آیا نماز، میتواند مصداقی از شکر پروردگار باشد ؟

با این حال؛ اثبات شکر بودن نماز به این معنا نیست که علت اصلی تشریع نماز را برای تشکر از خداوند میدانیم و معتقد باشیم؛ نماز برای شکرگزاری واجب شده است و هیچ حکمت و فلسفه دیگری ندارد. اگر چنین بود، میتوانستیم بهجای نماز به گونه دیگری خدا را شکر کنیم و دیگر لزومی در نماز نبود. اما میدانیم که به هر حال، نماز واجب است؛ چه شکر دیگری وجود داشته باشد یا نه؛ و این نشان از آن دارد که تشکر از خداوند تنها بخشی از، علت وجوب نماز میباشد و علتها و حکمتهای دیگری نیز برای وجوب نماز وجود دارد که در روایات بیان شده است.[1]
حال با توجه به این نکات با دو استدلال، شکر بودن نماز را اثبات میکنیم:
1. خداوند در ابتدای سوره کوثر میفرماید: «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ * فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ»؛[2] ما به تو کوثر عطا کردیم، اکنون که چنین است براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى کن. حرف «فاء» در ابتدای آیه حرف ربط بوده که سببیت را میرساند[3] و معنا چنین میشود که؛ بر این نعمت، خداوند را شکر کن که این شکر با نماز و قربانی میباشد.[4] پس از این آیات؛ شکر بودن نماز بر نعمتها بهدست میآید.
2. شکر خداوند بهوسیله انجام عبادات و ترک محرمات نیز محقق میشود؛ امام صادق(ع) در اینباره میفرماید: «کمترین حد شکر این است که نعمت را از طرف خدا دیده و علتى را که مورد علاقه قلب و جالب توجه باشد براى نعمت نتراشد، و تنها علت و سبب نعمت را خدا دانسته، و به آنچه او عطا میکند راضى باشد، و به وسیله نعمتهاى او معصیت و مخالفت اوامر و نواهى او نکند. پس در هر حال و در همه وقت بنده شکرگزار خدا باش، تا خداى خود را در هر مورد پروردگار بخشاینده و مهربان بینى».[5]
حال نماز نیز از مواردی است که امر خداوند بر آن تعلق گرفته و شامل این حکم عام میشود؛ هر شخصی که این امر خداوند را انجام دهد؛ مرتبهای از شکر خداوند را انجام داده است.
منبع : اسلام کوئست
/1102101305