آیا امام علی(ع) از کودکی دارای تمام مقامات معنوی بوده اند ؟
وارث : پاسخ اجمالی
از مهمترین حوادث صدر اسلام، میتوان به جریان غدیر اشاره کرد. پیامبر گرامی اسلام(ص) در این روز به دستور خداوند، حضرت علی(ع) را جانشین بعد از خود تعیین کرد. با توجه به اینکه امام علی(ع) و دیگر معصومان، همه مقامات معنوی از جمله عصمت، علم و... را در همان ابتدای تولد به همراه داشتند، نمیتوان گفت که در این روز، مقامی معنوی به ایشان عطا شده باشد، بلکه در این روز فقط به مردم اعلام شد که ایشان به علت برخوردار بودن از مقامات معنوی، شایستگی جانشینی خاتم پیامبران را دارد و مردم باید بعد از پیامبرشان او را امام و ولی خود بدانند.
پاسخ تفصیلی
یکی از مهمترین وقایع صدر اسلام، جریان غدیر است. در این روز به دستور خداوند متعال، پیامبر اسلام(ص)، حضرت علی بن ابیطالب(ع) را به عنوان جانشین و خلیفه بعد از خود برای مسلمانان معرفی کرد. اما اینکه در این روز و در این اقدام، مقام و منزلتی برای حضرت علی(ع) جعل شده است یا نه، امام خمینی در این راستا چنین تحلیلی ارائه میدهد: «مسئله غدیر، مسئلهاى نیست که بنفسه براى حضرت امیر یک مسئلهاى پیش بیاورد ... [بلکه] آن وجودِ شریف که منبع همه جهات بوده است، موجب این شده است که غدیر پیش بیاید ... قضیه غدیر، قضیه جعل حکومت است، این است که قابل نصب است و الّا مقامات معنوى قابل نصب نیست ... ولایتى که در حدیث غدیر است به معناى حکومت است، نه به معناى مقام معنوى».[1] یعنی آنچه که در روز غدیر به امام علی(ع) هدیه شد، منصب حکومت برای ایشان بود که رسیدن به این منصب، ناشی از دارا بودن مقاماتی معنوی بود که قبلاً در ایشان وجود داشت.
برای توضیح بیشتر این موضوع، هر کدام از مقامات معنوی امام را جداگانه بررسی میکنیم:
1. عصمت: یکی از خصوصیات امام، داشتن عصمت است. عصمت حالتی است که شخص از ارتکاب گناهان در امان میماند.[2] عصمت درجاتی دارد که مرتبه اعلای آن فقط در پیامبر خدا(ص) و ائمه اطهار(ع) وجود دارد. این ویژگی ارزشمند، از زمان تولد در امامان وجود داشته است.[3]
2. علم: دیگر ویژگی امامان، علم الهی است که از جانب خداوند به او اعطاء شده است. این خصوصیت نیز از همان ابتدای تولد در او وجود دارد. امام صادق(ع) در این زمینه فرموده است: «هنگامی که امام متولد میشود، دستش را بر زمین گذاشته و سرش را به سمت آسمان بلند میکند. او با قرار دادن دستش بر زمین، تمام علومی که خدا از آسمان بر زمین نازل کرده است را دریافت میکند...».[4]
البته علم امامان، همواره رو به افزایش است.[5] یکی از مراحلی که به علم امام افزوده میشود و یا آنکه علم نهفته، به صورت فعالتری خود را نشان میدهد، هنگامی است که امام قبل از او از دنیا میرود و او جانشینش میشود.[6]
3. ولایت: همه پیامبران و اوصیاء، بر مردم ولایت دارند و برخی از پیامبران و اوصیاء نیز، بر بعضی دیگر ولایت دارند؛ یعنی هر کدام که مقام و منزلت بالاتری دارد، بر کسانی که مقامشان از او پایینتر است، ولایت دارد. این اولویت در تصرف، ناشی از آن عصمت و علمی است که خداوند به آنان عطا کرده است. امامان معصوم از همان ابتدای تولد(به علت برخورداری از عصمت و علم) بر مردم و امامان بعد از خود، ولایت دارند.[7]
4. امامت: امامت مقامی است که افراد محدودی از آن برخوردارند. شخصی همچون حضرت ابراهیم(ع) پس از طی آزمایشات و امتحانات متعدد، شایستگی دریافت چنین مقامی را پیدا کرد. اما پیامبر اسلام(ص) و اهلبیت او، این مقام را از ابتدای تولد خود به همراه داشتند؛ به گونهای که میتوان آنرا جزء خصوصیات ذاتی آن بزرگواران دانست. با این حال، تا زمانی که امام قبلی زنده است، رهبری و مدیریت امور بر عهده امام قبلی بوده و امام بعدی، سکوت اختیار کرده و تحت اوامر امام قبلی حرکت میکند.[8]
همانطور که مشاهده شد؛ همه امامان معصوم(ع)، مقامات معنوی مربوط به خود را از همان بدو تولد به همراه داشتهاند و تنها هنگام واگذاری امامت به آنان، دانششان به روز شده و نیز دانش نهفته در وجودشان به نحو بارزتری خودنمایی میکند که این همان تحولی است که بر اساس روایات، هنگام آغاز امامت برای امام رخ میدهد. بنابراین، آنچه که در روز غدیر واقع شد، فقط اعلام و اطلاع دادن رسمی و عمومی و در سطح وسیع نسبت به ولایت داشتن امام علی(ع) بر مردم[9] بوده است؛[10] به گونهای که موجب کامل شدن دین شد.[11] از اینرو؛ جبرئیل در جریان غدیر، به پیامبر(ص) چنین گفت: «همانطور که مردم را به نماز و زکات و روزه و حج راهنمایی کردی، به ولایت علی(ع) نیز راهنمایی کن».[12]
اما آن بخش از علومی که همزمان یا قبل از وفات امام قبلی به امام بعدی منتقل میشود، مربوط به لحظات آخر حیات امام قبلی است.[13] درباره امام علی(ع) نیز چنین آمده است: «پیامبر خدا(ص) مدت کمی قبل از رحلتش، حضرت علی را طلب کرد هزار در از علم به او یاد داد که هر در، به هزار در دیگر باز میشد».[14] با توجه به اینکه رحلت پیامبر(ص) را اواخر ماه صفر[15] یا اوائل ماه ربیع الاول[16] دانستهاند، باید گفت؛ جریان انتقال این علوم به حضرت علی(ع)، حدود دو ماه بعد از واقعه غدیر رخ داده است؛ از اینرو نمیتوان این مسئله را نیز مربوط به روز غدیر دانست.
برای توضیح بیشتر این موضوع، هر کدام از مقامات معنوی امام را جداگانه بررسی میکنیم:
1. عصمت: یکی از خصوصیات امام، داشتن عصمت است. عصمت حالتی است که شخص از ارتکاب گناهان در امان میماند.[2] عصمت درجاتی دارد که مرتبه اعلای آن فقط در پیامبر خدا(ص) و ائمه اطهار(ع) وجود دارد. این ویژگی ارزشمند، از زمان تولد در امامان وجود داشته است.[3]
2. علم: دیگر ویژگی امامان، علم الهی است که از جانب خداوند به او اعطاء شده است. این خصوصیت نیز از همان ابتدای تولد در او وجود دارد. امام صادق(ع) در این زمینه فرموده است: «هنگامی که امام متولد میشود، دستش را بر زمین گذاشته و سرش را به سمت آسمان بلند میکند. او با قرار دادن دستش بر زمین، تمام علومی که خدا از آسمان بر زمین نازل کرده است را دریافت میکند...».[4]
البته علم امامان، همواره رو به افزایش است.[5] یکی از مراحلی که به علم امام افزوده میشود و یا آنکه علم نهفته، به صورت فعالتری خود را نشان میدهد، هنگامی است که امام قبل از او از دنیا میرود و او جانشینش میشود.[6]
3. ولایت: همه پیامبران و اوصیاء، بر مردم ولایت دارند و برخی از پیامبران و اوصیاء نیز، بر بعضی دیگر ولایت دارند؛ یعنی هر کدام که مقام و منزلت بالاتری دارد، بر کسانی که مقامشان از او پایینتر است، ولایت دارد. این اولویت در تصرف، ناشی از آن عصمت و علمی است که خداوند به آنان عطا کرده است. امامان معصوم از همان ابتدای تولد(به علت برخورداری از عصمت و علم) بر مردم و امامان بعد از خود، ولایت دارند.[7]
4. امامت: امامت مقامی است که افراد محدودی از آن برخوردارند. شخصی همچون حضرت ابراهیم(ع) پس از طی آزمایشات و امتحانات متعدد، شایستگی دریافت چنین مقامی را پیدا کرد. اما پیامبر اسلام(ص) و اهلبیت او، این مقام را از ابتدای تولد خود به همراه داشتند؛ به گونهای که میتوان آنرا جزء خصوصیات ذاتی آن بزرگواران دانست. با این حال، تا زمانی که امام قبلی زنده است، رهبری و مدیریت امور بر عهده امام قبلی بوده و امام بعدی، سکوت اختیار کرده و تحت اوامر امام قبلی حرکت میکند.[8]
همانطور که مشاهده شد؛ همه امامان معصوم(ع)، مقامات معنوی مربوط به خود را از همان بدو تولد به همراه داشتهاند و تنها هنگام واگذاری امامت به آنان، دانششان به روز شده و نیز دانش نهفته در وجودشان به نحو بارزتری خودنمایی میکند که این همان تحولی است که بر اساس روایات، هنگام آغاز امامت برای امام رخ میدهد. بنابراین، آنچه که در روز غدیر واقع شد، فقط اعلام و اطلاع دادن رسمی و عمومی و در سطح وسیع نسبت به ولایت داشتن امام علی(ع) بر مردم[9] بوده است؛[10] به گونهای که موجب کامل شدن دین شد.[11] از اینرو؛ جبرئیل در جریان غدیر، به پیامبر(ص) چنین گفت: «همانطور که مردم را به نماز و زکات و روزه و حج راهنمایی کردی، به ولایت علی(ع) نیز راهنمایی کن».[12]
اما آن بخش از علومی که همزمان یا قبل از وفات امام قبلی به امام بعدی منتقل میشود، مربوط به لحظات آخر حیات امام قبلی است.[13] درباره امام علی(ع) نیز چنین آمده است: «پیامبر خدا(ص) مدت کمی قبل از رحلتش، حضرت علی را طلب کرد هزار در از علم به او یاد داد که هر در، به هزار در دیگر باز میشد».[14] با توجه به اینکه رحلت پیامبر(ص) را اواخر ماه صفر[15] یا اوائل ماه ربیع الاول[16] دانستهاند، باید گفت؛ جریان انتقال این علوم به حضرت علی(ع)، حدود دو ماه بعد از واقعه غدیر رخ داده است؛ از اینرو نمیتوان این مسئله را نیز مربوط به روز غدیر دانست.
[1]. خمینی، روح الله، صحیفه امام، ج 20، ص 112 - 113، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ چهارم، 1386ش.
[4]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 1، ص 386، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم 1407ق.
[5]. مجلسى، محمد باقر، بحار الانوار، ج 17، ص 136، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[6]. الکافی، ج 1، ص 387.
[7]. ر.ک: معنای ولایت-153.
[8]. ر.ک: وجود دو امام معصوم(ع) به طور همزمان- 58777) و (معنای امامت و ملک عظیم- 21356) و (معنای امامت و امام در قرآن، روایات و عرفان- 22099.
[9]. «خداوند به پیامبرش، محمد دستور داد تا علی را برای مردم نصب کرده و آنان را از ولایت او با خبر کند»؛ عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیّاشی، محقق: رسولى محلاتى، هاشم، ج 1، ص 331، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، 1380ق.
[10]. البته اتفاقات دیگری همچون بیعت کردن مردم با حضرت علی(ع) نیز در این روز واقع شده که بر اهمیت این روز افزوده است.
[12]. تفسیر عیاشی، ج 1، ص 333.
[13]. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد، محقق، کوچه باغی، محسن بن عباسعلی، ج 1، ص 477، قم، مکبته آیة المرعشی النجفی، چاپ دوم، 1404ق.
[14]. صدوق، محمد بن على، الامالی، ص 638، تهران، کتابچی، چاپ ششم، 1376ش.
[15]. احمد بن الحسین البیهقى، دلائل النبوة، عبد المعطى قلعجى، ج 7،ص 235، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1405ق.
[16]. طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ طبری)، محمد أبو الفضل ابراهیم، ج 3، ص 20-21، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق.
منبع : اسلام کوئست
منبع : اسلام کوئست
/1102101305