حاج علی قربانی: بلای حضرت سیدالشهدا(ع)، اعظم ابتلائات است

کد خبر: 43101
مراسم شب تاسوعا با سخنرانی حاج علی قربانی و مداحی کربلایی محمد حسین پویانفر در مسجد اباذر برگزار شد
وارث:مراسم شب تاسوعا با سخنرانی حاج علی قربانی و مداحی کربلایی محمد حسین پویانفر در مسجد اباذر برگزار شد.
در ادامۀ خبر متن سخنان حاج علی قربانی را می خوانید:


حاج علی قربانی:



جذبه حضرت سیدالشهدا(ع)

  جایی که یوسف جلوه کرد به اذن خدا بود و تجلی زیبایی او باعث شد انگشتانش را ببرد. از  امام صادق علیه السلام سوال کردند یاران حضرت سیدالشهدا علیه السلام از آن همه زخم دردشان نمی آمد؟ حضرت فرمودند: اصحاب جد ما حضرت سیدالشهدا علیه السلام طوری تحت جذبه سیدالشهدا علیه السلام قرار گرفته بودند که اصلا متوجه درد نمی شدند. آن خانم ها هم که دستشان را بریدند درد داشت ولی تحت تاثیر یوسف علیه السلام قرار گرفته بودند بعد متوجه دردش شدند. تفاوت جریان یوسف علیه السلام با یوسف زهرا سلام الله علیها این بود که آن ها دستشان را بریدند اما اصحاب سیدالشهدا علیه السلام سرهایشان را بریدند. تا لحظه آخر فقط حسین می گفتند.

مصیبت بزرگ

بلای حضرت سیدالشهدا علیه السلام، اعظم ابتلائات است. هیچ مصیبتی بالاتر از این مصیبت نیست. در همه آسمان ها و زمین هیچ بلایی این چنین نبوده و نخواهد بود. ابتلاء امام حسین علیه السلام مرکزش حضرت سیدالشهدا علیه السلام است. بلا ابتدا برای رسول اکرم صلی الله علیه و آله و امیرالمومنین علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها است. هر کسی که اساس ظلم و جبهه باطل را فراهم کرده است در برابر ایشان است. ما هم باید جبهه خودمان را مشخص کنیم. قاتل حضرت سیدالشهدا علیه السلام یک مجموعه و جبهه هستند که همه دست به دست هم دادند و ایشان را به شهادت رساندند.

بلایی که حضرت سیدالشهدا علیه السلام کشید به حسب ظاهر شکست است ولی این ظاهر قضیه است. در زیارت عاشورا این ها را توضیح داده است. در زیارت عاشورا اولین چیزی که به عنوان زائر می گوید «السلام علیک یا ابا عبدالله» است. کاف می آورد. نمی گوید «السلام علی الحسین». باید به جایی برسیم که امام را ببینیم. زیارت عاشورا مرحله اولش به دست زائر نیست. قدم اول این زیارت را حضرت لطف کرده است و خودش برداشته است. قدم دوم را ما به عنوان زائر بر می داریم. قدم اول حضرت آن ابتلائاتی است که به آن دچار شده است.

سید بن طاووس می گوید وقتی حضرت از مدینه حرکت کرد گروهی از اجنه به یاری حضرت آمدند که شما به مدینه برگردید و ما کار را تمام می کنیم و ذره ای از مقامات شما در کربلا کم نمی شود. حضرت فرمودند: نه آن عهدی که من با خدا بستم بر سرش هستم. سر عهد خودشان هستند. قرآن می فرماید ما جناب ایوب را صابر یافتیم. شیطان آمد گفت: این همه نعمت به او داده ای و شکر هم که می کند، کاری نمی کند که! چند روز به من اجازه بده تا ببینم او چند مرده حلاج است.

اذن تکوینی خدا به شیطان

در صحنه کربلا هم خدا به شیطان اذن تکوینی داد. اگر چه اذن تشریعی نداده است. آقا زین العابدین علیه السلام وقتی خواستند وارد مدینه شوند خطبه ای خواندند و فرمود: اگر پیامبر صلی الله علیه و آله دستور داده بودند که هر چه بلا می توانید بر سر این خاندان بیاورید بیش از این نمی توانستند بر سر ما بیاورند.

صبر ایوب

اول می گویند ایوب علیه السلام دچار مریضی شد و صحت و سلامتش را از او گرفتند. بیماری مسری گرفت و مردم شهر که دیدند او بیمار شده است او را از شهر بیرون انداختند و در بیرون شهر در یک خرابه زندگی می کرد. شیطان دید موفق نشده. میگویند خانه اش را آتش زدند به جایی رسید که آن وقت که دوباره صبر کرد خطاب آمد ما تو را صابر یافتیم. آنجا جایی بود که داغ فرزند دید و فرزندانش یکی یکی مردند. به جایی رسید که امتحانی در مورد همسرش اتفاق افتاد و روایت می فرماید دیگر نتوانست صبر کند و گفت: من تا اینجا صبر کردم ولی از اینجا به بعد نمی توانم صبر کنم. جبرئیل علیه السلام نازل شد و گفت: تو صبر کردی؟ پس ما این وسط چه کار کرده ایم؟ خدا چه می شود؟ قرآن می فرماید: شما زراعت می کنید و فکر می کنید شما زارع هستید؟ زراعت های من است. تا متوجه شد توبه کرد. چون خدا را لحاظ نکرده بود و ندیده بود. وای به روزی که فکر کنیم افعالمان از خودمان است. لطفی که حضرت سیدالشهدا علیه السلام می کنند و از ما دستگیری می کنند را باید توجه کنیم. 

وقتی جناب ایوب علیه السلام آن طور گفتند توبه کرد و از گل های روی زمین بر می داشت و بر دهان خودش می زد. استغفارش جلوه ای از جلوه های شفاعت است. همه جوانب وجودی ما احتیاج به شفاعت امام دارد. امام همه کاره آدم است. در سایه معرفت امام است که معرفت الله حاصل می شود. حضرت سدالشهدا علیه السلام آن همه بلا دیده است و وقتی در گودی قتلگاه افتاد شروع کرد با خدا مناجات کردن. یعنی در نقطه اوج ابتلاء. حضرت سیدالشهدا علیه السلام این همه بلا دیده و در مقام رضا از این صحنه ها لذت می برد. در آن نقطه اوج می گوید "یا غیاث المستغیثین" یعنی هر چه دارم از خدا است و خدا را فراموش نکرده است. ما در زندگی هایمان خدا را حذف کرده ایم.

/1102101304

تمام حقوق مادی و معنوی این خبر متعلق به سایت وارث می باشد و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع شرعاً اشکال دارد.

 

حاج علی قربانی: