حجت الاسلام دارستانی : اولین پله برای اظهار محبت به ساحت سیدالشهدا (ع) آه کشیدن است
وارث: مراسم شام شهادت امام صادق علیه السلام با سخنرانی حجت الاسلام سید احمد دارستانی و مداحی حاج اصغر زنجانی و کربلایی روح الله صادقی برگزار شد.
![حجت الاسلام سید احمد دارستانی : هر کسی به اندازه بال پشه برای جد غریبم حسین گریه کند تمام گناهانش را می بخشم حجت الاسلام سید احمد دارستانی : هر کسی به اندازه بال پشه برای جد غریبم حسین گریه کند تمام گناهانش را می بخشم](/files/fa/news/1394/5/21/166734_469.jpg)
شیخ جعفر شوشتری شخصی بود که صدای خوبی نداشت روزی خواب می بیند که حضرت حلوایی در دهان او می گذارد و از آن به بعد صدایش خوب می شود. ایشان دوازده مرتبه برای محبین سیدالشهدا علیه السلام در نظر گرفته است. اولین پله برای اظهار محبت به ساحت سیدالشهدا علیه السلام آه کشیدن است. اینکه مصیبت می شنوی و نمی توانی گریه کنی آه بکش. پله دوم این است که انسان جگرش بسوزد و آه پشت سر آه بکشد و آرام نشود.
شخصی نزد حضرت صادق علیه السلام آمد و حضرت به او فرمودند: تو که شیعه ما هستی کربلا هم می روی؟ اون شخص گفت من از بزرگان بصره هستم اگر کربلا بروم میفهمند شیعه شما هستم و اهل سنت مرا اذیت می کنند. آقا فرمودند: نمی خواهد کربلا بروی. آیا در خانه ات دلت برای جد غریبمان می افتد و برای او گریه می کنی؟ آن شخص گفت: بله آقا جان، زن و بچه ام وقتی سفره را پهن می کنند یاد غروب عاشورا و تشنگی و گرسنگی جد غریب شما می افتم و بغض گلویم را می گیرد جوری که نمی توانم غذا بخورم. امام صادق علیه السلام با شنیدن این حرف فرمودند: به تو و به هر کسی که به این حال بیفتد سه بشارت می دهم: لحظه جان دادنت همه ائمه علیهم السلام تا امام زمانت در بستر تو حاضرند، با حضور ما ملک الموت از مادر بهتر جانت را می گیرد، لحظه ای که ما را می بینی جوری دلت شاد می شود که از لحظه جان دادن تا ورود به بهشت و محضر امیرالمومنین علیه السلام یک لحظه این شادی از دلت نمی رود.
پله سوم هم این است که مصیبت را می شنوی و هاله ای از اشک در چشمانت جمع بشود ولی قطره نشود، در آن لحظه خدا با محبت به تو نگاه می کند و می خواهد تمام دعاهایت را مستجاب کند. در آن لحظه دست به دعا بردار. باور مهم است که باور کنیم.
جوانی برای زیارت کردن امیرالمومنین علیه السلام در راه نجف بود، در راه به زمین یک یهودی می رسد و یهودی هم تا می فهمد او شیعه است، شروع به زدن او و دوستانش می کند و آن جوان هم در زیر آن کتک ها می گفت من صاحب دارم، به صاحبم می گویم تا حساب شما را برسد. به حرم که می رسد به آقا می گوید من زخمی ام حق مرا زا او بگیر. شب که می خوابد خواب آقا را می بیند و به ایشان می گوید که باید حقش را بگیرند، حضرت می فرمایند او حقی بر گردن ما دارد و ما نمی توانیم. در راه برگشت آن یهودی او را می بیند و می گوید چه شد به صاحبت گفتی؟ و آن شخص می گوید: آقایم فرمود تو حقی بر گردنشان داری و نمی توانند تو را بزنند. آن یهودی گفت چه حقی؟ و آن جوان گفت روزی در کنار رود فرات نشستی و به یاد امام حسین علیه السلام هاله ای اشک در چشمانت جمع شده است. آن یهودی با زانو زمین خورد و اسلام آورد. اهل بیت علیهم السلام مانند ما نیستند هر کاری که انجام بدهیم آنها می نویسند.
امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کسی به اندازه بال پشه برای جد غریبم حسین گریه کند تمام گناهانش را می بخشم.
/1102101304