حجت الاسلام شهاب : در مجلس امام حسین (ع) آدم در عرش خداوند قدم می زند+ گزارش تصویری
حضور در هیئت باید موجب قرب خداوند شود
اصل مجلس سیدالشهدا و حقیقت تعزیه داری برای حسین بن علی علیه السلام ماهیتش یک امر کاملا الهی است و مجری آن در ابتدای امر طبقه انبیاء علیهم السلام بوده اند و همه اشان زمین قتل امام حسین علیه السلام را زیارت کردند و به ماهیت اصل عزای حسینی که اشک بود، اعتراف کردند. در حالیکه هر پیغمبری که برای ابا عبدالله الحسین علیه السلام گریه کرد موضع قتل الحسین را دید و گریست. گریه کردن عالی است و وظیفه است. همه آمدند تا این را جا بیندازند که شعائر حسینی مانند شعائر الله است و خاصیت شعائر الهی تقوا است و ثمره وجودی اش افضل اسباب قرب خدا است. یعنی اگر می خواهیم به خدا نزدیک شویم بالاترینش را در همین مجلس الحسین علیه السلام است. در مجلس حسین علیه السلام آدم در عرش خداوند قدم می زند.
رسالت ما در عصر غیبت نسبت به حفظ مجالس حسینی چیست؟
رهبری فرمودند: هیئت و روضه بهترین دانشگاه تربیتی اهل بیت علیهم السلام است. تربیت ظاهری و باطنی می خواهید مجالس اهل بیت بروید. ولی هیئت باید دو نکته مهم داشته باشد: معرفت زا و بصیرت زا باشد. اگر سطح آگاهی ما را بالا نبرد هیچ تغییری در ما حاصل نمی شود. مثلا نماز اگر عادت شود قدرت «تنهی عن الفحشاء و المنکر»1 بودن خود را از دست می دهد. کسانی که امام حسین علیه السلام را به شهادت رساندند همان باقی مانده های جنگ صفین بودند که بر پیشانیشان پینه بسته بود. چون نمازهایشان و تبعیت از احکام الله آنها عادتی بوده است. بصیرتی باید پیدا کنیم که بتواند تدبیر هنرمندانه در برابر دشمن داشته باشد. دشمنی که آرام آرام می آید. رهبری مکرر و چند سال است که تاکید می کنند ما هیئت سکولار و بی دین نداریم. بی دینی به هیئتی جماعت نمی چسبد چون بصیرت دارد و عالی ترین بصیرت را پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله داشتند. وقتی اعتقاداتت تثبیت شد و فهمیدی برای حسینی گریه می کنی که هادی است هیچوقت با اعمالت به او خیانت نمی کنی.
حر بن یزید ریاحی2 که وقتی جلوی امام حسین علیه السلام ایستاد اصلا امام را قبول نداشتند ولی فهمید که باید در مقابل ابا عبدالله الحسین علیه السلام تبعیت و اطاعت را حاصل کند. اصلا امام حسین علیه السلام آمدند که بنده ها از جهالت رهایی پیدا کنند. مجلس الحسین جهل زدا است و اگر این خاصیت را نداشته باشد تبدیل به عادت می شود. عادت هم تبدیل به آفت می شود. دشمن می خواهد ایمان ما را بگیرد.
مسئولیت پذیری در عصر غیبت
اگر ما دچار غفلت شویم آثار تخریبی موج جهالت از ما هیچ چیزی باقی نمی گذارد. اگر در عصر غیبت خودمان را مسئولیت پذیر نکنیم فردا حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه که بیایند قبولش نداریم. مجالس امام حسین علیه السلام باید تطهیر ایجاد کند. تطهیر در حد شفافیتی مثل آینه. که اگر نورش به آینه خورد چشم دشمن را کور کند و شعاعش برای مردم نقش هدایت گری داشته باشد که بتوانند راه را از چاه تشخیص بدهند. چرا حماسه ابا عبدالله الحسین علیه السلام جاودان شد؟ جوانی به نام نافع بن هلال3 بود که تیرانداز قابلی بود. به او گفتند اگر یک لبخندی بر لب امام زمانمان بیفتد عالمی را دگرگون می کند. نافع به امام حسین علیه السلام عرض کرد آقا جان ما از روی احساساتمان نیامده ایم، ما با بصیرت آمده ایم ما می دانیم تو امانت خداوند هستی. چون بصیریم از تو نور گرفتیم سو سوی نور تو خط قرمز را برای ما معلوم کرد و اصلا از مرگ در راه خداوند هیچ ابایی نداریم. بعد حضرت امام حسین علیه السلام فرمودند: به خدا سوگند با وفاتر از این اصحاب خدا برای من خلق نکرده است.
امام رضا علیه السلام فرموده بودند: دیگر مثل این اصحاب بر زمین نمی آیند. آنقدر تیر بر بدن نافع زده بودند که دستش در حال شکستن بود. به او گفتند با یزید بیعت کن و دست از امام حسین علیه السلام بردار. نافع به او گفت: اگر دستم نشکسته بود با همین دست گردنت را می شکستم. تو دعوت کننده به سوی حزب شیطان هستی. امام حسین علیه السلام یک 17 ساله ای به اسم حنظله داشت که امام به او اذن جنگ ندادند تا موقعی که نماز می خواستند بخوانند و از امام محافظت کرد و تیر خورد و به امامش گفت به عهدم وفا کردم؟ راضی هستی؟ حضرت فرمودند: بله.
امشب خدا را به حق صدیقه طاهره قسم بدهیم و بگوییم ما می خواهیم کاری کنیم پسرت مهدی عجل الله تعالی فرجه از ما راضی باشد.
/1102101304
پی نوشت:
1.
سوره ی عنکبوت آیه 45
2.
حر بن یزید ریاحی از همراهان حسین بن علی در واقعه کربلا بود. حر از خاندان معروف عراق و از رؤسای قبایل کوفیان بود. بهدرخواست ابن زیاد، برای مبارزه با حسین فراخوانده شد.او به سرکردگی هزار سوار برگزیده گشت. گفتهاند وقتی از دارالاماره کوفه، با ماموریت بستن راه بر حسین بیرون آمد، ندایی شنید که: «ای حر!مژده باد تو را بهشت ...»
3.
« نافع بن هلال جملی» اهل کوفه و مرد شریف و بزرگوار و شجاع و بزرگ قوم خویش بود. او که از قاریان قرآن، نویسندگان حدیث و از اصحاب امیرالمؤمنین علی علیه السلام به شمار می رفت و در جنگهای صفین و جمل و نهروان در سپاه امام علی شمشیر می زد، وقتی امام حسین علیه السلام به سوی عراق آمد، به سوی او شتافت و در راه به کاروان حسینی پیوست.