حاج عباس دلجو : صدای قرآن خواندن ابا عبدالله الحسین (ع) ملکوتی بود
![حاج عباس دلجو : حاج عباس دلجو :](/files/fa/news/1394/7/27/192688_980.jpg)
عبادت ابا عبدالله (ع)
یکی از صفات ابا عبدالله علیه السلام که در کتاب شیخ شوشتری 1 آمده است، عبادت و انس ایشان با قرآن است. ابا عبدالله علیه السلام آنقدر با عبادت مانوس بوده اند که به ایشان گفته بودند چقدر عبادت می کنید؟ ایشان فرمودند: عبادت پدرم از پیامبر صلی الله علیه و آله هم بیشتر بود و عبادت من در برابر ایشان هیچ است. آقا با قرآن چه انسی داشت؟ پیوند ایشان با قرآن به قدری است که بعد از شهادت هم بالای نیزه قرآن خوانده اند. صدای ابا عبدالله علیه السلام ملکوتی بوده است، بنابراین عده خاصی شنیده اند. یکی از آن اشخاص خاص حضرت زینب سلام الله علیها بوده است. بعد از سه روز که گذشته بود حضرت زینب سلام الله علیها نگاه کردند دیدند سر برادرشان است. فرمودند: من همه چیز را باور می کردم الا اینکه سر تو بالای نیزه باشد.
عبارات ایشان خیلی خوب است. فرمودند: ای هلال زینب! عده ای می گویند منظور از هلال این است که حسین جان! چقدر تماشایی شده ای. بعضی گفته اند: شاید منظور این بوده است که ابا عبدلله الحسین علیه السلام زلفشان جلوی صورتشان را گرفته است. عده ای می گویند: اگر حضرت زینب سلام الله علیها هلال گفته اند بخاطر این است که آن نانجیبی که سر حضرت را آورد، در را زد و به داخل خانه رفت. گفت کجا بروم سر را پنهان کنم که زنم نبیند؟ چون زنش اگر می فهمید مخالفت شدید می کرد. یک دوری در خانه زد و در تنور را باز کرد. تا به حال کسی هلال را این طور برایتان معنا کرده است. فلذا حضرت زینب سلام الله علیها وقتی صورت را دید، دید نیمی از صورت سالم است.
عبادت و انس با قرآن را چطور بگوییم؟ صدای ابا عبدالله الحسین علیه السلام ملکوتی بوده است. اگر مُلکی بود که تمام اهل کوفه قیام می کردند، این معجزه عظیمی بود. این صدای قرآن ابا عبدالله علیه السلام را عده خاصی شنیدند. حضرت سکینه سلام الله علیها مقرب درگاه خدا بود که می توانست این صدا را بشنود.
شیطان چند جا ناله اش بلند شد یک وقتی زمانی بود که سوره حمد نازل شد و چون که می دانست چه خاصیت و عجایبی دارد. جای دیگر در کربلا است. اول خوشحال بود و گفت: این همه آدم را جهنمی کردم. وقتی این خوشحالی را جبرئیل علیه السلام دید به او گفت: حسین علیه السلام با شهادتش می خواهد همه را ببخشد. آینده شهادت حسین علیه السلام را بازگو کرد. شیطان با خودش گفت: وظیفه من این است که بر دل گریه کنندگان حسین علیه السلام شک بیندازم. اگر هر گونه شک در ما وجود داشت بدانیم وسوسه شیطان است. تمام مصیبت ها بر سر امام حسین علیه السلام آمده است. هر بلایی سر حسین علیه السلام در آوردند و به مقتل انداختند و باز هم دیدند که با خدا مناجات می کند. شیطان گفت: چرا امتحانی که از حسین علیه السلام می گیری، بعضی از آنها را سخت تر نمی کنی؟ اگر سخت تر کنی حسین علیه السلام کم می آورد. ملا حسین سبزواری می نویسد: برگشت گفت این زخم های بر تن حسین علیه السلام اگر بر رویش آفتاب بتابد و بسوزد آن وقت می بینیم حسین علیه السلام اسم تو را می برد یا نه.
پروردگار متعال دستور داد ای ملائکه خورشیدی بتابانید که گرم تر شود. روز عاشورا به قدری داغ شد که روی تمام اسب ها را نمد بسته بودند. تشنگی با زخم های او کاری کرد که در حال جوشیدن بود.
/1102101304
پی نوشت:
- محمدتقی شوشتری معروف به علامه شوشتری یا محقق شوشتری، که در بین مردم شوشتر مشهور به شیخ شوشتری و حاج شیخ بود، یکی از علما و دانشمندان معاصر است که در ساحت حدیثپژوهی خدمات ارزنده و بیسابقهای انجام دادهاست.