حجت الاسلام علی پناه: موعظه پذیری، یکی از مهم ترین عوامل عاقبت به خیری افراد+گزارش تصویری

کد خبر: 40572
مراسم عزاداری شهادت امام جواد علیه السلام با سخنرانی حجت الاسلام علی پناه و مداحی حاج احد قدمی و کربلایی جواد حقیقت در هیئت متوسلین به شاهزاده علی اصغر علیه السلام برگزار شد
وارث: مراسم عزاداری شهادت امام جواد علیه السلام با سخنرانی حجت الاسلام علی پناه و مداحی حاج احد قدمی و کربلایی جواد حقیقت در هیئت متوسلین به شاهزاده علی اصغر علیه السلام برگزار شد.

درادامۀ خبر متن سخنرانی حجت الاسلام علی پناه را می خوانید:

حجت الاسلام علی پناه: موعظه پذیری، یکی از مهم ترین عوامل عاقبت به خیری افراد

رسیدن به حسن عاقبت، مهم ترین هدف زندگی

مهمترین و اساسی ترین هدفی که در زندگی همه خوبان عالم دنبال می شود، رسیدن به حُسن عاقبت است، یعنی مومن طوری زندگی می کند و برنامه های زندگی اش را برنامه ریزی می کند که در نهایت عاقبت به خیر شود. رسیدن به حُسن عاقبت مهم ترین و اصلی ترین هدف زندگی مؤمن است. تعبیر واضح تر این است که بگوییم اصلا مؤمن برای خوب مردن خودش دلشوره و دغدغه دارد، چون در اطراف خودش دیده است کسانی را که خوشنام و خوش سابقه بودند اما آخر عمر یک اشتباهی کردند که منجر به عاقبت به شری شان شده است. لذا مومن باید نگران ختم کار خودش باشد.

نه فقط مومن نگران ختم کارش است، بلکه ذوات مقدسه معصومین علیهم السلام به رغم عصمتی که داشتند، باز هم دغدغۀ عاقبت به خیری داشتند.

در ماه مبارک رمضان پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله نگاهی به صورت نورانی امام علی علیه‌السلام کرد و فرمود: علی جان انگار از الان دارم سحرگاه نوزدهم ماه رمضان را می بینم که به دست شقی ترین انسان فرق مبارکت شکافته می شود و محاسنت به خون سرت رنگی می شود.

این خبر از نگاه آدم هایی مثل من و شما خبر هول انگیزی است، اما امیرالمومنین علیه‌السلام بعد از شنیدن این خبر هول نشد و آرامش خود را از دست نداد. نپرسید رسول الله چند سال دیگر این اتفاق می افتد و کدام جنایتکار این کار را خواهد کرد. کجا این اتفاق می افتد. فقط پرسیدند: « یا رسول الله أ فی سلامة من دینی؟»1 زمانی که من را می کشند دین و ایمان و عقیدۀ من در عافیت است؟


به تعبیر خودمانی، یا رسول الله من عاقبت به خیر می شوم؟

این سوال را کسی می پرسید که ایمان بنده ای را در قیامت از او نمی پذیرند مگر به واسطۀ تولای به ایشان و برائت از دشمنانشان.

این آقا دغدغۀ عاقبت به خیری دارد، آن وقت من نباید نگران باشم؟

لذا می گویند اصلا مومن نگران ختم کارش است، برای خوب مردنش دلشوره و دغدغه دارد. چون کسانی که مدعی و خوشنام و موجه بوده اند و سابقه های افتخارآمیزی داشته اند را دیده است، اما آخرالأمر اشتباهی کرده اند که منجر به عاقبت به شری آنها شده است.

ما حتی مجتهدی داشته ایم که عاقبت به شر شده است.

حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی تعریف می کردند ما رفیقی داشتیم که برای تحصیل باهم از گلپایگان به قم آمدیم. آن بنده خدا زحمت کشید، درس خواند و مجتهد شد، اما فقط در تحصیل علم کوشید، در تهذیب هیچ فعالیتی نکرد.

پیغمبر صل الله علیه و آله به سلمان فارسی که فخر ما ایرانی ها است، شش موعظه فرمود که سلمان می گوید اینقدر این شش مورد اهمیت دارد و در دل من نشسته است که در هیچ حالتی اینها را فراموش نمی کنم: «أَوْصَانِي خَلِيلِي بِسَبْعَةِ خِصَالٍ لَا أَدَعُهُنَّ عَلَى كُلِّ حَال‏» اولین موعظه این بود: در امور معنوی خودت را با افراد بالاتر از خودت و در امور مادی خودت را با افراد پایین تر از خودت مقایسه کن.

خیلی ها می گویند مهم سنگ اول است. اما حضرت عیسی علیه‌السلام می گوید مهم تر از شروع و سنگ اول، پایان کار است. چون خیلی ها خوب شروع کردند ولی آخر کار عاقبت به شر شدند، به نحوی که نتوانستند ایمانشان را با خودشان از این دنیا ببرند، به نحوی که در محضر پروردگار روسیاه بودند. خیلی ها بودند بد شروع کردند، اصلا با خدا و اهل بیت علیهم السلام کاری نداشتند اما آخرالامر یک دستی بالا آوردند و استمدادی کردند. اهل بیت علیهم السلام هم دستشان را گرفتند، عاقبت به خیر شدند و با ایمان از این دنیا رفتند.

مرحوم حاج آقا مجتهدی تهرانی می فرمود: زهیر2 عثمانی مذهب عاقبت به خیر شد. حربن ریاحی که راه را بر ابی عبدالله علیه‌السلام بست، عاقبت به خیر شد. حر کسی بود که عامل شهادت ابی عبدالله بود، عامل به اسارت رفتن خاندان ایشان بود، گناه بسیار سنگینی بود ولی وقتی همین شخص دستی را بالا می آورد و استمدادی از رحمت واسعۀ خدا، امام حسین علیه السلام می کند، نجات می یابد.

مهم تر از سنگ اول، سنگ آخر است.

شرط اول در مسیر رسیدن به حسن عاقبت شناسایی عواملی است که موجب عاقبت به خیری می شود. مهم ترین عامل تقوا است. قرآن می فرماید: «تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوّاً فِيالْأَرْضِ وَلَا فَسَاداً وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ»3

موعظه پذیری، یکی از مهم ترین عوامل عاقبت به خیری افراد

عاملی که موجب عاقبت به خیری خیلی ها شده است و نباید از آثار و برکاتش غفلت کرد، موعظه پذیری است.

ریشۀ کلمۀ انسان

کلمۀ انسان چندین بار در قرآن تکرار شده است و سوره ای هم به این نام داریم. بعضی ها گفته اند انسان از "انس" گرفته شده است. یعنی موجودی که بدون ارتباط گرفتن با هم نوعانش قادر به ادامۀ حیات نیست. لذا می گوییم تنهایی فقط برازنده خداست. بعضی ها گفته اند انسان از مادۀ "نسیه" اخذ شده است، انسان یعنی اهل عصیان. انسان فراموشکار است. طبق روایات ما بهترین عاملی که قدرت زدودن گرد و غبار غفلت از آینۀ دل ما را دارد، موعظه است. موعظه این قابلیت را دارد که به افراد اهل نسیان یک تلنگر اساسی وارد کند و آنها را از خواب بیدار کند. لذا افراد زیادی بوده اند که غرق در معصیت بوده اند اما در اثر پذیرش موعظه چنان مسیرشان عوض شد که عاقبت به خیر شدند.

لذا امام علی علیه السلام قبل رفتن به امام حسن علیه السلام فرمودند: «أَحْيِ قَلْبَكَ بِالْمَوْعِظَةِ»4

حسن جان دلت را با موعظه زنده نگه دار. بعد می فرماید می دانی چرا تو را به موعظه پذیری دعوت می کنم؟ چون ثمرۀ موعظه تنبه است. موعظه می تواند تو را بیدار کند. این قابلیت را دارد که در تو انقلابی ایجاد کند. می تواند اسباب عاقبت به خیری افرادی را فراهم کند.

به هر میزان نفس قائل پاک تر باشد، اثرگذاری آن موعظه به همان نسبت بیشتر است.

آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت / وه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد

برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر / وه که با خرمن مجنون دل افگار چه کرد

/1102101306

حجت الاسلام علی پناه: موعظه پذیری، یکی از مهم ترین عوامل عاقبت به خیری افراد

پی نوشت:

1. بحارالأنوار ج28 ص54 

2.زُهِیر بن قِین از یاران حسین بن علی بود که در نبرد کربلا کشته شد. زهیر بن قین بن قیس انماری بجلی از اهالی کوفه بود. زهیر در ابتدا از طرفداران عثمان بود، ولی پس از آن که در سال ۶۰ هجری با خانواده‌اش از سفر حج باز می‌گشت در اثر دیدار با حسین از عقیده خود دست کشید و شیعه شد و با حسین همراه شده و به کربلا آمدند. زهیر از فرماندهان سپاه حسین بود که او را در روز عاشورا به فرماندهی میمنه (سمت راست) سپاه خویش گمارد. او چندین بار سپاه دشمن را نصیحت کرده و آنان را از رودررویی با حسین بیم داد. زهیر همراه با سعید بن عبدالله حَنَفی هنگام نماز ظهر در برابر حسین ایستاد و خود را هدف تیر و نیزه‌ها قرار داد تا حسین به همراه اصحاب، نماز خویش را خواندند. پس از نماز زهیر برای بار دوم عازم میدان جنگ شد و به دست کثیر بن عبدالله شَعبی و مهاجر بن اُوس تَمیمی کشته شد. زهیر در دوباری که به میدان رفت ۳۲۰ نفر از یزیدیان را کشت.

3. سوره قصص آیه 83

4. نامه 31 نهج البلاغه