حجت الاسلام صدیقی: هرکس خدا را صدا بزند و به یاد او باشد، خدا هم او را یاد می کند/ هیچ شرفی به این اندازه که خدا ما را یاد کند، نیست
وارث: جلسه ششم درس اخلاق حوزه علمیه امام خمینی(ره) با سخنرانی حجت الاسلام صدیقی در مسجد جامع ازگل برگزار شد.
در ادمۀ خبر، متن سخنرانی حجت السلام صدیقی را می خوانید:
امام سجاد علیه السلام برای حسن عاقبت، این دعا را مطرح کرده اند: «یَا مَنْ ذِکْرُهُ شَرَفٌ لِلذَّاکِرِینَ، وَ یَا مَنْ شُکْرُهُ فَوْزٌ لِلشَّاکِرِینَ، وَ یَا مَنْ طَاعَتُهُ نَجَاهٌ لِلْمُطِیعِینَ»1 ای کسی که ذکر او برای ذاکر شرف است و شکر او فوز است و نجات برای اهل طاعت است.
یاد پروردگار متعال رمز حیات دل است.
دل به یاد خدا زنده است. جلای دل به یاد خداست. امیرالمومنین علیه السلام فرموده اند: «جعل الذکر جلاء للقلوب»2
چه تناسبی بین ما و خداوند است که ما اجازه داشته باشیم دلمان را متلجا او کنیم، دل ما خانه و خلوت سرای او باشد.
دل می تواند محل اسرار الهی قرار گیرد. دل می تواند به دست خدا تزئین شود، عرش خدا شود و پروردگار متعال نقوش خودش را در این دل منقوش کند.
نقوش الهی صفات حق تعالی است. خداوند می فرماید: «قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَنَ أَيّاً مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى»3
وجود مقدس پیغمبر صلی الله علیه و آله مامور شد تا ما را به دعای خدا امر بفرماید. یا الله بگویید؛ یا رحمن بگویید؛ ولی اختصاص به این اسم ندارد. عالم اسماء الهی است و همه آنها هم زیبا هستند.
«لیس فی الدار غیره دیار»4 عالم سرشار از اسماء حسنی است، هرچه صدا بزنید او را صدا زده اید.
یاد خدا موجب شرف می شود. انسان وقتی شریف است که با او است. اموری در این امر قابل توجه هستند. بالاترین آن وعده ای است که حق تعالی داده است: «اذکرونی اذکرکم»5 اگر شما با من باشید، من هم با شما هستم. یادم کنید، من هم یاد شما می کنم.
این که خداوند ذره ای را به حساب بیاورد و موجود فقیری را مورد توجه خودش قرار دهد و پرتو عظمت و جلال و کبریایی و جمال و صفات حسنی اش بنده ای را زیر چتر خودش بگیرد و به او نظر و توجه کند، بالاترین شرف است.
حضرت ابراهیم علیه السلام، خُلتش خیلی مهم است. تنها پیامبری که در میان انبیاء، در اوج تسلیم و رضاست، بعد از خاتم انبیاء، حضرت ابراهیم علیه السلام است. ایشان مقام امامت خاصه دارد.
پیامبری که چشمه مهربانی و دریای عاطفه است، در دوران پیری صاحب همسری جوان و فرزند شده باشد. آن هم فرزندی مثل اسماعیل، که شاخص بود. در آن زمان هیچ بچه ای شبیه او نبود. همۀ صفات خوب را داشت.
پیغمبری در سن پیری با داشتن همۀ عواطف و محبت های پدری و انسانی برای اجرای دستور پروردگار متعال می گوید: «رَّبَّنَا إِنِّي أَسْكَنتُ مِن ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِندَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُواْ الصَّلاَةَ»6. و از این مهم تر، فرزند بی مثال و دوست داشتنی اش وقتی جوان شد، ابراهیم گفت : «يا بُنَيَّ إِنِّي أَري فِي الْمَنامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ»7
هیچ کم نداشت. هرچه پدر داشت، فرزند هم داشت.
شما فرزندان علی علیه السلام هستید. شما فرزندان پیامبر صلی الله علیه و آله هستید. شما به تاسی از امامتان حضرت سجاد علیه السلام شایسته است که بگویید: «أَنَا ابْنُ مَكَّةَ وَ مِنَى أَنَا ابْنُ زَمْزَمَ وَ الصَّفَا»8 شما باید فرزندان آخرت باشید.
بالاترین ارزش
امام حسین علیه السلام در عاشورا در جملاتی عرشی، به یاران خود فرمودند: «صبراً بنی الکرام.» ای فرزندان بزرگواری، شما نسبت به بسترهایی که از آنها عبور می کنید و رشد می کنید و به جایی می رسید از اسلاف خود چه دارید؟ حضرت اسماعیل علیه السلام از پدرش کم نداشت. بالاترین ارزش این است که انسان خودش را مال خودش نداند.
امام علی علیه السلام فرموده اند: «مَن اَیقَنَ بِالخَلَفِ جادَ بِالعَطیّه»9 کسی که یقین داشته باشد چیزی به خدا می دهد، جایش پر می شود. کسی که یقین به خلف دارد، بذل و بخشش برایش بسیار سهل است.
آثار یقین
حضرت ابراهیم علیه السلام، در قلۀ رضا و شکر و صبر و توکل، به اذن الله، پرچم پیروزی را نصب کرد. «إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا». امام شد، دلبر شد، چشم ملکوتی باز کرد، اهل یقین شد. «وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ»10 اینها آثار یقین است.
خدا در برابر این کار عظیم حضرت ابراهیم علیه السلام با او چه کرد؟ خداوند او را یاد کرد. قرآن می فرماید: «وَ نادَيْناهُ أَنْ يا إِبْراهيمُ»11
خداوند او را به حساب آورد، نامدارش کرد، این نام دیگر محو نمی شود.
پیغمبر صلی الله علیه و آله گفته است شما فرزند من هستید. شما فرزند علی من هستید. سعی کنیم بچۀ خلف باشیم، بچۀ ناخلف نباشیم.
حضرت اسماعیل علیه السلام مانند پدرش بود. نسخه برابرِ اصل او بود. کما اینکه حضرت علی اکبر علیه السلام مانند امام حسین علیه السلام بود.
امام حسین علیه السلام اول سیما را لساناً ترسیم کرده بودند: «اَللّهُمَّ اشْهَدْ عَلي هؤُلاءِ الْقَوْمِ فَقَدْ بَرَزَ اِلَيْهِمْ غُلامٌ اَشْبَهُ النّاسِ خَلْقاً وَ خُلْقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِكَ»12
عصمت خاتمی اش را لساناً اعلام کرده بود ولی علناً در آخرین لحظات بود که صورت بر صورتش گذاشت و دید نسخه برابر اصل است.
نتیجه ای که حضرت ابراهیم علیه السلام از ایثار و عشق و دل شدگی و تسلیم و رضا و تعبد، نصیبش شد، این بود که خدا او را یاد کرد و از او نام برد. «وَ نادَيْناهُ أَنْ يا إِبْراهيمُ * قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيا...»13 هرکس خدا را صدا بزند و به یاد او باشد، خدا هم او را یاد می کند. هیچ شرفی به این اندازه که خدا ما را یاد کند، نیست.
«اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ شَرَفِكَ بِأَشْرَفِهِ وَ كُلُّ شَرَفِكَ شَرِيفٌ»14
یاد خدا زبانی نیست. یاد خدا، زندگی برای خدا است. تعلیم و تعلم برای خدا است. هرکاری می کنید، هر حرفی می زنید، هر کلاسی می روید، با خدا باشید. خدا با شما است، شما با خدا باشید.
مرحوم آیت الله سید جمال گلپایگانی، که عارف و سالک و مرجع بودند، وقتی با کسی خداحافظی می کرد، می فرمود شما را به خدا می سپارم، با یک تاملی می فرمود: خدا را هم به شما می سپارم.
/1102101306
پی نوشت:
1. دعای یازدهم صحیفه سجاده
2. نهج البلاغه
3. سوره اسراء آیه 110
4. آخرین جملۀ منصوب به حسین بن منصور حلاج
5. سوره بقره آیه 152
6. سوره ابراهیم آیه 37
7. سوره فصلت آیه 102
8. بحارالأنوار، ج 45، ص 137. خطبۀ امام سجاد علیه السلام در شام
9. حکمت 132 نهج البلاغه
10. سوره انعام آیه 75
11. سوره ابراهیم آیه 104
12. بحار الأنوار،ج 45،ص 43
13. سوره ابراهیم آیه 104 و 105
14. دعای سحر- مفاتیح الجنان