حجت الاسلام شریف: برائت آری یا خیر؟

کد خبر: 43162
مراسم شب عاشورا با سخنرانی حجت الاسلام شیخ مهدی شریف در هیئت فاطمیون دانشگاه شاهد برگزار شد

وارث: مراسم شب عاشورا با سخنرانی حجت الاسلام شیخ مهدی شریف در هیئت فاطمیون دانشگاه شاهد برگزار شد.

در ادامۀ خبر متن سخنرانی حجت الاسلام شریف را می خوانید:

حجت الاسلام شریف: برائت آری یا خیر؟


هدف گذاری ارتباط با اهل بیت علیهم السلام

هرکس در ارتباط با اهل بیت علیهم السلام و در هر کاری یک هدف دارد. بهترین کار ارتباط با اهل بیت علیهم‌السلام است. چرا باید با اهل بیت مرتبط باشیم و در این ارتباط باید به چه برسیم؟ زیارت عاشورا نقشۀ راه را برای ما ترسیم کرده است. می فرماید شما باید به هم نشینی با اهل بیت علیهم السلام در دنیا و آخرت برسید: « اَنْ یَجْعَلَنی مَعَکُمْ فِی الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ.» اگر می خواهید در دنیا و آخرت به معیت با امام و حجت خدا برسید زیارت عاشورا می فرماید باید در سه مرحله به کمال برسید: مرحلۀ اول، «فَاسُئلُ الله اَلذی اَكرَمَنی بِمَعرفَتِكُمْ.» باید به معرفت امام راه پیدا کنید. مرحلۀ دوم، «مَعرفَةِ اَولیائِكُمْ» معرفت به اولیای آنها نیز داشته باشیم. آخرین مرآخرین مرحله: « رَزَقَنِي الْبَرَاءَةَ مِنْ أَعْدَائِكُمْ‏» زیارت عاشورا می فرماید بعد از این که شما به معرفت امام برسید، بعد از این که شما به معرفت دوستان امام برسید برای اینکه در همراهی تان موفق باشید، باید یک مرحله ای روزی شما شود که این مرحله اسمش دشمنی با دشمنان اهل بیت علیهم السلام(برائت) است. چون این مرحله بسیار ویژه است، باید رزقتان شود. هرکسی نمی تواند دم از برائت بزند. ما گمان می کنیم وقتی می گوییم: «و من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لایحتسب»1، هرکس تقوای الهی پیشه کند خداوند گشایشی در کار او ایجاد می کند و از جایی که فکرش را نمی کند به او رزق می دهد، فقط رزق مادی است، درحالیکه اینطور نیست.

رزق های ذکر شده در زیارت عاشورا

در زیارت عاشورا چند مورد به عنوان رزق بیان شده است. رزق فقط پول نیست. ما باید از خدا بخواهیم یک سری از چیزها رزقمان شود. «أَنْ يَرْزُقَنِي طَلَبَ ثَارِيکم مَعَ إِمَامٍ هُدًى ظَاهِرٍ نَاطِقٍ بِالْحَقِّ مِنْكُمْ» زیارت عاشورا می گوید اگر شما آرزو دارید در رکاب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بجنگید، جهاد و شهادت طلبی را در رکاب حضرت هزینه کنید، باید رزقتان شود. اگر رزقتان نشود، در دورۀ حضرت هم که باشید در رکابش نخواهید بود.

جای دیگر زیارت عاشورا می فرماید: « رَزَقَنِي الْبَرَاءَةَ مِنْ أَعْدَائِكُمْ‏» دشمنی با دشمنان اهل بیت علیهم السلام رزق است.

در جای دیگری از زیارت عاشورا وقتی همۀ حرف هایت را زدی و سر را بر سجده گذاشتی و به نزدیک ترین حالت بنده با خدا رسیدی، درخواست می کنی: «اللهم الرزقنی شفاعة الحسین یوم الورود» شفاعت امام حسین علیه‌السلام رزق است. اینطور نیست که در آن دنیا هرکسی مورد شفاعت امام حسین علیه‌السلام قرار بگیرد، کسی که رزقش شده مورد شفاعت قرار می گیرد.

برائت هم یک رزق است.

برائت آری یا خیر؟

آیا ما باید به عنوان شیعه اثنی عشری برائت داشته باشیم یا خیر؟ آیا خداوند می گوید ما باید برائت از دشمنان خدا و اهل بیت علیهم السلام داشته باشیم یا نه؟ اگر قرآن را نگاه کنیم بیش از 41 مرتبه کلمۀ لعن و مشتقاتش در آن به کار رفته است. پس قرآن با اصل لعن مشکلی ندارد. هیچ کس نمی تواند بگوید قرآن با لعن مخالف است. لعن یک شعار برائتی است. وقتی ما می خواهیم برائت را به ظهور برسانیم، به افراد مختلف اعلام کنیم، می گوییم: «الا لعنة الله علی القوم الظالمین» لعنت خدا بر انسان های ظالم. این لعن یعنی این فرد از رحمت خدا دور شود. لعن یعنی دور شدن فرد از رحمت الهی. وقتی به قرآن و روایات نگاه می کنیم یقین می کنیم که برائت باید باشد. رمز جدایی و نقطۀ افتراق شیعه اثنی عشری با مذاهب دیگر در مساله برائت است. زیدیه و واقفیه و هیچ فرقه ای از فرق دیگر بحث لعن و برائت را ندارند. لذا در تشیع خیلی تاکید شده است که: «كذب من ادعى محبتنا ولم يتبرأ من عدوّنا» امام صادق علیه‌السلام می فرماید دروغ می گوید کسی که ادعا می کند محب ماست، درحالی که از دشمنان ما برائت ندارد.

دو نکتۀ مهم در باب برائت

نکتۀ اول، لوازم برائت چیست؟

لازمۀ برائت چیست؟ من امروز می خواهم اهل دشمنی با دشمنان اهل بیت علیهم السلام شوم، آیا می توانم بروم سر خیابان بایستم و هرکس را دلم می خوهد لعنت کنم؟! یا باید در یک چهارچوبی حرکت کنم؟ آیا اهل بیت علیهم السلام برای نوع برائت ما هم چهارچوب مشخص کردند؟ یا فقط کلیت مطلب را بیان کردند؟

اهل بیت علیهم السلام برای آب خوردن ما هم نقشه مشخص کرده اند. پس موضوع به این مهمی نمی تواند مسکوت مانده باشد. یقیناً راه را برای ما مشخص کرده اند و ما باید آن را از دل روایات و سیرۀ اهل بیت علیهم السلام استخراج کنیم که ببینیم اهل بیت ما در مسالۀ برائت چطور برخورد می کردند. در مسالۀ برائت و لعن دشمنان اهل بیت علیهم السلام و درگیری لفظی با دشمنان ایشان، اهل بیت علیهم السلام دو جبهه داشتند. فضای عمومی کارشان فضای تقیه بود. از ابتدای بعثت خاتم الانبیاء صلی‌الله‌علیه‌وآله اصل تقیه بر رفتارشان حاکم بوده است. تا وقتی که "و انذر عشیرتک الاقربین" به ایشان دستور داده شد. در تمام 13سال زندگی پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله در مکه فضای تقیۀ عجیب و غریبی بوده است. در مدینه نیز تقیه در باب مسائل اعتقادی بوده است. اینکه حضرات می فرمایند: « نَحْنُ مَعَاشِرَ الانْبِيَآءِ أُمِرْنَا أَنْ نُكَلِّمَ النَّاسَ عَلَی‌ قَدْرِ عُقُولِهِم» ما به هرکس قدر عقلش حرف می زنیم، یک تقیۀ عملی است. یعنی حرفی که ما به سلمان می زنیم ابوذر به آن عظمت توانش را نداشت. ابوذر درجۀ 9 ایمان بود. می فرماید: «من اراد ان ینظر الی عیسی بن مریم فی زهده فلینظر الی ابی ذر»   هرکس می خواهد زهد پیامبر اولوالعزم خدا حضرت عیسی علیه‌السلام را ببیند به ابوذر نگاه کند. حضرت دربارۀ ابوذر که درجه 9 ایمان است فرمود: «لو علم ابوذر ما فی قلب سلمان لقتله». اگر ابوذر از کنه مطالبی که سلمان به آن اعتقاد داشت، مطلع می شد سلمان را می کشت. یعنی حتی سلمان از ابوذر تقیه می کرده است.

فضای تقیه یک فضای حاکم بوده است. لازمۀ برائت در همۀ دوره هایی که ما زندگی می کنیم، بحث تقیه است. لوازمی که برائت نیاز دارد، تقیه است. اینقدر مهم است که امام صادق علیه‌السلام می فرماید: «التقیة دینی و دین ابائی.»2 تقیه دین من و دین پدران من است.

می فرماید: «استر ذهبک و ذهابک و مذهبک.»3 چه کسی گفته شما هرجا می روید باید بیان کنید. چه کسی گفته هر مذهبی دارید باید بیان کنید. چه کسی گفته باید اعلام کنید چه نوع نظریه ای در مسائل سیاسی دارید. باید یک سری چیزها را برای خودت نگه داری. در کلیات همه بدانند شما در خط هستید. اما اینکه چقدر آقا را دوست داری به کسی ربط ندارد. مسالۀ کاملا شخصی است. باید تقیه کرد.

اگر تقیه نباشد، اصل دین خدا به خطر می افتد. جان امام و حجت خدا در خطر می افتد. امام صادق علیه‌السلام در اصول کافی بابی به نام تقیه دارد. مرحوم کلینی 23 روایت در آن نقل می کند. در اصول کافی روایت می کند: روزی امام صادق علیه‌السلام درمسیر عبور می کرد، یکی از اصحاب از رو به رو آمد. یار امام صادق علیه‌السلام هیچ توجهی به ایشان نکرد و با بی تفاوتی کامل از کنار ایشان عبور کرد. بعدا خصوصی خدمت آقا رسید. گفت آقاجان من قصد جسارت نداشتم. اما می دانستم اگر ما در این دورۀ خفقان با هم در ملأ عام ارتباط برقرار کنیم، برای شما دردسر ایجاد می شود. حضرت فرمودند کار بسیار خوبی کردی. اتفاقا چند روز پیش یکی از دوستانتان در کوچه آمد و خیلی با ما گرم گرفت، بعداً برای ما درد سر ایجاد شد. کنایه از این که دستگاه حکومت برای ما دردسر ایجاد کرد.

اگر ما معتقدیم برائت از اصول دین ماست، برای حفظش باید همانگونه رفتار کنیم که اهل بیت علیهم السلام رفتار می کردند. لازمۀ تقیه برائت است. ما تقیه می کنیم تا برائت باقی بماند.

نکتۀ دوم، مراتب برائت

آیا برائتی که باید انجام دهیم همین است که در جامعۀ ما مرسوم است؟ این که در مجلس می نشینند و می گویند بر فلانی لعنت، این درست است؟ ما در مسالۀ برائت، کمی سطحی نگر هستیم. برائت از دشمنان اهل بیت علیهم السلام صرفاً لعن زبانی آنها نیست. برائت سه مرحله و مرتبه دارد: مرتبۀ اول جوانحی، مرتبۀ دوم جوارحی، مرتبۀ سوم لسانی. بالاترین درجۀ برائت، برائت جوانحی است. یعنی قلب ما از کار دشمنان اهل بیت علیهم السلام بدش بیاید.  وقتی از قلب گذشته، آن وقت اعضا و جوارح ما پاک می شود. فرد اهل برائت می شود. دیگر با دستت طلم نمی کنی. با دستت امضای ناروا نمی زنی. قدمی برنمی داری که شما را به مجلس گناه و لهو و لعب بکشاند. با چشمت به چیزی نگاه نمی کنی که امام زمانت خوشش نمی آید. با زبانت سخنی نمی گویی که دل امام زمانت به درد بیاید. اگر من قلبم را درست کنم، زبانم درست می شود، دستم درست می شود.

اگر میثم تمار یک هفته تقیه می کرد و توسط ابن زیاد ملعون دستگیر نمی شد نتیجۀ کارش چه بود؟ نتیجۀ کارش این بود که سیدالشهداء علیه‌السلام در کربلا برسد. اگر به ایشان می رسید و در رکابشان به شهادت می رسید، آنهمه مقاماتی که برای اصحاب سیدالشهداء علیه‌السلام است نصیب میثم می شد.

/1102101306

حجت الاسلام شریف: برائت آری یا خیر؟

پی نوشت:

1.    

آیات 2 و 3 سوره طلاق

2.    

بحار الانوار، ج 72، ص 422

3.    

وسائل‏الشیعه، ج 16، ص 210، باب 24، باب وجوب التقیة مع الخوف‏

تمام حقوق مادی و معنوی این خبر متعلق به سایت وارث می باشد و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع شرعاً اشکال دارد.