حکایتی زیبا از مهمان نوازی حضرت علی(ع)

کد خبر: 39180
دست خود را درست و کامل بشوی همان طوری که اگر قنبر می‏خواست دستت را بشوید می‏شستی
وارث: در حالات امیر المومنین (ع) وارد است که مردی با پسرش به عنوان مهمان بر امام علی (علیه السلام) وارد شد امام علی (علیه السلام) با اکرام و احترام بسیار آنها را در صدد مجلس نشانید و خودش رو به روی آنها نشست موقع صرف غذا رسید غذا آوردند و صرف شد بعد از غذا قنبر غلام امام علی (علیه السلام) حوله‏ای و طشتی برای شستن دست میهمانان آورد. امام علی (علیه السلام) آنها را از دست قنبر گرفت و جلو رفت تا دست مهمان را بشوید مهمان خود را عقب کشید و گفت مگر چنین چیزی ممکن است که من دستهایم را بگیرم و شما بشویید.


حضرت امام علی (علیه السلام) فرمود: برادر تو از تو است (یعنی با هم برادر هستم) از تو جدا نیست می‏خواهد عهده دار خدمت تو بشود در عوض خداوند به او پاداش خواهد داد چرا می‏خوای مانع کار ثواب بشوی.
باز آن مرد امتناع کرد عاقبت حضرت امام علی (علیه السلام) او را قسم داد که من می‏خواهم به شرف خدمت برادر مؤمن نائل گردم مانع کار من مشو.


مهمان با حالت شرمندگی حاضر شد امام علی (علیه السلام) فرمود خواهش می‏کنم دست خود درست و کامل بشوی همان طوری که اگر قنبر می‏خواست دستت را بشوید می‏شستی خجالت و تعارف را کنار بگذار.
همین که از شستن دست مهمان فارغ شد به پسر برومند خود محمد بن حنفیه فرمود.


من دست پدر را شستم و تو دست پسر را بشوی اگر پدر این پسر در اینجا نمی بود و تنها خود این پسر مهمان ما بود من خودم دستش را می‏شستم اما خداوند دوست دارد آنجا که پدر و پسری هر دو حاضرند بین آنها در احترام فرق گذاشته شود.


محمد به امر پدر برخاست و دست مهمان را شست امام عسکری (علیه السلام) وقتی این داستان را نقل کرد فرمود شیعه حقیقی باید این طور باشد.


بحار الانوار، ج 9، ص 598.

/1102001307