امام رضا(ع) روایات توهین به مقدسات اهل سنت را جعلی می نامد!
* آیا مفهوم وحدت در سیره اهل بیت(ع) همان معنا و مفهومی را دارد که ما امروزه از واژه وحدت برداشت می کنیم؟
دو معنا از وحدت وجود دارد که اهل بیت «ع» این دو معنا را دنبال می کردند:
اول بحث «امت اسلامی» یعنی کسانی که در دایره اسلام قرار دارند زیر پرچم اسلام با یکدیگر متحد باشند. در تقویت اسلام در برابر دشمنان داخلی و خارجی بکوشند. این آیه قران کریم که "قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلَى کَلَمَةٍ سَوَاء بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ وَلاَ نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَلاَ یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللّهِ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقُولُواْ اشْهَدُواْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ"یک مبحث عقلی را مطرح می کند که وقتی یک عده ای اشتراکاتی دارند، باید بر پایه اشتراک خود در مقابل دشمن واحد متحد شوند. این آیه اهل کتاب را مخاطب قرار می دهد که باید با مسلمانان متحد شوید در مقابل دشمنان توحید و در مقابل دشمنان پیامبران الهی که مشرکین هستند. در دیدی جزئی تر و مهمتر مسلمانان هم باید در مقابل دشمنان مشترک خود که در مقابل توحید و نبوت روحیه استکبار دارند و در مقابل دینی که پیامبر اسلام آورده دشمنی میکنند متحد باشند.
در این راستا حضرت امیر برای اینکه به اتحاد و یکپارچگی مسلمین خدشه ای وارد نشود از حق ولایت و خلافت خود گذشتند و در قبال اختلافی که پیش آمد، سکوت کردند. در این زمینه آن حضرت بارها فرموده اند که سکوت من به خاطر حفظ منفعت امت اسلامی بود. امام حسن مجتبی (ع) نیز زمانی که صلح تحمیلی معاویه را پذیرفتند اعلام کردند که انگیزه ایشان از پذیرش صلح حفظ دماء مسلمین و مصلحت امت اسلامی بوده است. بحث ولایتعهدی امام رضا (ع) و پذیرش آن نیز برای حفظ یکپارچگی امت اسلامی در مقابل دشمنان داخلی و خارجی بود.
معنای دوم وحدت که در سیره ائمه اطهار نیز بوضوح قابل مشاهده است «تعامل و هم اندیشی» مسلمین است که از آن تحت عنوان تقریب مذاهب اسلامی یاد می-شود. برخی فکر می کنند عنوان تقریب مذاهب عنوانی تازه تاسیس است که جدیدا بوجود آمده است. در صورتی که این مفهوم در سیره اهل بیت «ع» ریشه دارد و اهل بیت «ع» برای آنکه با سایر اندیشه ها و مذاهب اسلامی گفتگویی بدون تعصب داشته باشند سعی میکردند برخوردشان توهین آمیز نباشد. هیچ کجا مشاهده نشده است اهل بیت «ع»در گفتگو با ادیان و مذاهب دیگر به توهین، طرد و نهی طرف مقابل رو آورده باشند. بلکه همواره ضمن اینکه انتقادات خود را صریح مطرح می-کردند هیچ گاه کسی را دل آزرده نمی کردند و هرگز به مقدسات و اعتقادات دیگران توهین نمی کردند. همیشه سعی می کردند عقل و منطق طرف مقابل را در گفتگو ها مورد خطاب قرار دهند. زمانی هم که جای پذیرش حق نبود و طرف با عقل و منطق وارد نمی شد، سکوت اختیار می کردند. همواره سفارش می کردند اگر مجادله ای بناست صورت بگیرد طبق دستور قرآن مجادله احسن باشد. و زمانی که امکان مجادله احسن وجود ندارد سفارششان مبنی بر آن بود که حتی اگر برحق هستید اما امکان مجادله احسن وجود ندارد مجادله را ترک کنید.
اهل بیت «ع» همواره تاکید می کردند، با رفتار خود «حسن ظن» طرف مقابل را برانگیزید و با توجه به اشتراکاتی که بین مسلمانان وجود دارد برادری را بین خودتان و دیگران افزایش دهید.
*آیا توصیه های عملی هم برای این تعامل و هم اندیشی صورت گرفته است؟
برای دست یافتن به این تعامل و برادری تاکید زیادی شده است که هم در مراسمات عبادی و هم در مراسمات عام اجتماعی شرکت کنید تا آنها شما را به عدم تعصب بشناسند. مثل اینکه سفارش شده در نمازهای جماعت اهل سنت شرکت کنید و در مراسم حج اعمال تفرقه انگیز انجام ندهید؛ اهل بیت «ع» همواره اعمال حج را مثل سایرین و همراه جمع انجام می دادند و نه جدا از سایرین و به صورت انفرادی. در رابطه با سایر مناسک اجتماعی نیز به گونه ای این مناسک از سوی اهل بیت «ع» تشریح شده است که هیچ گونه مفارقتی بین شیعه و سایر مسلمانان مشاهده نمی شود. به طوری که در روایات آمده است فرموده اند «خالطوهم» یعنی بروید یکی شوید در هم بیامیزید با سایر مردم و در این معاشرت ها بهترین رفتارها را داشته باشید تا مردم جذب مکتب شما شوند.
*از جمله مواردی که در بحث «وحدت امت اسلامی» اشاره کردید بحث ولایتعهدی امام رضا (ع) بود، چگونه این موضوع به وحدت امت اسلامی کمک کرده است؟
در عهد امام رضا «ع» بویژه بعد از پذیرش ولایتعهدی شاهد شرایط اجتماعی خاصی هستیم، از طرفی بحث ولایتعهدی خود مستقیما مربوط می شود به مصلحت اندیشی امام در حفظ انسجام «امت واحده» در مقابل دشمنان . تفسیری که در رابطه با پذیرش ولایتعهدی امام رضا (ع) وجود دارد این است که مامون حضرت را مجبور کردند و حضرت هم علی رغم میل باطنی خود بر اساس مصلحت پذیرفتند به حدی که این پذیرش از امتناع و حتی به شهادت رسیدن امام، مصالح برتری برای امت اسلامی در بر داشت. به این ترتیب ضمن اینکه می توانستند معارف الهی را که خداوند در وجودشان به ودیعه نهاده بود به مردم انتقال دهند و در کنار آن انسجامی را که مسلمانان به آن احتیاج داشتند بوجود بیاورند. در آن زمان هر قطعه از سرزمین اسلامی را افرادی تحت حکومت خود گرفته بودند و شورش های زیادی هم در سرتاسر سرزمین های اسلامی اتفاق می افتاد. بسیاری از این شورش ها توسط علویان اتفاق می افتاد و مامون هم برای کنترل و سرکوب این شورشها ولایتعهدی را بر امام تحمیل کردند. امام رضا «ع» هم همچون دیگر حضرات معصومین حفظ وحدت اسلامی را بر دیگر امور ترجیح دادند و در خطبه ای که برای پذیرش ولایتعهدی ایراد فرمودند عنوان کردند که علت این پذیرش افزایش قدرت مسلمانان در مقابل دشمنان داخلی و خارجی مسلمانان است.
*شرایط اجتماعی چگونه در این دوران تغییر پیدا کرده بود؟ آیا شرایط مربوط به اوضاع شیعیان می شود یا اهل سنت؟
همنشینی و مراودت با اهل سنت و سیره عملی حضرت در قبال اهل سنت بعد از قبول ولایتعهدی بسیار بروز پیدا کرد. هرچند قبل از آن در مدینه نیز حضرت از سوی قبایل مختلف مسلمانان مورد احترام بودند. اما نمود تاریخی همنشینی با اهل سنت بعد از قضیه ولایتعهدی بسیار آشکار است. در این دوران در مجالسی که تشکیل می شد امام رضا «ع» با تمام مذاهب و قبایل مباحث علمی برگزار می کردند. و معمولا اکثر آنها از اهل سنت بودند. در هیچ یک از این جلسات برخورد نامناسب و یا بی احترامی که موجب آزار افراد شود از سوی امام وارد نشده است. در عین بیان واقعیتها سعی می کردند تعصبات و هیجانات مذهبی اهل سنت را برنینگیزند. اگر اشخاص به عیون اخبار الرضا و احتجاج طبرسی مراجعه کنند و به بررسی آن بپردازند، آداب مباحثه و گفتگو با اهل سنت را کسب خواهند کرد. در کتاب الکشف البیان عن تفسیر القران ، در روایتی از حضرت، عنوان شده است که توهین کردن به خلفای اهل سنت، شیوه درستی نیست. در این روایت از امام رضا «ع» نقل شده که از جدش امام صادق «ع» نقل شده است که : حضرت تاکید نموده اند بر چند مطلب اول بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحیم و بعد قضای نماز شبی که فوت شده و اینکه در مورد عمر و ابوبکر با پیروان آنها باید به بهترین نحو سخن گفت. درواقع حضرت در این روایت به دنبال مدح خلفا نیستند بلکه می خواهند به شیعیانشان تاکید نمایند که با زبان درست و رسا و بدون توهین و دشنام با اینها برخورد کنند.
* با توجه به این شرایط حضرت رضا (ع) چه توصیه ای به پیروان خود برای مواجهه با شرایط جدید داشتند؟
روایتی از حضرت وارد شده است که بر اساس منطق قرآنی و عقلانی است و بسیار باید مورد توجه قرار بگیرد. یکی از اصحاب حضرت به نام ابن ابی محمود از حضرت سوال می پرسند که یابن رسول الله دسته ای از روایات نزد ماست که این روایات از زبان شما اهل بیت «ع» مستقیما نقل نشده است، حتی گاهی به نظر می رسد از سوی دشمنان شما مطرح شده است؛ آیا ما به اینها پایبند باشیم؟
حضرت ابتدا مقدمه ای را بیان می کنند که بدانیم گوینده سخن کیست، سپس در پاسخ می فرمایند مخالفان ما سه نوع خبر درباره ما جعل کرده اند، اول روایاتی که ظاهرا در حمایت از اهل بیت «ع» است اما درواقع برای اهل بیت «ع» ضرر دارند، یعنی روایاتی که در غلو فضایل ماست. دوم روایاتی که در حق ما کوتاهی کرده اند و در آنها سعی شده ما اهل بیت «ع» را افرادی عادی جلوه دهند. سوم روایاتی که در آنها بر بدیهای دشمنان ما تاکید شده است و دشنام صریح نسبت به دشمنان ما داده شده است. زمانی که مردم روایات غلو را می بینند شیعیان ما را مورد تکفیر قرار می دهند که ببینید که این شیعیان به الوهیت اهل بیت اعتقاد دارند. به این ترتیب مردم از مذهب تشیع روی برمی گردانند. در مواجهه با روایات دسته دوم اهل بیت «ع» را در حد علمای دین می بینند و در این حد به آنها معتقد می شوند. هنگامی با روایات دسته سوم برخورد می کنند که در آنها به دشمنان ما توهین شده در عوض به ما دشنام می دهند. سپس حضرت آیه شریفه " وَلاَ تَسُبُّواْ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَیَسُبُّواْ اللّهَ عَدْوًا بِغَیْرِ عِلْمٍ" را قرائت کردند و در ادامه فرمودند که باید آثار این دسته از صحبتها را متوجه باشید و از آنها بپرهیزید.
حتی حضرت در مواردی شیعیان را مستقیا نهی می کردند از جدال مخاصمه با اهل سنت و مخالفان مکتبی در اموری که اینها را نه تنها به حق نمی رساند بلکه لجاجت آنها را برمی انگیزد و باعث اعراض از حق می شود. در این باره حضرت فرموده اند «لعن الله الذین یجادلون فی دینه اولئک ملعونون علی لسان نبیه» خداوند کسانی را که در دین او جدال میکنند، لعنت میکند. آنان در زبان پیامبر خدا نیز لعنت شدگانند. حضرت همواره در تلاش برای پرهیز از مباحثات لجاجت برانگیز بودند. بلکه قدم به قدم مناظره به پیش میبردند تا انصاف علمی را به همراه داشته باشند. درواقع به مناظره از منظر هدایتگری دیگران می نگرند و نه مغلوب کردن و شکست طرف مقابل و هرجا که حضرت هدایتی نمی دیدند مناظره را تعطیل می کردند.
* سیره امام رضا «ع» در رابطه با تقیه به چه نحوی بوده است؟ اصلا آیا در عهد امام هشتم ضرورتی به بحث تقیه وجود داشته است؟
در سیره ائمه «ع» بسیار بر تقیه تاکید شده است. بارها از سوی ائمه اطهار «ع» بیان شده است که "لا دین لمن لا تقیه له" دین ندارد کسی که تقیه ندارد. تقیه به دو شکل در سیره اهل بیت «ع» متجلی است . آنچه که ما معمولا با آن آشنا هستیم تقیه ای است به نام «تقیه خوفیه». یعنی جایی که اظهار عقاید منجر به این می شود که طرف مقابل خشمگین شود و تعصبات مذهبی او جان و مال و ناموس ما را به خطر بیندازد، در اینجا ما باید عقایدمان را اظهار نکنیم و پنهان نماییم و حتی خلاف عقایدمان اظهار کنیم. این نوع تقیه بسیار بیان شده و همواره تبیین شده است.
اما مورد دیگری که در سیره اهل بیت «ع» و بویژه امام رضا «ع» وجود داشته و بسیار به آن پرداخته شده است، تقیه مداراتی است. در این نوع تقیه خوف و ترسی وجود ندارد و طرف مقابل می داند شما چه نوع عقایدی دارید، اما باید به گونه ای محبت آمیز و به دور از تعصبات مذهبی رفتار نمود که طرف مقابل احساس برادری نماید. بارها از سوی اهل بیت «ع» تاکید شده که هرکاری از دستتان برمی آید در قبال اهل سنت انجام دهید و در نمازهای جماعت آنها شرکت کنید. اینها برای این است که طرف مقابل از اندیشه شیعه روی گردان نشود و نگاه تعصب آمیز نسبت به اندیشه ما نداشته باشد. در این حالت شخص از اعتقاد خود کوتاه نیامده است بلکه در رفتارهایش قدری تعدیل ایجاد کرده است که طرف مقابل دچار رفتارهای فرقه گرایانه نشود.
مامون تعصب خاصی در ظاهر به مذهب تشیع داشت. حضرت می توانستند از این فرصت استفاده نموده و اجباری در پذیرش مکتب تشیع ایجاد نمایند، اما هرگز این روش نادرست تبلیغی را به کار نبستند و بر روی اصل "لا اکراه فی الدین" پایبند بودند و سعی می کردند افراد با پذیرش باطنی معارف اهل بیت «ع» را دنبال کنند.
حضرت تاکید می کنند که مخاطره آمیزتر از رفتارهایی که منجر به کشته شدن شیعیان است، رفتارهایی است که موجب دلزدگی و رویگردانی دیگران از مکتب تشیع می شود. به حدی که عنوان کرده اند که روایت احادیث درستی از اهل بیت در جایی که مناسب نیست از عمل کسی که اهل بیت را عمدا به شهادت رسانده است، کار بدتری است. چراکه کسی که اهل بیت را به شهادت می رساند جسم آنها را از بین می برد اما کسی که حجابی بین معارف اهل بیت و مسلمانان ایجاد می-کند، در واقع چیزی را از بین برده است که اهل بیت جان خود را فدای آن می-کردند.
درواقع اهل بیت به شهادت رسیدند که معارف اسلامی به صورت روشن و مبین به دست مسلمان برسد. بنابراین باید مراقب باشیم که حجاب مذهبی برای مسلمانان بوجود نیاوریم.
*با توجه به اینکه امام رضا «ع» در زمان ولایتعهدی خود از قدرت نسبی برخوردار بودند آیا احکامی که مذاهب مختلف اسلامی در آن دچار اختلاف هستند مطابق فقه شیعه اجرا می شد؟
زمانی که شیعه و اهل سنت در کنار هم زندگی میکنند برای اینکه زندگی مسالمت آمیزی داشته باشند قوانینی در تشیع وضع شده است که در فقه اسلامی از آن تحت عنوان قاعده الزام یاد شده است. که در آن ما قوانین مذهبی اهل سنت را به رسمیت می شناسیم. و الزاماتی را که مذهبشان برایشان ایجاد می کند معتبر می-دانیم و در تعاملمان با آنها این قوانین را ملاک قرار می دهیم. مثلا در بحث ازدواج آنها قوانین متفاوتی را با ما دارند که هرچند برای ما نادرست باشد اما اگر آنها طبق قوانین خود عمل کردند، اعمالشان درست است و ما باید آن ازدواج را به رسمیت بشناسیم. در رابطه با این قاعده هم از امام رضا «ع» نقل شده است که ملزم باشید به قوانینی که آنها خود را ملزم می دانند. زندگی و تعایش سلمی و تشکیل یک امت واحده از رعایت این مسیر امکان پذیر است تا به هیچ بن بستی هم برخورد نکنیم. برای هم نشینی و زندگی مسالمت آمیز با اهل سنت، اهل بیت «ع» شیوه ها و قوانین حقوقی را حتی در جزئیات عنوان کرده اند.
*شاید بحث تکفیرگرایی در زمان ائمه آنچنان که جامعه اسلامی امروز به آن مبتلاست مطرح نبوده باشد، با این حال آیا در سیره امام رضا «ع» مواردی وجود دارد که بتوان به آن متوسل شد برای حل مشکل تکفیرگرایی جامعه اسلامی امروز؟
امام رضا «ع» احترام به اعتقادات دیگر مذاهب و ادیان را هم در قول و هم در عمل تاکید داشتند. و همواره در عین بیان حقایق احترام طرف مقابل را حفظ می کردند. با سایر مسلمانان نیز رفتاری داشتند که با شیعیان خود داشتند. در روایتی حضرت در رابطه با کسانی که در ولایت اهل بیت «ع» چندان پایبند نیستند اما محب اهل بیت «ع» هستند فرموده اند : "خداوند نسبت به آنها خرده گیری نکرده است چرا که معرفت آنها نسبت به اهل بیت پایین است اما با توجه به همین معرفت خود نسبت به اهل بیت محبتی دارند که بر اساس آن محبت پاداش خواهند گرفت. "
همچنین در روایات دیگری آمده است که شخصی در حضور حضرت فرمودند خدا لعنت کند کسانی را که با امیرالمومنین به جنگ برخواستند. حضرت در پاسخ این شخص فرمود گناه کسانی که به امیرالمومنین در دفع فساد از امور مسلمین یاری نرساندند بزرگتر است از گناه کسانی که با او به جنگ برخواستند و بعد توبه کردند.
منبع: سایت انقلاب اسلامی آستان قدس رضوی
/1102001307