حجت الاسلام ادیب یزدی: چرا امام صادق (ع) با وجود فراوانی شاگردانش قیام نکرد؟
وارث:جلسه هفتگی در هیئت منتظران حضرت ولی عصر (عج) با سخنرانی حجت الاسلام ادیب یزدی و مداحی کربلایی علی نجفی و کربلایی مرتضی مومنی برگزار شد.
در ادامۀ خبر متن سخنرانی حجت الاسلام ادیب یزدی را می خوانید:
بعد از شهادت حضرت سید الشهدا علیهالسلام اهل بیت علیهم السلام خیلی اذیت شدند و فکر نمی کردند مردم آنقدر بی وفا باشند. پس وارد فاز فرهنگی شدند که مسئله کربلا کوچک نشود چرا که اگر امام سجاد علیهالسلام قیام می کردند کربلا تحت الشعا قرار می گرفت. جریان توابین و مختار و خیلی جریان های انتقامی بعد از کربلا مورد تایید اهل بیت علیهم السلام بود ولی آنها در خط مقدم نبودند.
زید بن علی فرزند امام سجاد علیه السلام در سال 117 قیامی انجام داد و شهید شد امام سجاد علیهالسلام هم بسیار در سوگش گریه کردند اما امام به خط مقدم قیام نرفتند. قیام مختار همچنین و بارها مختار التماس می کرد تا به حضور حضرت برود اما امام نمی پذیرفت که مردم تصور نکنند امام او را به خط مقدم فرستاده است و می فرمود اگر کاری داری به حضور عمویم محمد حنفیه برو.
بعد از کربلا تقریبا اهل بیت علیهم السلام شمشیر ها را غلاف کردند. خیلی زیرکانه عمل کردند. چند امام خیلی زیرکانه عمل کردند امام حسن علیهالسلام، امام سجاد علیهالسلام، امام باقرعلیهالسلام و امام صادق علیهالسلام. البته برخی شیعیان می آمدند و می گفتند چرا قیام نمی کنید؟ حضرت می فرمودند: با کدام یار قیام کنم؟ شاگرد زیاد داشتند امام صادق علیهالسلام اما آنها جنگجو نبودند بلکه اهل قلم بودند. عالم بودند. درسخوان بودند. کسانی که درس خوانند خیلی انقلابی و با اعتقاد قوی نیستند.
در زمان انقلاب هم همینگونه بود. دانشجوها از همه دانشکده ها تظاهرات می کردند اما از دانشکده پزشکی صدایی در نمی آمد و تماشا می کردند. بسیاری از شاگردان حضرت سنی بودند. امام هم نظرشان استفاده از دانشجوها نبود. اصحاب خاصی هم داشتند حضرت مانند مومن طاق، زرارة بن اعین، ابان بن تغلب هم وجود داشتند. اما معرفت مردم نسبت به امام در سطح بسیار نازل بود.
طرفداران ابومسلم خراسانی معروف به سیاه جامگان عزاداران امام حسین علیهالسلام بودند و به عشق امام حسین علیهالسلام آمدند و بنی امیه را نابود کرد. ابو مسلم نامه ای فرستاد به امام صادق علیهالسلام که ما به خاطر شما می آییم. آقا بدون خواندن، نامه را سوزاندند. زیرا اگر نامه دست دشمن می افتاد به بهانه نامه خیلی سرها جدا می شد. همان سربازی که نامه را رسانده بود گفت: چرا چنین کردید؟ حضرت فرمود: من می دانم چه می کنم. گفت: آنها به عشق شما می آیند. حضرت فرمود: آیا مارا قبول داری و می شناسید؟ گفت: بله. حضرت کنیزی را صدا کرد تا آتشی را محیا کند و بعد به او گفت: برو در آتش. فرد ترسید و گفت: یابن رسول الله اشتباه کردم. فکر می کرد حرف بدی زده است. نا گهان بشر حافی به حضور حضرت آمد. حضرت فرمود: بشر دلم برایت تنگ شده بود. بشر خوشحال شد.امام فرمود: بشر آماده ای بروی داخل آتش؟ گفت: چشم قربان. امام صادق علیهالسلام در تنور را قرار دادند وبه مرد خراسانی گفتند: از خراسان چه خبر؟باران می بارد؟ مرد گفت: آقا سوخت و ترسید. بعد از مدتی در تنور را باز کردند دیدند بشر دارد برای امام اشعار عاشقانه می خواند. معرفت یعنی این. حضرت فرمود: بشر در چه حالی؟ گفت در حالی که آرزو دارم در راه شما بسوزم. حضرت فرمود: بیا بیرون. رو کرد به مرد خراسانی و فرمود: مانند این چند نفر در سپاهتان دارید؟ گفت: قربان یک نفر هم نداریم. فرمود : حال وقت قیام ما نیست.
تازه این امتحان ورودی است. شاید کسی را آتش شهوت، غضب بسوزاند. برای امام حسین علیهالسلام حیوانات بیابان هم گریه کردند؟ پرندگان آسمان هم از شاپرک تا عقاب گریه کن امام حسین علیهالسلام هستند. سنگ ها هم گریه می کنند. هنر آن است که با نفس خود بجنگیم. واقعا فکر می کنیم فقط با گریه همه چیز حل می شود ؟نمی خواهند سرمایه کنند برای امام حسین علیهالسلام . نمی شود بی زحمت خود را به اوج رساند. باید سعی کنیم بر آن غلبه کنیم. شهوت شوخی بردار نیست. غلیان می کند.
خیلی ها را بیچاره کرده است. لذا بعد از مرگ هم که 7 وادی را باید طی کنیم وحشتناک ترین وادی، وادی شهوت است. که باید از این وادی ها عبود کنیم. وادی ها جوانی، طمع، شهوت، تا برسد به وادی السلام که روح مومن در آن نگاه داشته می شود تا روز قیامت. فرمانده وادی السلام علی علیهالسلام است. حضرت علی اکبر علیهالسلام را برای استقبال از مومن می فرستند. کفار در بیابانی به شکل برهوت که تمثالش وادی ایمن است قرار دارند.
اگر انسان می دانست در عالم برزخ چه می بیند فکر گناه را هم نمی کرد. خدا در دنیا انسان را آزاد گذاشته است اگر 7 وادی را می دید جرات بر گناه پیدا نمی کرد. در قبرستان فریاد هایی وجود دارد که بر انسان پوشیده است. در جوانی بر شیطان غلبه کنید. این شیرین است. لذا فقط یک راه وجود دارد. قوی باشید. برای تقویت جسم به باشگاه می روید برای تقویت روح به هیئت می روید. بر شیطان غلبه کنید. این انسان را پیش امام حسین علیهالسلام عزیز می کند.
خیلی از اصحاب و شاگردان امام صادق علیهالسلام فداکار بودند ولی شیعه فدایی و آتشی نبود.
/110210302