فرمود : که وجود مقّدس حضرت امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب علیه السّلام فرمود :ارزش هر کس به اندازه اعمال نیکوی اوست .
حضرت امام محمّد باقر علیه السّلام به محمّد بن مسلم فرمود :مردم تو را گول نزنند ، زیرا که مسئولّیت کارهای تو ، به خودت متوجّه است و به آنها ارتباط ندارد ، ایّام عمرت را به کارهای بیهوده نگذران ، روزهای زندگی را به چون و چرا به هدرمده ، زیرا همراه تو کسانی هستند که کارهای روزانۀ تو را محاسبه و یادداشت می کنند . اگر عمل نیکی را انجام دادی ، گرچه کوچک باشد ، حقیر مشمار ، برای اینکه آن را خواهی دید در جایی که تو را خشنود سازد ، و اگر کار بدی انجام دادی ، آن را نیز کوچک مشمار زیرا که به تو خواهد رسید در هنگامی که تورا بدحال سازد ، و نیکی کن ، بدرستی که من چیزی را ندیدم که انسان ر ا از زودتر به مقصد رساند از عمل خوبِ تازه ای که در مقابل گناه کهنه ای انجام دهد .
حضرت عبدالعظیم علیه السّلام روایت فرماید که روزی به وجود مقدّس حضرت امام جواد علیه السّلام عرض کردم : ای فرزند رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم حدیثی از پدران بزرگوارت علیهم السلام برای من روایت فرمائید . حضرت امام جواد علیه السّلام از قول پدر وجّد و از وجود مقدّس حضرت امیر المومنین علیهم السّلام روایت فرمود که :
المرء مخبوءٌ تحت لسانه.
دانش و شخصیت هر کس در زیر زبانش مخفی است .
ما هلک امرء عرف قدره.
هر کس قدر خود را بشناسد ، هلاک نمی شود .
التّدبیر قبل العمل یومنک من النّدم
تدبیر و اندیشیدن پیش از انجام هر کار ، تو را از پشیمانی نگه می دارد .
پرسش حضرت عبدالعظیم الحسنی (ع) از امام رضا (ع)درباره مقام حضرت ابوطالب (ع):
حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السلام در نامهای از محضر امام رضا علیهالسلام در مورد ایمان ابوطالب سؤال نمود. امام رضا علیهالسلام در جواب فرمود:
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم. اگر در ایمان ابوطالب شک کنی، سرنوشت تو آتش جهنّم است.
نورانیّت وضو :
حضرت عبدالعظیم(ع) : امام هادی (ع) فرمودند :
« هنگامی که خداوند با موسی بن عمران (ع) سخن می گفت ، موسی گفت : خدایا ! پاداش کسی که از خوف تو ، وضو را کامل کند ، چیست ؟ خداوند فرمود: او را در روز قیامت در حالی برمی انگیزانم که نوری در میان دو چشمش می درخشد.»
برپایة این حدیث ، یکی از آثار وضو ، نورانیّت چهره در قیامت است . در این باره چند نکته قابل توجّه است :
1) نقش عبادت در نورانیّت جان، اختصاص به وضو ندارد؛ بلکه انواع کارهای نیکو، اگر با قصد قربت و انگیزة الهی انجام شوند ، موجب نورانیّت جان و افزایش بصیرت دورنی اند. در حدیثی از امام علی u آمده :
هر کار حقّی ، حقیقتی دارد و با هر کار درستی ، نوری همراه است . 1
بنابراین ، نورانیّت حاصل از وضو باید خصوصیتی داشته باشد که موجب امتیاز ان از سایر نیّت هاست.
2) بر پایة حدیث یاد شده ، ویژگی نورانیّتی که از وضو پدید می آید ، این است که در تاریکی قیامت ، به صورت درخشش خاصّی در چهرة اهل ایمان، نمودار می گردد .
3) براساس شماری از احادیث ، نقش وضو در نورانیّت امّت اسلامی ، بیش از سایر امّت هاست. چنان که از پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم گزارش شده که فرمود : خداوند در روز قیامت اُمّت مرا از میان امّت ها ، انسان هایی نشـان دار و پیشـانی سفید از آثار وضـو ، برمی انگیـزد. 2
جمع بندی این حدیث واحادیث مشابه آن ،3 با حدیثی که در متن آمد ، این است که یکی از امتیازات امّت اسلامی بر سایر امّت ها ، این است که سایر امّت ها در اثر وضو، تنها با چهرة نورانی محشور می شوند ؛ ولی مسلمانان ، سر تا پا نورانی هستند .
4) برکات وضو تنها در نورانیّت قیامت خلاصه نمی شود؛ بلکه طهارت ناشی از آن ، در زندگی دنیوی انسان نیز مؤثّر است . در حدیثی از پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم نقل شده که فرمود : به طهارتت بیفزا که خداوند، عمرت را زیادتر می کند . اگر می توانی در شب و روز با طهـارت باشی ، چنیـن کـن؛ چـرا که اگـر با طهـارت بمیـری ، شـهـید مـرده ای . 4
بر این اساس، یکی از دستورالعمل های مهم برای سیر و سلوک و تهذیب نفس ، این است که سالک همیشه با وضو باشد .
برگرفته از : حکمت نامة حضرت عبدالعظیم (ع) ، ص 117 -119
1) الکافی ، ج2 ، ص 54 ، ح 4
2) دعائم الإسلام ، ج 1 ، ص 100
3) میزان الحکمه ، واژه « وضو» ، آثار وضو
4) الأمالی ، مفید ، ص 60
برکات روزه ماه رمضان
حضرت عبدالعظیم (ع) : امام هادی (ع) فرمودند :
« هنگامی که خداوند با موسی بن عمران (ع) سخن می گفت ، موسی گفت : پروردگارا ! پاداش کسی که برای رضای تو ، روزة ماه رمضان را بگیرد ، چیست؟ فرمود: ای موسی!
او را در روز قیامت ، در جایی قرار خواهم داد که از هول و وحشت آن روز نترسد.»
از منظر احادیث اهل بیت علیهم السّلام ماه رمضان ، ماهِ ضیافت و مهمانی خداوند منّان ، و خدا خود ، میزبان روزه داران است .
در این مهمانی ، برکات فراوانی نصیب روزه داران می گردد ، مانند : ملکة تقوا و توان پرهیز از گناهان و مقاومت در سختی ها ، دوری از شیطان و آتش دوزخ ، صحّت و سلامت بدن ، نور معرفت و حکمت ، و نزدیکی به خدا . 1
یکی از برکات مهمّ روزه داری در ماه رمضان که در حدیث یاد شده به آن اشاره گردیده ، امنیّت و آرامش در روز قیامت است . در این باره دو روایت نقل شده است :
یکی از امام هادی (ع) از طریق حضرت عبدالعظیم (ع) - که ملاحظه شد- و دیگری از امام باقر(ع) که طبق آن ، خداوند متعال در پاسخ موسی (ع) می فرماید :
ای موسی ! بهشـت من ، برای اوست و برای اوست ایمنی از هر هراسـی
در روز قیـامـت و آزادی از آتـش دوزخ . 2
1) در هر دو حدیث ، تأکید شده که این پاداش برای کسی است که در روزه داری ، قصد قربت داشته باشد و برای رضای خدا روزه بگیرد .
2) آرامشی که در قیامت برای روزه دار پدید می آید ، در واقع ، حاصل تقوایی است کهدر دنیا در نتیجة این عمل عبادی برای روزه دار حاصل شده است3 و این پیشگویی در قرآن کریم نیز مورد تأیید قرار گرفته ، آن جا که فرمود:
«مردم با تقوا [در قیامت] در جایگاهی امن قـرار دارنـد.» 4
3) این حدیث نشان می دهد که در دین موسی (ع) نیز روزة ماه رمضان ، واجب بوده است .
برگرفته از حکمت نامة حضرت عبدالعظیم (ع) ص 129 -130
1) برای توضیح برکات یاد شده ، ر.ک: ماه خدا .
2) فضائل الأشهر الثلاثة : ص 89 ، ح 68 ، بحارالانوار ، ج 96 ، ص 364 ، ح 34
3) سوره بقره ، آیه 183
4) سوره دخان ، آیه 51
بـرکـات نمـاز
حضرت عبدالعظیم (ع) : امام هادی (ع) فرمودند :
« آن گاه که خداوند با موسی سخن گفت، گفت : خدایا! پاداش کسی که نمازها را در وقتش به جا آورد ، چیست؟ خداوند فرمود: خواستش را اجابت و بهشتم را بر او مباح می کنم.»
نماز ، برکات فراوانی برای زندگی مادّی و معنوی1 و دنیوی و اخروی انسان دارد که در این حدیث ، به دو اثر از آثار آن اشاره شده است :
1) اجـابـت دعـا :
یکی از موارد استجابت دعا ، پس از گزاردن نماز است . این اثر در احادیثِ یاد شده و احادیث دیگری مورد تأکید قرار گرفته است ، مانند آنچه از پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم نقل شده که فرمود :
کسی که نمـاز واجبی را انجام دهد ، در نزد خدا یک دعای مسـتجاب دارد . 2
البته این درصورتی است که مانعی برای اجابت دعا وجود نداشته باشد . 3
2) جـواز ورود بـه بهـشت :
دوّمین اثر نماز ، این است که نمازگزار در جهان پس از مرگ، می تواند از نعمت های بهشت جاوید ، بهره مند گردد. در احادیث فراوانی به این اثر اشاره شده است ، مانند آنچه از پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم نقل شده که فرمود:
نمـاز کلیـد بهـشـت اسـت . 4
این تعبیر ، مانند تعبیر «اباحة بهشت برای نمازگزار» ، حاکی از نقش تکوینی نماز برای بهره گیری از نعمت های بهشتی است ، بدین معنا که افراد بی ایمان و بی نماز، در نظام تکوینی عالم آخرت نمی توانند از نعمت های الهی استفاده کنند ، چنان که اهل بهشت در پاسخ اهل دوزخ که از آنها درخواسـت می کنند از نعـمت هایی که برخـوردارند به آنها نیز بدهند، می گوینـد :
«خداوند، آن دو را بر کافران حرام کرده.» 5
این حرمت، حرمت تشریعی نیست ؛ بلکه حرمت تکوینی است.
برگرفته از : حکمت نامة حضرت عبدالعظیم (ع) ، ص 124 – 125
1) برای آشنایی با همة آثار و برکات نماز ، ر.ک: فرهنگ نامة نماز از همین مؤلّف
2) الأمالی ، مفید ، ص 118
3) برای آگاهی از موانع اجابت دعا، ر.ک: نهج الدعاء ، از همین مؤلّف
4) سنن الترمذی ، ج 1 ، ص 10 ، ح 4
5) سوره اعراف ، آیه 50
تـلاوت کـلام خـدا
حضرت عبدالعظیم (ع) : امام هادی (ع) فرمودند :
« هنگامی که خداوند با موسی بن عمران (ع) سخن می گفت، موسی گفت :
«خدایا! پاداش کسی که کتاب حکمت تو را در نهان و آشکارا بخواند ، چیست؟
فرمود: ای موسی! او از صراط ، مانند برق خواهد گذشت.»
این حدیث دربارة تشویق و تأکید بر تلاوت (خواندن) و مطالعة کتاب خداست. در این باره نکات ذیل ، قابل توجّه است :
5) یکی از نام های تورات، «حکمت» بوده است ، همان طور که قرآن کریم نیز «حکمت» نامیده شده است.1
6) تعبیر «حکمت» به جای تورات ، اشاره به این است که کتاب های آسمانی سراسر، علم و حکمت اند و از این رو خواندن و مطالعه و بهره گیری از رهنمودهای حکیمانة آنها برای همه، ضروری است .
7) تأکید بر خواندن حکمت الهی در آشکار و نهـان ، اشاره به این معانی است :
یک. قاریان با اخلاص کتاب خدا، کسانی هستند که به قرائت آشکار آن ، اکتفا نمی کنند؛ بلکه در نهان نیز با آن سر و کار دارند. اکتفا به قرائت آشکار و امتناع از قرائت نهان، نشانة ریاکاری و خودنمایی قاری است.
دو. قرائت آشکار کتاب خدا به دلیل فرهنگ سازی عمومی و بهره گیری همگانی ، و قرائت نهان، به جهت بهره گیری فردی از آموزه های آن ، ضروری است .
سه. قرائت آشکار، مقدّمة قرائت نهان و بهره گیری عملی از کتاب خداست و کسی حقیقتاً کتاب خدا را تلاوت می کند که به آن عمل نماید، چنان که در قرآن آمده: «کسانی که به آنها کتاب [آسمانی] دادیم، آن را چنان که حـقّ تلاوت آن است ، تلاوت می کنند.» 2
در حدیثی از پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم در تفسیر «حقّ تلاوت» آمده که : مقصود ، آن است که از آن (کتاب خدا) ، چنان که شایسته است ، پیروی می کنند. 3
برگرفته از : حکمت نامة حضرت عبدالعظیم (ع) ، ص 131 – 132
1) برای آشنایی با نام های قرآن ، ر.ک: شناخت نامة قرآن از همین مؤلّف
2) سوره بقره ، آیه 121
3) ر.ک: میزان الحکمه ، ج 9 ، ص 348 « حقّ تلاوت»
مباهـات خـدا به نمـازگزار
حضرت عبدالعظیم (ع) : امام هادی (ع) فرمودند :
« در مکالمة خداوند با موسی بن عمران ، موسی (ع) گفت :
«خدایا! پاداش کسی که گواهی دهد من فرستاده و پیامبر تو هستم و تو با من سخن گفته ای ، چیست؟ فرمود: ای موسی! فرشتگان من، پیش او می روند و او را به بهشتم بشارت می دهند .
موسی گفت: خدایا! پاداش کسی که در پیشگاه تو بایستد و نماز بخواند، چیست ؟
فرمود : به رکوع و سجود و قیام و قعود او به فرشتگانم مباهات خواهم کرد ، و کسی را که من به او به فرشتگانم مباهات نمایم، عذاب نخواهم کرد .»
افزون بر حدیثی که ملاحظه شد، در احادیث اهل بیت علیهم السّلام ، بارها بر این نکته تأکید شده که عبادت برخی از بندگان ، موجب مباهات خداوند متعال نزد فرشتگان است ، مانند: عبادت جوان، که بر پایة حدیثی ، خداوند متعال ، خطاب به فرشتگان نسبت به عبادت جوان، این چنین مباهات می نماید :
بنده ام را بنگرید که برای من ، خواسته های نفس خود را کنار نهاده است . 1
همچنین کسانی که برای خدا آزار دیگران را تحمّل می کنند،2 یا نافلة شب را در روز قضا می نمایند،3 یا در بیابانی بی آب و علف ، به تنهایی به نماز می ایستند، یا در شب زنده داری ، در سجده به خواب می روند ، یا در جبهة نبرد با دشمن در حالی که یارانشان فرار کرده اند، مقاومت می کنند و به شهادت می رسند،4 موجب مباهات خدا نزد فرشتگان می شوند .
نظیر این احادیث ، فراوان است : برای توضیح این گونه احادیث ، دو مسئله باید روشن شود :
1) مباهات به معنای بالیدن، نازیدن و اظهار فخر نمودن است و مباهات خدا نزد فرشتگان، بدین معناست که او کارهای نیک انسان های شایسته را به رخ فرشتگان می کشد و می فرماید: این ها ، همان کسانی هستند که شما آفرینش آنها را مورد پرسش قرار دادید و گفتید : آیا در زمین ، کسی را قرار می دهی که در آن فساد کند و خون ها را بریزد؟ و من در پاسخ شما گفتم: من چیزی را می دانم که شما نمی دانید .5
آنچه فرشتگان نمی دانستند ، این بود که انسان از استعدادی برخوردار است که اگر از آن درست استفاده کند ، به نقطه ای از کمال دست می یابد که فرشتگان نمی توانند رسید .
2) با عنایت به آنچه در معنای «مباهات» بیان شد، معلوم می شود که چرا خدا به «نمازگزار» مباهات می کند . مباهات خدا به نمازگزار ، نشانة نقش بی بدیل نماز در سازندگی انسان و صعود او به قلّة کمالات انسانی است .
برگرفته از : حکمت نامة حضرت عبدالعظیم (ع) ، ص 120 – 122
1) الکافی ، ج 8 ، ص 392 ، ح 588 .نیز ، ر.ک: حکمت نامة جوان : ص 90 (افتخار خداوند به عبادت جوان)
2)الدعوات ، رواندی ، ص 20
3)وسائل الشیعه ، ج 4 ، ص 278 ، ح 15
4)وسائل الشیعه ، ج 5 ، ص 296، ح7
5)سوره بقره ، آیه 30