در حق غیر مسلمان هم می توان دعای خیر کرد؟
دعا از اموری است که در آموزه های دینی فراوان به آن سفارش شده، و دارای نقش بسزایی در زندگی و سرنوشت انسان است. با مراجعه به سخنان معصومان (علیهم السلام) و سیره عملی آنان در می یابیم که اولیای الهی نه تنها به دیگران توصیه می کردند که برای هم دیگر دعا کنند، بلکه در مقام عمل خود نیز، پایبند به درخواست خیر از خداوند، برای دیگران بوده اند.
وارث : امام حسن مجتبی (علیه السلام) می گوید: "مادرم فاطمه (علیها السلام) را در شب جمعه ای مشاهده کردم که تا هنگام طلوع آفتاب، در رکوع و سجود به عبادت خداوند مشغول بود و برای مردان و زنان مومن، با مشخصات و ذکر نام بسیار دعا به درگاه خداوند کرد و از براى خود هیچ دعا نکرد. به مادرم گفتم: چرا برای خود دعا نکردی؟ چنان که برای دیگران دعا کردی؟! فرمود: اول همسایه و سپس خانه". [1]
دعا برای هدایت شدن
دعا کردن و تلاش برای هدایت شدن تمام افراد حتی غیر مسلمانان، جایز است. همان طور که پیامبر گرامی اسلام(صلی الله و علیه وآله) در جنگ خندق برای قریش که به جنگ او آمده بودند، دعا کرده و از خدا هدایت آنان را طلب کرد.[2]
دعا به خیر نسبت به مشرک مورد نهی است. در قرآن خطاب به پیغمبر اکرم است: «ما کانَ لِلنَّبِیِ وَ الَّذِینَ آمَنُوا أَنْ یَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِکِینَ وَ لَوْ کانُوا أُولِی قُرْبى»،[سوره توبه، آیه 113] یعنی بر پیامبر و کسانی که ایمان آورده اند، سزاوار نیست که برای مشرکین بعد از اینکه معلوم شد مشرکند، دعای خیر کنند.
البته میتوان برای کسی که به شدت با دین خدا دشمنی میکند و در این راه لجاجت و شدت دارد و از ظلم و ستم به پیروان حق ابائی ندارد، نفرین کرد و از خدا خواست تا او را هدایت نکند؛ چنانکه حضرت موسی(علیه السلام) چنین دعایی برای فرعون کرد: «پروردگارا! تو فرعون و اطرافیانش را زینت و اموالى [سرشار] در زندگى دنیا داده اى، و در نتیجه [بندگانت را] از راه تو گمراه میسازند! پروردگارا! اموالشان را نابود کن! و [به جرم گناهانشان،] دل هایشان را سخت و سنگین ساز، به گونها ى که ایمان نیاورند تا عذاب دردناک را ببینند».[3]
امام صادق(علیه السلام) در ارتباط با بخشی از نماز میت که برای او طلب بخشش میشود، چنین فرمود: «اگر آن شخص دشمن خدا بود، بگو: خدایا! ما از او چیزی جز دشمنی تو ندیدیم ... خدایا! قبرش را پر از آتش کن ... ولی اگر آن شخص مستضعف بود(یعنی عمداً و با قصد و غرض در مقابل حق قرار نگرفت)، بگو: خدایا! کسانی که توبه کردند و راه تو را رفتند، آنان را ببخش و از آتش جهنم دور نگه دارد. ولی اگر نمیدانی این شخص جزء کدام افراد بوده، بگو: اگر خیر و اهل آنرا دوست داشت، او را ببخش و مورد رحمت خود قرار بده
دعا برای بخشش گناه
درباره استغفار کردن برای دیگران، محدودیت وجود دارد. مسلمانان و حتی پیامبر(صلی الله و علیه وآله) حق ندارند که برای کافران و مشرکانی که اهل هدایت نیستند، طلب بخشش و استغفار کنند.
«اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعینَ مَرَّةً فَلَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ کَفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقین»،[3سوره توبه، آیه 80] ؛ برای آن ها آمرزش بطلبی یا آمرزش مطلبی ( یکسان است ) اگر برای آن ها هفتاد بار هم آمرزش طلبی هرگز خداوند آنها را نخواهد آمرزید ، زیرا که آنها به خدا و رسول او کفر ورزیدند ، و خداوند گروهی را که فاسقند هدایت نمی کند.
اگر برای این ها استغفار کنی یا طلب آمرزش نکنی، برایشان مساوی است. حتی اگر هفتاد بار برایشان طلب آمرزش کنی، هیچ فایدهای ندارد.
این ها آمرزیده نمیشوند، چون به خداوند و رسولش کفر ورزیدند. خداوند گروه فاسق را هدایت نمیکند.
حضرت ابراهیم(علیه السلام) نیز به دلیل اینکه به عمویش آزر وعده ای داده بود، تا مدت خاصی برای او استغفار کرد، ولی بعد از آن از او تبری جست.[4]
مسلمانانی که حق را شناختهاند ولی با آن مخالفت میکنند و نیز مسلمانانی که با اهل بیت پیامبر(علیهم السلام) دشمنی دارند(نواصب) نیز همین حکم را دارند. اما نسبت به اکثر مسلمانان غیر شیعی که این گونه نیستند، دعا کردن اشکالی ندارد بلکه امری پسندیده است؛ همانگونه که در دعای معروف میخوانیم: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُوْمِنِینَ وَ الْمُوْمِنَاتِ وَ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِمَاتِ الْأَحْیَاءِ مِنْهُمْ وَ الْأَمْوَات».[5]
طبق روایتی؛ امام صادق(علیه السلام) در ارتباط با بخشی از نماز میت که برای او طلب بخشش میشود، چنین فرمود: «اگر آن شخص دشمن خدا بود، بگو: خدایا! ما از او چیزی جز دشمنی تو ندیدیم ... خدایا! قبرش را پر از آتش کن ... ولی اگر آن شخص مستضعف بود(یعنی عمداً و با قصد و غرض در مقابل حق قرار نگرفت)، بگو: خدایا! کسانی که توبه کردند و راه تو را رفتند، آنان را ببخش و از آتش جهنم دور نگه دارد. ولی اگر نمیدانی این شخص جزء کدام افراد بوده، بگو: اگر خیر و اهل آنرا دوست داشت، او را ببخش و مورد رحمت خود قرار بده».[6]
پی نوشت ها :
1- صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، ص 182، انتشارات مکتبة الداوری، قم، 1386 ق
2- طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ص 83، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ سوم، 1390ق
3- یونس، 88
4. توبه، 113 - 114
5. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 2، ص 530، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق
6. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 168، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق
منبع : اسلام کوئست
/1102101305
دعا برای هدایت شدن
دعا کردن و تلاش برای هدایت شدن تمام افراد حتی غیر مسلمانان، جایز است. همان طور که پیامبر گرامی اسلام(صلی الله و علیه وآله) در جنگ خندق برای قریش که به جنگ او آمده بودند، دعا کرده و از خدا هدایت آنان را طلب کرد.[2]
دعا به خیر نسبت به مشرک مورد نهی است. در قرآن خطاب به پیغمبر اکرم است: «ما کانَ لِلنَّبِیِ وَ الَّذِینَ آمَنُوا أَنْ یَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِکِینَ وَ لَوْ کانُوا أُولِی قُرْبى»،[سوره توبه، آیه 113] یعنی بر پیامبر و کسانی که ایمان آورده اند، سزاوار نیست که برای مشرکین بعد از اینکه معلوم شد مشرکند، دعای خیر کنند.
البته میتوان برای کسی که به شدت با دین خدا دشمنی میکند و در این راه لجاجت و شدت دارد و از ظلم و ستم به پیروان حق ابائی ندارد، نفرین کرد و از خدا خواست تا او را هدایت نکند؛ چنانکه حضرت موسی(علیه السلام) چنین دعایی برای فرعون کرد: «پروردگارا! تو فرعون و اطرافیانش را زینت و اموالى [سرشار] در زندگى دنیا داده اى، و در نتیجه [بندگانت را] از راه تو گمراه میسازند! پروردگارا! اموالشان را نابود کن! و [به جرم گناهانشان،] دل هایشان را سخت و سنگین ساز، به گونها ى که ایمان نیاورند تا عذاب دردناک را ببینند».[3]
امام صادق(علیه السلام) در ارتباط با بخشی از نماز میت که برای او طلب بخشش میشود، چنین فرمود: «اگر آن شخص دشمن خدا بود، بگو: خدایا! ما از او چیزی جز دشمنی تو ندیدیم ... خدایا! قبرش را پر از آتش کن ... ولی اگر آن شخص مستضعف بود(یعنی عمداً و با قصد و غرض در مقابل حق قرار نگرفت)، بگو: خدایا! کسانی که توبه کردند و راه تو را رفتند، آنان را ببخش و از آتش جهنم دور نگه دارد. ولی اگر نمیدانی این شخص جزء کدام افراد بوده، بگو: اگر خیر و اهل آنرا دوست داشت، او را ببخش و مورد رحمت خود قرار بده
دعا برای بخشش گناه
درباره استغفار کردن برای دیگران، محدودیت وجود دارد. مسلمانان و حتی پیامبر(صلی الله و علیه وآله) حق ندارند که برای کافران و مشرکانی که اهل هدایت نیستند، طلب بخشش و استغفار کنند.
«اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعینَ مَرَّةً فَلَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ کَفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقین»،[3سوره توبه، آیه 80] ؛ برای آن ها آمرزش بطلبی یا آمرزش مطلبی ( یکسان است ) اگر برای آن ها هفتاد بار هم آمرزش طلبی هرگز خداوند آنها را نخواهد آمرزید ، زیرا که آنها به خدا و رسول او کفر ورزیدند ، و خداوند گروهی را که فاسقند هدایت نمی کند.
اگر برای این ها استغفار کنی یا طلب آمرزش نکنی، برایشان مساوی است. حتی اگر هفتاد بار برایشان طلب آمرزش کنی، هیچ فایدهای ندارد.
این ها آمرزیده نمیشوند، چون به خداوند و رسولش کفر ورزیدند. خداوند گروه فاسق را هدایت نمیکند.
حضرت ابراهیم(علیه السلام) نیز به دلیل اینکه به عمویش آزر وعده ای داده بود، تا مدت خاصی برای او استغفار کرد، ولی بعد از آن از او تبری جست.[4]
مسلمانانی که حق را شناختهاند ولی با آن مخالفت میکنند و نیز مسلمانانی که با اهل بیت پیامبر(علیهم السلام) دشمنی دارند(نواصب) نیز همین حکم را دارند. اما نسبت به اکثر مسلمانان غیر شیعی که این گونه نیستند، دعا کردن اشکالی ندارد بلکه امری پسندیده است؛ همانگونه که در دعای معروف میخوانیم: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُوْمِنِینَ وَ الْمُوْمِنَاتِ وَ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِمَاتِ الْأَحْیَاءِ مِنْهُمْ وَ الْأَمْوَات».[5]
طبق روایتی؛ امام صادق(علیه السلام) در ارتباط با بخشی از نماز میت که برای او طلب بخشش میشود، چنین فرمود: «اگر آن شخص دشمن خدا بود، بگو: خدایا! ما از او چیزی جز دشمنی تو ندیدیم ... خدایا! قبرش را پر از آتش کن ... ولی اگر آن شخص مستضعف بود(یعنی عمداً و با قصد و غرض در مقابل حق قرار نگرفت)، بگو: خدایا! کسانی که توبه کردند و راه تو را رفتند، آنان را ببخش و از آتش جهنم دور نگه دارد. ولی اگر نمیدانی این شخص جزء کدام افراد بوده، بگو: اگر خیر و اهل آنرا دوست داشت، او را ببخش و مورد رحمت خود قرار بده».[6]
پی نوشت ها :
1- صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، ص 182، انتشارات مکتبة الداوری، قم، 1386 ق
2- طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ص 83، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ سوم، 1390ق
3- یونس، 88
4. توبه، 113 - 114
5. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 2، ص 530، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق
6. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 168، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق
منبع : اسلام کوئست
/1102101305