قاسم بن الحسن عليه السلام در واقعه ي كربلا به پانزده سالگي نرسيده بود. طبري ميگويد: قاسم ده سال داشت و در مقتل ابي مخنف آمده: قاسم در كربلا چهارده ساله بود.[1] علامه مجلسي بر اين باور است كه ماجراي عروسي قاسم سند معتبري ندارد. منشأ اين حكايت دو كتاب است؛ يكي منتخب المراثي، اثر شيخ فخرالدين طريحي ـ نويسندهي مجمع البحرين ـ و ديگري روضة الشهدا، نوشتهي ملاحسين كاشفي ـ صاحب انوار سهيلي ـ است. اين كتاب اولين مقتلي است كه به فارسي نوشته شده است.[2]
در اين باره روايت ميكنند كه وقتي امام حسين(ع) مسير مدينه تا كربلا را طي ميكرد، حسن بن حسن از عموي خويش، امام حسين(ع)، يكي از دو دختر او را خواستگاري كرد. امام حسين(ع) فرمود: هر يك را كه بيشتر دوست داري اختيار كن، حسن خجالت كشيد و جوابي نداد، امام حسين(ع) فرمود: من براي تو فاطمه را اختيار كردم كه به مادرم دختر رسول خدا، شبيهتر است. به اين ترتيب وجود فاطمهي نو عروس در كربلا امري مسلم است. اگر فرض كنيم ازدواج قاسم درست باشد، بايد گفت: امام حسين(ع) دو دختر به نام فاطمه داشتند كه يكي را به حسن تزويج كرده و ديگري را براي قاسم عقد نمودهاند، يا اين كه بگوييم: دختري كه به عقد قاسم درآمده، نامش فاطمه نبود و نقل تاريخ در اين مورد اشتباه است و اگر اين داستان را صحيح ندانيم، بايد بگوييم راويان نام حسن را از روي اشتباه، قاسم نقل كرده اند.
در هر صورت، بيشتر تحليلگران واقعه عاشورا، عروسي قاسم را نادرست ميدانند. محدث قمي در منتهيالآمال[3] و نفس المهموم،[4] دامادي قاسم را رد ميكند و ميگويد: نويسندگان، نام حسن را با قاسم اشتباه كردهاند. استاد شهيد مرتضي مطهري نيز عروسي قاسم را مردود ميداند و مستند ميكند به اين كه در هيچ كتاب معتبري وجود ندارد و حاجي نوري هم بر اين باور است كه ملاحسين كاشفي، اولين كسي است كه اين مطلب را در كتاب روضة الشهدا آورده و اصل قضيه صد در صد دروغ است.[5] ( منابع اين بخش :[1]. منتخب التواريخ، انتشارات علميه اسلاميه، ص 266. [2]. رياض القدس المسمي بحدائق الانس، مرحوم صدرالدين واعظ قزويني، ج 2 ص 42. [3]. منتهي الآمال، محدث قمي، انتشارات هجرت، ج 1، ص 700. [4]. ابوالحسن شعراني، همان مأخذ [5]. حماسه حسيني، مرتضي مطهري، ج 1، ص 28. )
........................................................................................
پی نوشت:
[1] زندگاني قمر بني هاشم و علي اكبر، مقرم، ص 12
[2] ابوالفرج اصفهاني، مقاتل الطالبيين، ص 80
[3] بَزَنْطِي از امام رضا پرسيد: آيا امكان دارد مردي هم زمان با يك زن و «اُمّوَلدِ» پدر آن زن ازدواج نمايد؟ [ امّ ولد كنيزي را گويند كه از صاحب خود داراي فرزند شده باشد.] امام فرمود: اشكالي ندارد. احمدبننَصر بَزَنْطِي گفت: به ما خبر رسيده كه حضرت عليبنالحسين (امام سجاد) با دختر امام حسن و «اُمّ وَلد» پدر او (يعني اُمّ وَلد امام مجتبي) ازدواج نموده است؟ حضرت فرمود: چنين نيست، بلكه وي، دختر امام حسن و اُمّ ولد عليبنالحسين ـ كه نزد شما كشته محسوب ميشود (يعني همسر حضرت علياكبر) ـ را به ازدواج خود درآورد. (كليني، الفروع من الكافي، ج 5، ص 361 (باب «الرجل يتزوج المرئة و يتزوج ام ولد ابيها). چنان كه گفته شد بر هر كنيزي عنوان «اُمّ ولد» اطلاق نميشود، مگر اينكه آن كنيز از مولاي خود داراي فرزندي شده باشد. اين حديث شاهد روشني است بر اين كه حضرت علياكبر صاحب كنيزي بوده كه براي او فرزند آورده است.(سيد عبدالرزاق مقرم، علي الاكبر، ص19- 20 ؛ كليني(329ق)، كافي، تهران، اسلاميه، 1365ش، ج 5، ص 361.)
[4] ابنقولويه، كاملالزيارات، ص416.
[5] سيد عبدالرزاق مقرم، علي الاكبر، ص20-21.