آیت الله ضیاء آبادی : باید مطمئن شویم، گناه کردن نتیجه اش جهنم است
وارث : جلسه تفسیر قرآن با سخنرانی آیت الله ضیاء آبادی و با مداحی حاج آقای مهجور در مسجد علی بن الحسین علیه السلام برگزار شد
در ادامۀ خبر متن سخنان آیت الله ضیاء آبادی را می خوانید:
نفس اماره
در سوره احزاب به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خطاب می شود: «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ اللَّهَ وَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ»1ای پیغمبر از خدا بترس و مطیع کفار و منافقین نباش، خودت را به رنگ آنها درنیاور. پیامبر صلی الله علیه و آله معصوم بودند در اینجا خطاب با مردم است که خودشان را شبیه منافقین نکنند. در زندگی خودتان مستقل باشید. خداوند متعال و پیغمبر صلی الله علیه و آله و امیرالمومنین علیه السلام همه این نکته را فرموده اند. این انحرافات در کل جهان نتیجه اش همین است. مهار کردن نفس اماره نشدنی نیست، شدنی است. اگر نشدنی بود، خداوند حکیم به این جهاد اکبر امر نمی کرد. پیغمبر صلی الله علیه و آله مبارزه با هوای نفس را جهاد اکبر نامیده است. مسلمانان از جنگ با کفار پیروز بازگشته بودند، پیامبر به آنها فرمودند این جهاد اصغر بوده است. به خودتان مغرور نشوید. مراقب جهاد اکبر باشید، با هوای نفس مبارزه کنید. « وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا»2
کار مشکلی هست ولی نشدنی نیست. تنها پیغمبرها و امامان نیستند که با هوای نفسشان مبارزه کرده اند. علما و فقها و حکما و صلحا هم توانسته اند. مردمی شده اند که خدا در نظرشان بزرگ آمده است و بقیه چیرها را کوچک دیده اند. دنیا به سراغ آنها آمده است و آنها هم را رد کرده اند. «أَرَادَتْهُمُ الدُّنْيَا فَلَمْ يُرِيدُوهَا وَ أَسَرَتْهُمْ فَفَدَوْا أَنْفُسَهُمْ مِنْهَا»3دنیا با تمام جلوه هایش به سراغ آنها آمد ولی آن را قبول نکردند.
اخلاص
خدا به حضرت یوسف علیه السلام زلیخا را نشان داد ولی او از آن دوری کرد. « إنه ربي أحسن مثواي»4خدای من رب من است. من نان خور خداوند هستم. قلب من فقط جای خدا است. خیال نکنید با علم و سواد می شود به مبارزه با هوای نفس رفت. خدا به پیغمبرش گفته است: « وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِى ءَاتَيْنَهُ ءَايَتِنَا فَانسلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشيْطنُ فَكانَ مِنَ الْغَاوِينَ»5 به مردم قصه بلعم باعورا6را بگو. او دانشمند روحانی بود. اگر در راه مستقیم می ماند رد می شد. زمین جلوه گری هایی دارد. با تمام روحانیت و علمی که داشت فریب شیطان را خورد. قرآن می گوید کسانی که به قرآن و تورات عمل نکردند، مانند الاغی شدند که بارش کتاب است. شیطان در مقابل آدم عالم سجده نکرد. فقط به عباد مخلص زورش نمی رسد. شیطان اقرار کرده است که همه را می تواند گول بزند مگر اینکه بنده با اخلاص باشد. بعضی ها با اخلاص نیستند برای ریا کاری بعضی کارها را می کنند. تمام افراد بشر در زیانند الا یک دسته «الا الذین آمنوا و عمل الصالحات» تنها ایمان کافی نیست. تنها عمل صالح کافی نیست. ایمان و عمل صالح باید با هم باشند. ما همه را قبول داریم ولی عمل صالح نداریم. عملی که با گناه همراه باشد، صالح نیست. واقعا بنده خدا باشد. این شخص اهل نجات است. خداوند دستوراتی دارد و کیفر و پاداشی دارد. کسی که گفته معاد هست ولی قبول نکرده باشد فایده ای ندارد. می گوید بهشت وجود دارد ولی عمل نمی کند. باید مطمئن شویم، گناه کردن نتیجه اش جهنم است. آدم عاقل چون باور کرده است، دیگر خطا نمی کند. تنها خدا را قبول کردن کافی نیست.
مراتب عبودیت
امام علی علیه السلام حاکم شهر شده بودند و مردم به ایشان آمدند و گفتند: شما بیت المال را نگهداری می کنید، چرا برای خودتان چیزی بر نمی دارید؟ ایشان فرمودند: آدم عاقل خانه موقتی اش را هیچوقت تجملی نمی کند و اسباب و اثاثیه زیاد نمی چیند. دنیا خانه موقت من است و تجمل نمی خواهد. من خانه دیگری در آخرت دارم که آنجا را آباد کرده ام و به زودی به آنجا می روم. امام حسین علیه السلام تنها کافی نیست. خدا و معاد مهم است. کار پیغمبر صلی الله علیه و آله این است که دستور خداوند را آورده است. اکثر مردم برای بهشت رفتن و جهنم مرفتن خدا را بندگی می کنند. امام علی علیه السلام فرمودند: « الهي ما عبدتك خوفا من نارك و لا طمعا في جنتك ولكن وجدتك أهلا للعبادة فعبدتك»7خدایا من برای ترس از جهنم رفتن و بهشت رفتن تو را عبادت نمی کنم. برای خودت عبادت می کنم. خودت شایسته عبادت هستی. تا این نباشد، تنها خداوند کافی نیست. اول خداشناسی و معاد شناسی است بعد پیغمبر صلی الله علیه و آله و امامان علیهم السلام هستند. عقل و وحی و به دنبالش علم و عمل است. عقل دارم و فهمیده ام خالق دارم و برنامه ای به پیغمبرش داده است و ائمه علیهم السلام مجری آن هستند بعدش فهمیده ام معاد هست. (جهنم و بهشت) پس اول عقل و عمل و به دنبالش علم و عمل است.
/1102101304
پی نوشت:
1. سوره أحزاب آيه 1
2. سوره عنكبوت، آيه 69
3. خطبه 193 نهج البلاغه
4. سورة يوسف آيه 23
5. سوره اعراف آیه 175
6. بَلعَم باعور (به عبری: בִּלְעָם) شخصیتی در داستانها و روایتهای یهودی و اسلامی است. او را داننده اسم اعظم دانستهاند که از این دانش خود سوء استفاده کرد. برخی او را با بلعام بن بعور که داستان آن در فصل ۲۲ سفر اعداد آمدهاست یکی دانستهاند.
7. بحارالأنوار، ج 41 ، ص 14