حجت الاسلام دارستانی:هر چیز که تعلق به ابا عبدالله دارد،حرمت دارد/ حاج محمود کریمی: سرسلسله زینب،فهمید که بیچاره شد از هلهله زینب

کد خبر: 3888
مراسم عزاداری چهارمین شب محرم در امام زاده علی اکبر(ع) چیذر با سخنرانی حجت الاسلام دارستانی و روضه خوانی حاج محمود کریمی برگزار شد.
حسین اجاقی خبرنگار وارثمراسم عزاداری چهارمین شب محرم در امام زاده علی اکبر(ع) چیذر با سخنرانی حجت الاسلام دارستانی و روضه خوانی حاج محمود کریمی برگزار شد.

در ادامه بخشی از صحبت های حجت الاسلام دارستانی را می خوانیم :

ـ در قرآن آیه ای داریم که کلمه ابولهب در آن آمده است : "تبت یدی ابولهب وتب" ؛ کلمه ابولهب اگر غیر از کتاب خدا هرجا باشد با آن میتوان همه کار کرد ولی وقتی داخل قرآن می آید حرمت پیدا میکند. نمیتوانم کلمه ابولب را از قرآن بکنیم و به آن بیحرمتی کنیم.نام ابولهب در قرآن آمده و ما بدون وضو نمیتوانیم دست به آن بزنیم .همان طور که بدون وضو به نام خدا نمیتوانیم دست بزنیم.چون در کتاب خداست نمیتوان به آن بیحرمتی کرد. هم چون کلمه شیطان! نمیتوان نام شیطان را از کتاب خدا بِکَنیم. هر چیزی که در قرآن آمده حرمت دارد.

ـ  همان طور که هرچیزی که در قرآن باشد،حریم و حرمت دارد، هر چیزی هم که به سیدالشهدا تعلق پیدا کند حرمت پیدا میکند.البته هر تعلقی که مورد تائید علما باشد نه تعلقاتی که خودمان اضافه کنیم.

ـ حریم هیئت هم حرمت دارد؛چای هیئت،خاک هیئت، پارچه سیاه هیئت، غذای هیئت و هر چی که به سیدالشهدا ربط پیدا کند، حرمت دارد و شفا می دهد.

ـ به روزه های خانگی اهمیت بدهید. سالی یک بار با خانوده بنشینید و روضه بخوانید.خانه ها برکت پیدا میکند.تمام ملائک آسمان و زمین له له میزنند برای نشستن در مجلس روضه امام حسین(ع). از حبیب سوال شد آرزویی داری که به آن نرسیده باشی؟ گفت؛ بله! وقتی شما دور هم جمع میشوید و روضه غربت آقامون رو میخوانید ما از آقا اجازه میگیریم تا به مجلس شما بیاییم.ما غربت آقا رو ندیدیم چون زودتر به میدان رفتیم و شهید شدیم.

ـ شان نوکری در هیئت امام حسین عین شان نوکری در حرم امام حسین است. هر جا که خیمه میزنیم برای عزای آقا حرم و حریم سیدالشهداست . هر جا خیمه بزنیم، زیر قبه امام حسین هستیم. روی قبر امام حسین نشستیم. پسنوکری را خوب اداکنیم.

ـ یک فرد اهوازی آمد مدینه. در کوچه پس کوچه های مدینه دید غلامی مرکبی را آمده میکند. بعد دید امام صادق از منزل بیرون آمدند سوار مرکب شدند و فاصله کوتاهی رفتند و به مسجد رسیدند. سپس از مرکب پیاده شدند و به مسجد رفتند. غلام هم مراقب مرکب بود.فرد رفت جلو و به غلام امام گفت: بردگی ادت را میفروشی؟ نوکری ات را میفروشی؟ غلام تعجب رد. پرسید مگر بردگی هم فروشی است؟ فرد گفت من همه ملک و املاکم را در اهواز به نامت میکنم و تو این نوکری را بده به من.غلام تعجب کرد. با خوشحالی رفت به مسجد و به امام صادق گفت که یک نفر پیدا شده که میخواهد تمام مال و اموالش رابدهد به من و نوکری ام را بخرد. آقا فرمودند: خوب برو تو آزادی. موقع رفتن غلام را صدا زد و فرمود: غلام صبر کن! چون نوکر ما بودی حقی به گردن ما داری که باید اداکنیمش؛هرکس در دنیا با ماباشد، در آخرت هم با ماست. غلام گفت: به خدا قسم نمیخواستم بروم و منتظر بودم همین را از شما بشنوم.

ـ خداوند مسجدرا ساخت که یهودی ارمنی شراب خوار هیچ کدام نمیتوانند به آن داخل شوند،بعد به حسین(ع) فرمود؛ حسین جان یک حسینه بساز که هر کی خواست داخل آن بیاید ...حسین(ع)همه راجمع کرده دوره خدا.

ـ مردانه پای امام حسین بایستیم و کار کنیم .کار امام حسین نباید روی زمین بماند. کار امام باید تک باشد. بهترین آشپز، بهترین چایی باید برای امام حسین باشد. چون امام حسین تک است همه چی اش هم باید تک باشد.اینطور نباشد که برای مجلس آقا عدس پلو بدهیم ، بری عروسی پسرمان چند جور از بهترین غذاها! مهمانان آقا عزیز تر از مهمانان ما هستند!باید جون داد برای کار امام حسین.

ـ تمام مصیبت کربلا روی دوش زین العابدین است. تمام داغ ها رادید و تمام عمر گریه کرد.قدیم ها هر کسی مریض میشد، روضه خوان می آوردند و برایش روضه مریض کربلا را میخواندند.


شعری که حاج محمود در شب چهارم محرم خواند :


از خیمه درآمد ، دوران غم زینب کبری به سر آمد

پس سوی برادر،هم جای خودش هم که جای پدر آمد

این عون و محمد،شاید که در این جنگ به کارت سپر آمد

دیدند خلائق،در سایه ی عباس دو قرص قمر آمد

بهتر بدهم شرح،در حاشیه ماه دو تا شیر نر آمد

از سمت یمین عون،از سمت یسار محمد به در آمد

با نیزه و شمشیر،دیدم که یکی از طرفی با تبر آمد

تا اینکه شکستند،پس هلهله از لشکر بی شرم در آمد

سرسلسله زینب،فهمید که بیچاره شد از هلهله زینب

با عون و محمد،داده است در اینجا به برادر صله زینب

از راه رسیدن،در اصل دو تا هدیه ناقابل زینب

با این دو برادر،در کربلا ریخته شد از گل زینب

تا لحظه آخر،جنگیده و گفتن امان از دل زینب

تا اشک نریزد،پنهان شده در خیمه از این مسئله زینب

در موقع جنگ،یک دشت حسین آمده یک قافله زینب

در موقع این جنگ،دریای حسین آمده در ساحل زینب

تا لحظه ی گودال،مانند کمان گشته در این فاصله زینب

شد بی بی عالم،بی آینه بی عایله در سلسله زینب

جهت دیدن تصاویر کلیک کنید

جهت دریافت صوت کلیک کنید