همه مصائب بشر به دلیل اعراض از ولایت است/غدیر همان نباء عظیم است

کد خبر: 41490
در غدیر با اعلام ولایت امیرمومنان (ع) بیان می شود آنچه توسط پیامبر (ص) آورده شده با همان گوهر وجودی و عمق و پهنا قابلیت استمرار و تداوم دارد و این نباء عظیمی است که قرآن از آن یاد می کند.
وارث : غدیر فریادی است بلند در گوش زمان و جهان تا همگان بدانند اگر نبوت با حضرت محمد مصطفی (ص) ختم شد خداوند باب هدایت بشر را مسدود نکرد بلکه بابی به نام ولایت را گشود که برای رسیدن به کمال و سعادت تنها باید به آن متمسک شد؛ از این رو و به مناسبت فرا رسیدن عید سعید غدیر، عید ولایت با آیت الله سیدمحمد قائم مقامی، استاد حوزه و دانشگاه و معلم برجسته اخلاق درباره راز جهانی بودن پیام غدیر به گفتگو پرداخته ایم که مشروح آن را می خوانید:

 


چه ظرفیتی در غدیر نهفته است که دامنه اثرگذاری آن بر کمال و سعادت بشری برای همه تاریخ و در همه زمان ها و مکان ها دانسته شده و کمال نعمت الهی و اتمام رسالت نبوی به آن وابسته است؟


باید توجه داشت اختلاف درباره غدیر صرفا کلامی یا بر سر یک حدیث نیست آنچنان که در یکی از شبکه های تفرقه افکن غربی دیدم دو گروه از شیعه و سنی را روبروی یکدیگر قرار داده بودند و اصل اختلاف را بر سر حدیث معرفی می کردند!


بلکه مسئله بر سر مبنای غدیر است، در این مبنا گفته شده که حکومت بعد از پیامبر اکرم (ص) باید از جنس حکومت نبوی باشد نه اینکه بر سر حدیث غدیر اِن قُلت بیاوریم بلکه باید نگاه اسلام به حکومت و سیاست را تبیین کنیم.


در این باره دو دیدگاه مطرح است یکی غدیری که می گوید بعد از پیامبر اکرم (ص) نیز حاکمیت جامعه مسلمانان و نیز جامعه جهانی (چراکه اسلام برای همه جهانیان آمده است) باید از جنس حاکمیت نبوی باشد با همین شکل و سیاق اما با این تفاوت که هر چه جلوتر می رویم تعمیق شده و جواهر وجودی آن بیشتر نمایان می شود و این در حقیقت فلسفه غدیر است.


اما در نقطه مقابل دیدگاه سقیفه وجود دارد و می گوید بعد از پیامبر (ص) نمی توان حاکمیت نبوی را ادامه داد چرا که ایشان رحلت کرده اند و ارتباط با منبع وحی قطع شده است و شخص دیگری نمی تواند همچون حضرت رسول (ص) باشد و این نگاه خود به خود بعد از رحلت نبوی، قائل به سکولاریسم و جدایی دین از سیاست شدند چه به زبان بگویند و آنجا هم که نمی گویند در عمل اجرا می کنند.


بنابراین، مشکل بر سر این تعابیر است نه حدیث غدیر.


 


نگاه بزرگان اهل سنت به واقعیت غدیر چیست؟


باید توجه داشت در تفسیر غدیر و حدیث «من کنتُ مولاه فهذا علیٌ مولاه» بین علما و بزرگان اهل سنت نیز اختلافی نیست و اینطور نبوده که در تفسیر این حدیث دچار تشکیک شوند و به عنوان مثال بگویند «مولاه» به معنای ولی نیست بلکه دوست است.


یعنی بزرگان صحابه همچون خلفای اول و دوم که شاهد غدیر بودند نمی گفتند، غدیر واقع نشده و چنین انتخاب و انتصابی صورت نگرفته یا به این معنایی که مدنظر شیعه است رخ نداده بلکه آنها نیز به معنایی که ما معتقد هستیم، معترف بودند اما می گفتند جامعه ظرفیت چنین حکومتی و ولایت امیرمومنان علی (ع) را ندارد به این بهانه که مردم نپذیرفته اند!


به عبارت بهتر آنها تایید می کردند که امیرمومنان علی (ع) از جانب پیامبر (ص) به عنوان خلیفه منصوب شده اند اما می گفتند چون مردم نپذیرفتند خداوند رد کرد و «الامرُ یحدث بعد الامر!» شد و اینچنین سقیفه را تشکیل دادند.


یعنی می گویند مردم و جامعه قابلیت ولایت امیرمومنان (ع) را نداشتند وگرنه قابلیت حضرت امیر (ع) در بالاترین درجه برای این امر بوده است و این ولایت خواست خدا و پیامبر (ص) بوده اما به دلیل عدم قابلیت مردم، امر خدا بر ولایت و خلافت دیگران شد!


بنابراین، امروز باید نگاه غدیری و سقیفه ای را دنبال کرد چراکه حرف غدیر این است که جامعه جهانی فقط می تواند با مدل امام امت اداره شود نه شاه و رعیت که سقیفه این مدل را دنبال کرده و می کند ولو در ظاهرادعای دموکراسی داشته باشد.


بنابراین، در کنار دفاع از حقانیت غدیر نباید وارد مباحث فرقه ای و کلامی و ... شده و بر سر حدیث غدیر دعوا کنیم.


 


چه ظرفیتی در ولایت امیرمومنان علی (ع) و واقعه غدیر وجود دارد که باید به گوش مردم در همه زمان ها و مکان ها برسد تا همگان از برکات آن بهره مند شوند؟


ما غدیر را صرفا معرفی امیرمومنان (ع) به عنوان ولی مسلمین نمی دانیم چراکه غدیر یک نماد و یک راز است یعنی رمز تداوم نبوت؛ در غدیر با اعلام ولایت امیرمومنان (ع) بیان می شود آنچه توسط پیامبر (ص) آورده شده با همان گوهر وجودی و عمق و پهنا قابلیت استمرار و تداوم دارد و این نباء عظیمی است که قرآن از آن یاد می کند.


چراکه سوال می شد مگر می توان بعد از پیامبر (ص) راه و روش ایشان را ادامه داد، اما پیام غدیر این است: خدایی که نبوت را قرار داده و پیامبران را فرستاده و آن را به حضرت محمد (ص) ختم کرده است، همان خدا تداوم نبوت را نیز قرار داده، تداوم نه به این معنا که انسان ها با براداشت های شخصی خود به دین عمل کنند و بگویند دین خدا ادامه یافته است که این نه تنها تداوم نیست، بلکه بازگشت به جاهلیت است.


نبوت به عنوان معدن حقایق به گونه ای است که وقتی تداوم می یابد نه فقط صورت اولیه را حفظ می کند بلکه بواطن پنهان خود را نیز ظاهر می کند و این از اسرار ولایت است. یعنی نبوت باطن بی نهایتی دارد که در کوتاه مدت ظاهر نمی شود بلکه به میزان دوام و استمرار بروز و ظهور می یابد.


و جالب آنکه بواطن ولایت به گونه ای است که با وضعیت جهان مطابقت دارد آنهم در همه زمان ها و مکان ها و این قدرت فرازمانی و فرامکانی مختص ولایت است و همین غدیر را جهانی می کند.


بنابراین، شرط تداوم نبوت این است که انسان ها قابلیت بیابند و حقیقت ولایت را بپذیرند که اگر چنین شود دیگر مردم نباید برای مدیریت جهان نگران باشند چراکه خداوند با اولیای منتخبش خود عهده دار این مدیریت است، و وظیفه مردم پذیرش و تبعیت از ولی خدا است.


 


با توجه به آنکه خداوند ولایت را به عنوان راه مطمئن و مصون از خطر برای بشر برگزیده، آنچه که امروز جهان اسلام و فراتر از آن جهان بشری را دچار جنگ و خونریزی، قتل و کشتار و نزاع کرده است چقدر به عدم درک صحیح و پذیرش مسئله ولایت و حقیقت غدیر باز می گردد؟


تمام بحران ها و مصائب و فجایع بشری از جمله کشتار فجیع حجاج در منا حاصل اعراض انسان ها از حقیقت غدیر است، یعنی اعراض از ولایت الهی انسان را از لحظه نخست با بحران مواجه کرده و می کند یعنی از بعد رحلت نبوی تا کنون و نیز در آینده هر فاجعه ای که رخ می دهد ثمره اعراض از این ولایت و تن در ندادن به حاکمیتی است که خدا برای انسان قرار داده است چراکه تنها خدا است که می داند چه چیز می تواند نیاز مخلوقش را پاسخ داده و او را به سعادت رهنمون شود.


باید توجه داشت خدا در غدیر مسئول و ولی مورد نظر خود برای اداره جهان را معرفی کرد و کسی که مسئول نیست و لیاقت لازم را ندارد و در مقامی می نشیند نتیجه اش می شود ظلم، نزاع و فاجعه و جاهلیت.


البته خوشبختانه ما در زمانی قرار داریم که با انقلاب اسلامی در آستانه درک حقیقت جهانی غدیر و ولایت امیرمومنان (ع) و اهل بیت علیهم السلام قرار گرفته ایم آنهم به واسطه انقلاب و امام و رهبری و زیباترین نشانه این پدیده این است که جریان ولایی ما به چهل سالگی یعنی بلوغ خود نزدیک می شود به گونه ای که دیگر بنی بشری نمی تواند وضعیت جهان را به قبل باز گرداند.

/1102101305