حجت الاسلام ناصری پور: همه ی اتفاقهای عالم از ازل تا ابد در کربلا پیش آمده است
وارث: مراسم روز اول محرم با سخنرانی حجت الاسلام ناصری پور و مداحی کربلایی نریمان پناهی، کربلایی حسن حسینخانی و کربلایی محمد حسین حدادیان در هیئت انصارالهویزه برگزار شد.
در ادامه خبر متن سخنرانی حجت الاسلام ناصری پور را می خوانید:
همه ی اتفاق های عالم از ازل تا ابد در کربلا پیش آمده است. هم اوج اطاعت و بندگی و هم اوج نافرمانی و دشمنی، هر دو در کربلا و هر دو هم با ندای الله اکبر وجود داشته اند.
پله اول تعالی، معرفت
در تعالی، پله اول معرفت به مسیر است، یعنی کسی که از خدا چیزی مانند رزق بخواهد، اگر معرفت داشته باشد خداوند خواسته اش را اجابت می کند. اما یک رزق معنوی هست و یک رزق مادی، خداوند هر کدام را که شما بخواهید به شما می دهد. برای رسیدن به آنچه می خواهید باید فکر کنید، معرفت کسب کنید و زحمت بکشید، آن زمان است که خداوند به اندازه ظرفیت وجودیتان آنچه را به صلاح شماست برای شما مقدر می کند. پس در این محرم از خداوند هر آنچه که در حد توان و ظرفیت شماست را بخواهید تا به شما عنایت کند.
زهیر و دعوت امام حسین علیه السلام
داستان زهیر را همه می دانیم تاجری متمول که قبل از آن جنگ جو بوده است. او آنچنان که ما فکر می کنیم انسان اهل دعا و نمازی نبوده فریضه های روزمره اش را به جا می آورده اما عابد و زاهد به آن شکل نبود. این شخص در یکی از سفر های تجاری اش سه بار بدون خواست خودش در همسایگی کاروان اباعبدالله الحسین علیه السلام قرار می گیرد و دوبار پیک آن حضرت برای دعوت پیش او می آید اما او نمی پذیرد تا دفعه سوم که حضرت علی اکبر علیه السلام پیک امام می شوند و به نزد او می آیند. زهیر بالاجبار به خواست همسرش قبول می کند به پیشگاه امام مشرف شود اما ملاقات با امام حسین علیه السلام همان و شرکت در جنگ همان. به طوری که در تمام مقاتل آمده امام حسین علیه السلام در ظهر عاشورا کنار بدن بی سر و پاره پاره زهیر می آید و می بیند بدن زهیر از عشق به امامش نورانی شده است و در همان زمان امام برای او گریه می کند و شفاعتش می کند. در احادیث آمده است اگر می خواهی به هدفت برسی باید قلبت پاک باشد.
ابو خالد کابلی و محبان امام حسین علیه السلام
ابوخالد کابلی1 به پیشگاه امام باقر علیه السلام آمد و به ایشان گفت: یابن رسول الله می خواهم محب شما باشم. حضرت فرمودند: «معرفتت را که راستین کنی هم محب ما و هم امید دل ما می شوی یا ابو خالد.» حال پنج دقیقه به این نکته فکر کنید که ما در این زمانه چشم امید امام زمانمان، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هستیم و چه بخواهیم چه نخواهیم حضرت زهرا سلام الله علیها از ما انتظار دارند و ما چشم امید ایشانیم.
ما نباید از وهب2 کمتر باشیم، وهبی که شش روز بود ازدواج کرده بود و به قافله پیوست. او همان موقع در نزدیکی کربلا به ماه عسل رفته بود و مادر پیرش را هم با خودش برده بود کنار چند درخت خشکیده چادر برپا کرده بود و با و همسرش به شکار رفتنه بود که در همان بین حضرت علی اکبر علیه السلام با اسب به تاخت کنار چادر آنها آمده و به مادر وهب می گوید: «مادر جان وهب هست؟» مادرش هم می گوید: «نه با عروسش به شکار رفته است. کمی که آن حضرت آنجا منتظر ماندند که وهب بیاید، برگ خشکیده درختان شروع کرد به سبز شدن. مادر وهب متعجب از ایشان پرسید: «پسرم شما مسیح هستید؟» ایشان فرمودند: «خیر مادر من پیکی از اباعبدالله علیه السلام هستم. لطفا به وهب بگویید به پیشگاه امام بیاید.» و از آنجا دور شدند. در روایات آمده وقتی وهب به دیدن امام علیه السلام رفت، امام وهب را در آغوش کشیدند و آرام در گوشش گفتند: «وهب من خیلی غریبم.» وهب تا چهره ی امام را آن گونه دید سریع به خیمه برگشت و از مادر حلالیت طلبید و به عروسش هم گفت تو آزادی من تو را به خودت وا می گذارم و هر چه مال دارم مال تو باشد. مادرش متعجب گفت: «چه شده وهب؟ چرا اینگونه شدی؟» و او می گوید: «تا وقتی امام زمان به من احتیاج داشته باشد ماندن من در اینجا روا نیست.» اینگونه است که دل پاک به راحتی در مسیر قرار می گیرد و به درست ترین راه قدم می گذارد.
در چه مکان هایی به دنبال خلوص قلب باشیم
در این روزگار به دست آوردن خلوص قلب از همین مجالس شروع می شود. درست است که در این زمانه ما برای نداشته هایمان دعا می کنیم و همین نداشته هایمان را از خدا و امام حسین علیه السلام طلب می کنیم و درخواست خانه و ماشین و پول و سر و فرزند داریم ولی بدانید اگر مسیر درست را طلب کنیم حب امام را از خودشان طلب کنید تمام متعلقات بی ارزش بعدی زندگی به خودی خود برایمان پیش می آیند. حب معمولی هم نه، انسان باید محض در اختیار امامش باشد. همین گریه ها، دانه های تسبیح نخ اتصال به خداوند هستند و هیچ کس نمی تواند اندازه ی ثواب آن را مشخص کند.
جایگاه اشک عزاداران حسینی
ابو بصیر یکی از دوستان امام صادق علیه السلام به پیشگاه ایشان آمد و گفت: «ای آقا! من اباعبدالله را دوست دارم اما آنطور که باید نمی توانم ارادتم را به ایشان نشان دهم در گریه کردن برای ایشان سعادت ندارم.» ایشان فرمودند: «ابابصیر وقتی محرم می شود و مردم حزن و اندوه می گیرند ملائک خدا جمع می شوند برای نوشتن اعمال حسنه ی ایشان. وقتی اشک در چشم عزاداران حسین علیه السلام حلقه می بندد سریع شروع به نوشتن می کنند ولی وقتی اولین اشک ها از چشمان گریه کنان امام حسین علیه السلام جاری می شود تو دیگر ملائک را نمی بینی آنها همه چیز را کنار گذاشته و به استقبال اولین قطرات اشک می آیند و آنها را برای خانم فاطمه ی زهرا سلام الله علیها جمع می کنند برای شفاعت شب اول قبر و همین اشک ها هستند که آتش جهنم را هم خاموش می کنند.
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمودند: «هر که با وصیت امام حسین علیه السلام نزد خداوند برود، خداوند دست رد به سینه اش نمی زند.»
1102101303/
پی نوشت:
1. ابوخالد کابلی وردان ملقب به کنکر، از رجال شیعی سده اول هجری و از اصحاب امام سجاد(ع) و امام باقر (ع) که در کابل از شهرهای افغانستان به دنیا آمد و پس از مهاجرت به مدینه در جرگه یاران امام سجاد(ع) درآمد. ابوخالد علاوه بر این دو امام، از کسانی چون اصبغ بن نباته و یحیی بن ام طویل نیز روایت کرده است.
2. «وهب» جوان تازهداماد نصراني، با ديدن امام حسين علیه السلام، به همراه همسر و مادرش به دين اسلام گرويد و در دشت کربلا با رسيدن به حقانيت، چنان جهادي از خود نشان داد که مايه افتخار جوانان همعصر خود شد.