حجت الاسلام دارستانی: هر آهی که برای مظلومیت اهل بیت (ع) بکشید عبادت است

کد خبر: 38617
جلسه هفتگی هیئت سپهسالار کربلا با سخنرانی حجت الاسلام سید احمد دارستانی و مداحی کربلایی وحید یوسفی، کربلایی محمد حسین حدادیان برگزار شد.
وارث: جلسه هفتگی هیئت سپهسالار کربلا با سخنرانی حجت الاسلام سید احمد دارستانی و مداحی کربلایی وحید یوسفی، کربلایی محمد حسین حدادیان  برگزار شد.
در ادامه خبر متن سخنان حجت الاسلام دارستانی را می خوانید:

حجت الاسلام دارستانی:درروضه امام حسین (ع) مزدهای عظم می گیریم

شیخ جعفر شوشتری رحمت الله علیه خواب دید در کربلاست و رفت به سمت  آقا امام حسین علیه السلام، ایشان را در آغوش کشیدند و به حبیب ابن مظاهر رو کردند و گفتند که در اینجا چه داریم؟ حلوایی را درست کنید و خود حضرت در دهان شیخ جعفر شوشتری گذاشتند. کسی که فقط سخنرانی می کردند و روضه نمی خواندند و در جلساتشان تا می گفتند بسم الله الرحمن الرحیم مردم ضجه می زدند. ایشان کتابی به نام خصائص الحسینیه نوشته اند که در 12 پله ارادت ما را به امام حسین علیه السلام می رساند و می دانید که تمام اینها از عنایت امام صادق علیه السلام به ما است که ایشان تمام توان و زحمت خود را گذاشته است برای دین. بیش از 90 درصد از احادیثی که از حضرت سیدالشهدا علیه السلام نقل شده است را امام صادق علیه السلام جمع آوری کرده است. همه این مجالس را ما از عنایت امام صادق علیه السلام داریم.

اولین پله در باب محبت به حضرت سیدالشهدا علیه السلام آه کشیدن است. طبق فرمایشات امام صادق علیه السلام : "نفس المهموم لظلمنا تسبیح " هر آهی که برای مظلومیت ما بکشید عبادت است. گاهی در مجالس نمی توانی گریه کنید یک آه بکشید. درست است که نمی توانید گریه کنید، اما همین که دلتان بسوزد برای مصیبت و آه پشت آه کشیده شود و دل بسوزد این هم برای ما عبادت نوشته می شود.

پله دوم این است که بارها شده است که انسان نتوانسته است گریه کند اما دلش سوخته است برای حضرت سیدالشهدا علیه السلام. شخصی در محضر امام صادق علیه السلام رسید، حضرت از ایشان سوال کردند تو که شیعه ما هستی کربلا هم می روی؟ آن شخص گفت من از بزرگان بصره هستم اگر کربلا بروم میفهمند شیعه شما هستم و اهل سنت مرا اذیت می کنند. آقا فرمودند: نمی خواهد کربلا بروی. آیا در خانه ات یادت جد غریب ما بیافتی؟ یا به تعبیر ما به هیئت می روی که یاد جد غریب ما هم در آن باشد؟ عرض کرد: بله یابن رسول الله هروقت که در منزل سفره می چینند و آب و غذا  می آوردند به یاد تشنگی و گرسنگی جد غریب شما می افتم بغض گلویم را می گیرد نفسم تنگ می شود.

امام صادق علیه السلام فرمودند: پس من سه شهادت به تو میدهم، هر کس که اینگونه باشد در لحظه جان دادن از جدم حضرت محمد صلوات الله علیه تا امام عصر او، همه بالای سرش می ایستیم. ملک الموت از نوازش مادر آرامتر جان می گیرد. وقتی صورت ما را در بالای سر خود می بینی به قدری شاد و فرح می شوی که خداوند از لحظه جان دادن تا ورود به بهشت و کنار حضرت علی علیه السلام نشستن خداوند یک لحظه این شادی را از تو نمی گیرد.

پله سوم هم این است که مصیبت را می شنوی و هاله ای از اشک در چشمانت جمع بشود ولی قطره نشود، در آن لحظه خدا با محبت به تو نگاه می کند و می خواهد تمام دعاهایت را مستجاب کند. در آن لحظه دست به دعا بردار. امام صادق علیه السلام می فرمایند: اگر این حالت به کسی دست داد همان لحظه دست به دعا بردارد و از خداوند حاجت خود را بگیرد چون خداوند با نگاه محبت آمیز به او می نگرد.

جوانی برای زیارت کردن امیرالمومنین علیه السلام در راه نجف بود، در راه به زمین یک یهودی می رسد و یهودی هم تا می فهمد او شیعه است، با نوکرانش شروع به زد آن جوان می کند و آن جوان هم در زیر آن کتک ها می گفت من صاحب دارم، من آقا دارم، به صاحبم می گویم تا حساب شما را برسد. گفتند هر کاری که می خواهی بکن. زخمی به حرم می رسد به آقا می گوید بچه را که بزنند پدرش می رود از او دفاع می کند و اگر نوکری کتک بخورد اربابش می رود من برای شما هستم، من منتسب به شما هستم. شب که می خوابد خواب آقا را می بیند و به ایشان می گوید در حرم من آمده ای و داد و بی داد می کردی چه شده است؟ گفت در راه حرم شما بودم زخمی شدم، کتک خوردم، شکوه کردم از شما می خواهم یک درسی به ایشان بدهید. تا این حرف را زدم چهره ایشان بهم ریخت و فرمودند نمی توانم، حضرت می فرمایند: او حقی بر گردن ما دارد و ما نمی توانیم. حضرت حق را گفتند و آن جوان از خواب بیدار شدند و صبح که خواستند برگردند از کنار آن زمین می رفت آن یهودی او را می بیند و می گوید چه شد به صاحبت گفتی؟ و آن شخص می گوید: آقایم فرمود تو حقی بر گردنشان داری و نمی توانند تو را بزنند. آن یهودی گفت چه حقی؟ و آن جوان گفت روزی در کنار رود فرات نشستی و چشمت به حرم حسینش افتاده و همین که در آب دست فرو می کردی می گفتی خاک بر شما مسلمانان مگر پسر علی چقدر از این آب می خواست بخورد؟ به یاد امام حسین علیه السلام هاله ای اشک در چشمانت جمع شده است و دلت برای حسین ما شکسته و تا مزد آن اشک را ندهم نمی توانم او را بزنم. آن یهودی با زانو زمین خورد گفت من بخاطر این موضوع از مسلمانان متنفرم و اسلام آورد. اهل بیت علیهم السلام مانند ما نیستند هر کاری که انجام بدهیم آنها می نویسند.

حتی یک چوب کبریت هم در روضه امام حسین علیه السلام خرج کنیم به ما تا قیامت از آن روزی می دهند. امام حسین علیه السلام به عمروعاص صله داد از ایشان پرسیدند چرا به او صله دادی؟ فرمودند که شعری را برای پدرم گفته است اگر در این دنیا به او مزدش را ندهم در قیامت در کنار پدر من نمی بود که ایشان راضی نمی شدند.

پله چهارم این هاله این است که از اشک به قدری جمع بشود که از گوشه چشم سرازیر شود عالم را بهم می ریزد.

امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کسی به اندازه بال پشه برای جد غریبم حسین علیه السلام گریه کند خداوند تمام گناهانش را می بخشد. اما ضمانتی نیست که ما برای امام حسین علیه السلام گریه کنیم و بعد برویم سر گناه و در آنجا عمر ما تمام بشود؟ صفحه آخر عمرمان را خوب ورق بزنیم. خیلی وقتها گناه ما را در غرق خود می کند گناه آرام آرام تولید می شود و ما را از پا در می آورد و نمی گذارد برگردیم.

 

1102101303/


حجت الاسلام دارستانی:درروضه امام حسین (ع) مزدهای عظم می گیریم