مجتهدی که می خواست روضه خوان شود
*روضه خوانی مایه افتخار بزرگان شیعه است
يك روز در درس مرحوم آیت الله العظمی تبريزي ، اشکالی از ناحیه یکی از فضلا مطرح شد و ايشان آن را درست جواب نداده بودند که آن فرد هم بلند شد و گفت که آقا اینجا روضه خواني كه نيست، بلکه محل درس و بحث است و حال که ما اشكال داریم بايد جواب آن را بدهيد.
مرحوم آیت الله تبريزي در این حالت، بالای منبر گريه كردند و فرمودند که من اول نميخواستم که مجتهد بشوم، بلکه ميخواستم روضه خوان بشوم، ولی چون صدایم خوب نبود، درس خواندم و مجتهد شدم. آنگاه ايشان فرمودند که خدمت به دستگاه آقا سيدالشهدا سلام الله علیه چقدر فضیلت و قيمت دارد و نباید این طور تلقی شود که چون اين آقا، مجتهد و صاحب رساله است، پس ارتباطش با سيدالشهدا يا روضه خوانی براي او نقص محسوب شود.
مرحوم آقاي شيخ عباس علي اسلامي از وعاظ تهران و موسس مرکز جامع تعليمات اسلامي بود، که بعد از شهريور سال 1320 كه رضا خان از ایران رفت، مدارس زيادي هم در کشور براي ترویج مذهب برپا كرد. ایشان میفرمود که ما عدهاي از سخنرانان را خدمت آيت الله العظمي بروجردي آوردیم تا ایشان رهنموداتی برای آنها داشته باشند. ايشان ميفرمود وقتي خدمت آيت الله العظمي بروجردي نشستيم، ایشان به آنها گفتند: در بين شما چه مثل آقاي فلسفي باشد كه پاي منبرش ده هزار نفر جمع ميشوند و چه آن آقاي روضه خواني كه در خانهها براي دو نفر پيرزن روضه ميخواند همه، يك وجه اشتراك داريد، كه دين و اعتقاد را به خانه و دل مردم ميبريد و بین این دو، یعنی بين دين و دل ارتباط ايجاد ميكنيد، و اين به بركت حضرت سيدالشهدا سلام الله علیه است.
*احیای حوزه و مرجعیت وابسته به مراسم حسینی است
بنابراین، وقتي که اين ارتباط ايجاد شد، اقتضا دارد که مردم از آن عالم مسائل خود را بپرسند. مردم مسائل تقليد، نماز، روزه و خمس و زكات خود را از ايشان سئوال مي¬كنند، با پاسخ ایشان، خمس تحقق مییابد و وقتی که مردم وجوهات بدهند، حوزه و مرجعيت شكل ميگيرد. بنابراین، كل مرجعيت و حوزه، وامدار عاشورا و سيدالشهدا سلام الله علیه است، و اگر اين بساط عزاداري كه ارتباط طبيعي را اينگونه تنگاتنگ بين ما و مردم ايجاد ميكند، نباشد، مرجعيتي نميماند و حوزه تشکیل نمیشود و لذا حوزه حجت بن الحسن عجل الله فرجه وامدار سيدالشهدا سلام الله علیه است.
ديگران اين عزاداري را ندارند و چون اين راههاي ارتباطي را ندارند راه تبليغشان تنها كشتن مردم است. اگر آنها مثل عاشورا و سيدالشهدا سلام الله علیه میداشتند، ميتوانستند تبليغ كنند و اينگونه به شکل وسيع، دست به كشتار مردم نزنند. اين از ضعف و بيچارهگي آنها است كه بمب ميگذارند و افراد انتحاري را به داخل جمعيتی که زن و بچه بيگناه وجود دارد میفرستند و آنها را ميكشند.
*عظمت سید الشهدا سبب ماندگاری عاشوراست
اين عظمت سيدالشهدا سلام الله علیه است، که حتی صدام نیز نمیتواند در مقابل عزاداری مردم بایستد و حتی زمانی که دسته طويرج را در روز عاشورا به رگبار ميبندد، ولی این خط و نهضت ادامه مییابد. در زمان صدام حتی کسانی که به زائر امام حسین سلام الله علیه کمک کرده بود، همه اعضای خانواده او را میکشتند؛ اما صدام! رفت، ولی اربعين و عاشورا نه تنها مثل گذشته بلكه خروشانتر از گذشته شد.
*راه پیمایی اربعین بزرگترین اجتماع بشری است
در سال گذشته ميگفتند که بزرگترين اجتماع جهاني در اربعین شكل گرفت؛ چون مكه و حج بزرگترين اجتماع نيست بلکه هندوها اجتماع بزرگ تری از حج دارند، اما اربعين، بزرگترين اجتماع بشري شده است که همه با حالت گريه و زاري هستند و بسيار زيباتر از خلوص آنها، خلوص آن كساني است كه در كنار جاده ايستادهاند و وسايل پذيرايي را فراهم ميكنند؛ در حالی که شاید خیلی از اینها در طول سال، اين گونه غذاها را ندارند؛ ولی برخی نذر می کنند که مقداری از درآمد خودشان را برای سید الشهدا سلام الله علیه و مراسم اربعین کنار بگذارند.
*عزاداری سرمایه شیعه است
بنابراین، اين یک سرمايه براي شیعه است که باید آن را حفظ كنيم و نباید گوشه و کنار این مراسم عزاداری را جز در مواردی که خلاف شرع است، مانند برخی لحن ها در مداحی، تضعیف کنیم. همچنین، نباید عاشورا را سياست زده كنيم؛ بلکه باید اين مراسم را براي حفظ اعتقاد مردم نگه داریم.
*عزاداری سید الشهداء را ملعبه دستانمان قرار ندهیم
بنابرین، لازم نيست که اين مداح یا منبري در اینجا بيانیه سياسي بخواند؛ هر چند که در واقع، امام حسين سلام الله علیه براي اصل نظام و انقلاب یک پشتوانه است؛ اما ما نباید براي رسیدن به هر خط و جناحي و براي به قدرت رساندن خودمان اين مراسم را ملعبه دستمان كنيم؛ بلکه باید اين پشتوانه را حفظ كنيم و در حفظش با هم همدل و همزبان باشيم. ما نباید منبر را خراب و منحرف كنيم تا مردم از ما روبرگردانند. الان مجالسي وجود دارد كه مداح دعوت ميكنند ولی منبري را دعوت نميكنند.
در قضیه عاشورا حتی اگر ما هم نخواهيم، مردم خودشان آن مراسم را برگزار می کنند و حتی همین بچهها در اول محرم با شور و شوق در دسته های عزاداری به راه ميافتند و لذا، ما هم بايد مشوق مردم باشيم.
*عاشورا مقام احساس است؛ نه دلیل و استدلال
اين عاشورا سرمايه است و در اینجا مقام دليل و استدلال نيست؛ بلکه استدلال مربوط به غدير و حقانيت آن و بطلانیت سقیفه است که البته جاي استدلال قوي هم دارد؛ ولی بساط سيدالشهدا سلام الله علیه جای احساس است؛ یعنی حتی آن دلي که در مقابل استدلال و برهان سنگ است، ولی در اينجا با يك ناله علي اصغر ميشكند. فلذا، ما نباید بساط سيدالشهدا سلام الله علیه را محدود كنيم بلکه باید بگذاريم که همه حتی افراد بي حجاب و بد حجاب در آن شرکت کنند. درب خانه سيدالشهدا سلام الله علیه روي هیچ کسی بسته نيست، مگر ميشود که اين بچه شيعه ها را از دامن شيعه بيرون انداخت؛ آنها باید بیایند تا توفیق توبه پیدا کنند.
درب اين خانه به روي همه باز است. شيخ بهايي، که خود اهل فن بود، بسياري از كارهاي معماری را در حرم علي بن موسي الرضا سلام الله علیهما ایشان انجام داده بود تا اینکه تصمیم گرفت که حرزی را بسازد که انسانهای گنه کار نتواند به این حریم وارد شود خودش يا اینکه يكي از افرادي كه داخل حرم خدمتکار و مورد وثوق بود، خواب ديد که خدمت حضرت علي بن موسي الرضا سلام الله علیهما رسيده و ایشان فرمودند به شيخ بگويید که اين فتوحات را کنار بگذار و چله نشينيت را هم تعطيل كن، که من نميخواهم كاري كني كه گناهكار به حرم من نيايد؛ بلکه اينجا همان جايي است كه هر کسی که از همه جا نا اميد شده است باید به اینجا بیاید.
حرم امام حسين سلام الله علیه نیز همین گونه است؛ مجلس روضه و نیز هر جايي که پرچم امام حسين سلام الله علیه بر آن نصب شده، خانه ایشان است و همه بايد به آنجا بيايند و ما اختياري در انتخاب افراد نداریم؛ تا اين ارتباط احساسي ايجاد شود. بقای شيعه به عاشورا است.
ما باید براي مردم روضه بخوانيم و هيچ نقصي در آن نيست. بزرگان هم روضه ميخواندند و حتی حاج شيخ عبدالكريم در حرم و پاي درسش، هر روز روضه خوانی بوده است؛ اما آنچه باید دقت کنیم آن است که ما نباید حقایق را خفيف کنیم. مظلوميت خوب است و الان روزگاري شده كه ما آن مظلوميت را حس ميكنيم. آنهايي كه مكه بودند براي ما نقل كردند که مامور ايستاده و آب خنك در دستش بود و وقتی که مردم در ماجرای منا روی هم ریخته بودند، از تشنگي ناله ميزدند يك ذره آب به آنها ندادند؛ چرا که اینها شیعه هستند و اين بازمانده عاشورا است.
بنابراین هم جريان سقيفه ادامه دارد و هم جريان غدير. ما ميگفتيم از آب هم مضايقه كردند كوفيان؛ حتی معاويه در زمان اميرالمومنين سلام الله علیه آب را بسته بود؛ و جريان سقيفه يك اقتضائاتی دارد و جريان غدير هم يك اقتضائات دیگری دارد.
در مقاتل نوشتهاند كه وقتي زينب كبري سلام الله علیها بر سر جنازه برادر آمد، بدن را نديد. تا اینکه اين نيزه شكستهها و شمشير شكسته و سنگ ها را كنار زد و بدن برادر را در آغوش گرفت. من يك سوال دارم که اين نيزه شكسته ها و شمشير شكسته ها را از کجا جمع كرده بودند و روي بدن سيدالشهدا سلام الله علیه ريختند يا آن سنگها و شمشير ها را چگونه به این بدن زدند خدا نكند که آن نيزه شكسته ها و شمشير شكسته ها در این بدن شكسته شده باشند و حتي آنهايي كه اسلحه نداشتند دامن خود را پر از سنگ ميكردند و به عزيز زهرا سلام الله علیه ميزدند.
/1102001307