آیت الله قائم مقامی: ادامۀ طواف حاجیان در عرش خداوند است+ گزارش تصویری

کد خبر: 41934
مراسم پیشواز محرم با سخنرانی آیت الله قائم مقامی و مداحی حاج اصغر زنجانی، حاج اکبر نظری و حاج محمدرضا اسلامی و با شعرخوانی محمد سهرابی در هیئت منتظران مهدی عجل الله تعالی و هیئت الشهدای شاهرود برگزار شد

وارث: مراسم پیشواز محرم  با سخنرانی آیت الله قائم مقامی و مداحی حاج اصغر زنجانی، حاج اکبر نظری و حاج محمدرضا اسلامی و با شعرخوانی محمد سهرابی در هیئت منتظران مهدی عجل الله تعالی و هیئت الشهدای شاهرود برگزار شد.


در ادامه خبر متن سخنرانی آیت الله قائم مقامی را می خوانید:

فلسفه غدیر در فاجعه منا

فلسفه غدیر این است، که اسلامی که با پیامبر اکرم صلوات الله علیه به این جهان آمده باید تداوم داشته باشد این نظامی که بر اساس امامت و امت اسلام به جهان پیشنهاد شده بعد از پیغمبر هم باقی بماند.

در روز 18 ذی الحجه، روز غدیر، خدای تبارک و تعالی در انتهای حیات مبارک پیغمبر اکرم صلوات الله علیه این حقیقت را اعلام می‌فرماید که اگر می‌خواهید آنچه با پیغمبر به این جهان آمد، ادامه پیدا کند و گسترش یابد راهش این است که امامت به علی علیه السلام برسد، که این دیدگاه غدیری نام دارد.

اما یک دیدگاه دیگری هم ایجاد شد که می‌گفت چون پیغمبر صلوات الله علیه رحلت فرمودند و دیگر ایشان نیستند که وحی نازل شود و مردم ارشاد شوند، این راه دیگر بسته شده و امکان ادامه نیست پس جامعه دیگر نمی‌تواند به صورت دینی اداره شود، دین مجدادا باید از قدرت و حکومت و سیاست جدا شود همان سکولاریسم که ما از غرب شنیده ایم و این دیدگاه "ثقیفه" نام دارد. پس از این به بعد هر کس جز علی بر تخت بنشیند این حکم اجرا می‌شود و دین از سیاست جدا می‌شود، که همینطور هم شد و از آن به بعد بود که مصیبت و فاجعه پیش آمد.

سیر این فاجعه می‌رسد به 50 سال بعد از رحلت، خلیفه حکومت اسلامی مطرح می‌کند که من از ظاهر دینم بدم می آید. این، فرهنگ یزیدی می‌شود و بعد اشاعه پیدا می‌کند و همین می‌شود که دولت اموی می‌خواهد از دین خارج شود و به تعصبات جاهلی خود روی آورد و بگوید ما خود اسلام را نمی خواهیم، اما با قیام خونین امام حسین علیه السلام این امر خنثی می‌شود. اگر قیام امام حسین علیه السلام پیش نمی‌آمد حتما اسلام از بین رفته بود. از آن موقع تا قیام قیامت هیچکس دیگر نمی‌تواند از ظاهر اسلام بیرون بیاید،  هیچکس نمی تواند اسلام را از بین ببرد یا بتواند در دنیا نادیده اش بگیرد.

بعد از شهادت امام حسین علیه السلام دو سیر پیش می‌آید: 1. سیری در جهت ادامه ظلمت، کفر و دنیا پرستی که حاصل فرهنگ ثقیفه بود. انگلستان برای منحدم کردن دین راستین اسلام و رسیدن به اهداف منفور خود می‌آید حالات و رفتار و اخلاق و منش طایفه های مختلف درون اسلام را بررسی می کند و دست روی طایفه ایی می‌گذارند که به معنای تام و تمام کلمه غیر اسلامی است، طایفه‌ی وهابیت که از دو قرن پیش آنها را انتخاب می کند به این دلیل که آن‌ها حتی موازین معمولی اهل سنت را هم در مقایسه با حکومت عثمانی رعایت نمی‌کردند و قبول نداشتند و تمایلات آنها شدیدا برعکس با مومنین بود و غرب فهمید با مسلمانان دشمنی دارند و سمت و سوی محبتتشان به سمت کفار است پس از آنها حمایت کرد و پرورششان داد چون غرب فهمیده بود تا وقتی که قبور انبیا و اولیا وجود دارند نمی‌شود سلطه کامل روی جهان اسلام پیدا کرد به دلیل انرژی و قدرت و نور خاصی که این انبیا و اولیا داشتند پس همین طایفه‌ی ضد قبر و ضد تبرک جستن از اولیا و انبیا را انتخاب کرد و روی آن‌ها سرمایه گذاری کرد و کم کم به سلطنت آل سعود تبدیلشان کرد و طایفه بزرگ و قدرتمند وهابیت را حاکم جهان اسلام ساخت. غرب این‌ طایفه را بر مکه معظمه ساکن ساخت و قدرت داد که مهم‌ترین مرکز اسلام است، قدس شریف و مسجد الاقصی را هم به یهود صهیونیسم داد، کربلای معلی و نجف اشرف را هم تحویل یک طایفه صهیونیسمی به نام افلقی های صهیونیسم حزب بعث عراق داد. یعنی هر سه مرکز مقدس دنیای اسلام اشغال و تصرف شد. این حاصل خط تاریکی بود که از ثقیفه آمد بود.


فلسفه غدیر در فاجعه منا

خط غدیری هر چه جلوتر می‌آید قوی تر می‌شود. به قرن بیستم که می‌رسد آنچنان توشه و توانی پیدا می کند و قابلیتی دارد که احساس می کند باید نظام تشکیل دهد، نظام مقدس جمهوری اسلامی، نظام ولایت، نظام غدیری تشکیل می شود شیعه حاکم می شود قدرت پیدا می کند نایب امام زمان عجل الله تعالی بر مسند حاکمیت می نشیند که واقعه واقعه‌ی آخرالزمانی است. بعد از انقلاب اسلامی هم داریم می بینیم روز به روز توسعه و گسترش بیشتر پیدا می کند تا به این زمان که ما به یکی از ارکان بزرگ این منطقه تبدیل شدیم.

همه ما می دانیم خط  ظلمت محکوم به نابودی است حاکمیت آل سعود محکوم به از بین رفتن است خود غربی ها دارند اعلام می‌کنند و می‌گویند دیگر تمام شد. این حادثه‌ی منا اگرچه بسیار تلخ است به قول حاج آقای صدیقی در نماز جمعه 17 مهر 94: «در آن روز به خدا توهین و اهانت شده است.» یعنی در حرم، مهمان خدا در حال احرام با لباس احرام برود برای رمی و بعد قربان اما خودش قربانی ‌شود خیلی زشت و دردناک است، لعنت بی کران خداوند به آل سعود. خدا ان شاءالله چراغ عمر این ملعونان را هر چه زودتر خاموش بگرداند.

حال سوال پیش می‌آید که این که حرم امن الهی است چرا باید این اتفاق بیفتد؟ حرم امن هست ولی باید متولی بر حق بر حرم تولیت کند تا امنیت  و آرامش حرم دیده شود. اگر متولی مغضوب درگاه خداست ربطی به حاجی ندارد جلوه قهر خدا ظاهر می‌شود اما قهر خدا بر حجاج ظاهر نمی شود. حجاج درست است که مورد اهانت شدید قرار گرفتند ولی بدانید حاجیان ادامه‌ی طوافشان در عرش خداوندی خواهد بود.


فلسفه غدیر در فاجعه منا