حرم علی بن موسی الرضا (ع) در سوگ عروج جواد آل طه(ع) رنگ ماتم گرفت
زائران و دلدادگان آلالله، از سرتاسر مشهد عاشقان و از ورودیهای مختلف حریم رضوی فوج فوج برای عرض ارادت و تعزیت به ولی نعمتشان نه با پای جان که با سر می دویدند. من نیز به رسم ادب، هم نوا با این کاروان خود را به قافله عشق رسانده و از ورودی بابالجواد(ع) اذن دخول گرفتم. چرا که بابالجواد، راه ورودی قلب توست... حاجت رواست هر که از این راه میرود... آخر مگر میشود که در چنین شبی از بابی غیر از بابالحوائج رو به سوی مولا کنی؟
در همان ابتدای ورود به صحن جامع رضوی، پرچمها و بیرقهای سیاه بر افراشته در جای جای صحن و سرای آقا غرق در سکوت، قلب غمدیده و مجروح مولا در غم فقدان فرزند دلبندش را فریاد میزد. جوانترین حجت الهی که هنوز 25 سال از عمر مبارکش سپری نشده بود، که زهر جفای روزگار، عالَمی را از عطر نفسهای ملکوتیاش محروم ساخت و ننگی ابدی شد بر تارک تیرهگون بشر ...
در گوشه گوشه حرم مطهر رضوی جای سوزن انداختن نبود. زائران کوی رضا(ع) در این شب از هر مسافتی خود را به حریم هشتمین خورشید رسانده بودند تا به تصدق جود جوادش حاجت روا بازگردند. در هنگام خروج از صحن جامع، مادری که با چشمانی آکنده از بغض، زمزمه کنان روانه صحن جامع بود، نگاهم را به خود دوخت...
کمی آن طرفتر در صحن آزادی، ریسههای آویخته شده از سرتاسر صحن توجهم را جلب کرد که چه بی فروغ شهادت غریبانه میوه دل غریبالغربا را فریاد میزد،| هرچه از صحن دورتر و به کانون عشق نزدیک تر می شدم، صورت ها غم بارتر، دیدگان بارانی تر و ناله ها رساتر می شد.
صدای زائری که رو به سوی ضریح سراسر نور امامش اشک می بارید و تکرار می کرد « رضاجان! تو را به جان جوادت هیچ زائری را از در خانه ات دست خالی برمگردان» هر آدمی را منقلب می کرد. اصلا مگر میشود رضا(ع) را به جان جوادش قسم دهی و جوابی نشنوی؟
در این شب، نه تنها اهل زمین، که فرشتگان و ملائک در فراغ جوادالائمه(ع)، خون میگریند. آنان که اهل دلند در این شب صدای بال ملائک را که به رسم ادب و در پی تسلای قلب حضرت ثامنالحجج(ع) به پابوسی آستان ملکوتی اش آمده اند را، حس می کنند. و اما دل های سوگوار نیز از این قافله جا نمانده اند و از مسافت های دور و نزدیک قدم در جاده عشق نهاده و زلف دل به نگاه امام مهربانی گره زده و به محفل سوگ نور دیده مولای رئوفشان، پیوستهاند...
گوشه گوشه صحن غدیر و کوثر نیز در عزای فرزند دلبند حضرتش از عطر مرثیهسراییها اکنده بود. زائران و دلدادگانی که در عزای جوانترینِ حضرات آلالله، مظهر جود و سخا و بخشش و معرفت بر سر و سینه میزدند تا شاید اندکی شریک مصیبت عظمای ولی نعمتشان باشند.
هم چنین آمدهاند تا بگویند آجرک الله یا صاحبالزمان(عج)... تا شریک غم امام حی روزگار نیز باشند، موعودی که این شب و روزها قلب مغموم و مجروحش، زیارتگاه ملائک است ...
در پایان با نگاهی سرشار از امید به بارگاه رضوان رضا(ع) و جود بیکران جوادالائمه(ع) سلام میدهم و از حریم امن پیشوای رئوف خارج میشوم به تمنای توفیقی دوباره و گوشه چشمی ...
/1102101305